ناراحتیهای حاصل از قطع روابط
در هر حال هم خود قهر و هم عواملی که به ایجاد و تداوم آن مربوط میشوند استرسزا هستند. افکار منفی آزاد دهنده در حالت قهر شدیدا فعال میشوند. فرد در حال قهر بیشتر از حالتهای عادی به ویژگیها ، گفتار و رفتار منفی فرد مقابل توجه میکند، در حالی که در حالت برقراری دوستی این دسته از افکار بسیار کاهش مییابند.
5- در رابطه با قهر کردن به خاطر تهمت زدن و توهین فرد باید گفت که گاهی قهر جنبه نهی از منکر و جهت تربیتی دارد . مثلا گاهی اوقات والدین برای کاهش رفتار نامناسب در فرزند خود از ابزار قهر استفاده میکنند و به عبارتی میخواهند به این روش ناراحتی خود را از رفتار کودک بیان کنند . در مورد نهی از منکر گفته شده که اگر نهی لفظی و زبانی ما در بازداشتن فردی از انجام منکر اثری نداشت صورتی که بی توجهی به او و برخورد سرد و سنگین با او در تغییر روش و عمل او موثر بود باید این راه را برگزید و در واقع این نوعی علاج مشکل و عامل باز دارنده از منکراست و مصداق اطاعت امر خداوند و عمل به وظیفه شرعی است نه برخوردی از سر لجاجت و عصبانیت و یا انتقام و تشفی دل .
6- در مورد قطع رابطه و قهر کردن با کسی به خاطر تهمت زدن و توهین او باید توجه داشت که اگر تهمت زدن از طرف این فرد موردی و اتفاقی بوده و فردی مثبت و خوب و شایسته بوده که دچار این اشتباه شده قهر با او باید مصداق نهی از منکر و در راستای عمل به این وظیفه باشد و طبیعی است که باید محدود و کوتاه مدت و مقطعی باشد و اما اگر فردی منفی است که تهمت زدن و اهانت به افراد کار همیشه و روش و برنامه دائم او است موردی برای رفاقت و ادامه دوستی و ارتباط با او وجود ندارد .
آیا در قرآن در مورد قهر کردن و عواقب آن آیاتی آمده است؟
قرآن، در عین حال که بیان کنندة همه چیز است، امّا کلیّات در آن آمده است و خداوند، تبیین و تفسیر جزئیات را، بر عهدة پیامبر و امامان معصوم علیهم السلام : گذاشته است.(جهت اطلاع بیشتر میتوانید به اصول کافی، کتاب ایمان و کفر، باب هجرة (قهر کردن) آمده، مراجعه کنید.) در مورد قهر کردن نیز، در قرآن، مطالبی کلّی آمده است.
قرآن، با تعابیری مانند هجرة، یقطعون، اعراض، نشوز، بحث قهر کردن را مطرح کرده است. در زیر، به برخی از موارد اشاره میشود.
1. در آیه بیست و پنج از سوره رعد آمده است: "وَ یَقْطَعُونَ مَآ أَمَرَ اللَّهُ..." از مصادیق این قطع رابطه، قطع رابطه با خویشان است. در همین آیه، چنین عملی را، از مفاسد در زمین میداند.
در روایت است، وقتی، شخص، میپرسد: "یا رسولالله! پدر و مادر، به من ظلم میکنند، آیا میتوانم آن دو را ترک کرده و قهر کنم؟"، حضرت گفتند: "اگر این کار را کنی، خدا نیز از تو دوری میکند. از آن دو، دور نشو، تا خداوند، یار و یاورت باشد".(اصول کافی، کتاب ایمان و کفر، ج 1، ص 157، چ بیروت.)
2. در آیه دویستوبیستوچهار از سوره بقره، به اصلاح میان افرادی که با هم قهر کردهاند، سفارش شده است. در آنجا آمده است:
"و خدا را دستاویز سوگندهای خود قرار مدهید تا ]بدین بهانه[ از نیکوکاری و پرهیزگاری و سازش و اصلاح میان مردم ]باز ایستید[ و خدا، شنوای دانا است."
3. در آیه یک از سوره انفال نیز به اصلاح دادن میان خویشان، توصیه کرده است و این کار را، از ایمان و تقوا میداند. ازاین آیه، معلوم میشود که قهر کردن، از ایمان و تقوا نیست.
4. در مورد قهر کردن شوهر از همسر خود، به زنان سفارش شده تا میتوانید، میان خود، تفاهم و صلح برقرار کنید. (نساء ، 128)
ناگفته نماند که در قرآن و روایت، قطع رحم ـ که ممکن است در اثر قهر کردن باشد ـ بسیار مذّمت شده، و این افراد، مورد لعنت خدا قرار میگیرند. آیه بیست و سه از سورة محمد9 یکی از این آیهها است
فاسقان کسانی هستند که پیمان خدا را، پس از محکم ساختن آن، میشکنند و پیوندهایی را که خدا دستور داده برقرار سازند، قطع نموده و در روی زمین فساد میکنند؛ اینها زیانکارانند. از مصادیق این قطع رابطه، قطع رابطه با خویشان است
قهر کردن در روایات:
از اموری که در روایات اسلامی خیلی مذمت شده مسأله قهر کردن مسلمان با برادر مسلمان است . به طوری که در کتاب میزان الحکمه (ج 13 ص 6616 به بعد) حدود 25 روایت در مذمت این کار نقل شده است که ما به ذکر یکی از آنها بسنده می کنیم . پیامبر خدا فرمود: هر دو مسلمانی که با هم قهر کنند و سه روز به قهر خود ادامه دهند و آشتی نکنند هر دو از اسلام بیرون روند و میان آنان هیچ پیوند دینی نباشد و هر کدام از آنها پیش از دیگری با برادرش حرف بزند در روز حسابرسی جلوتر به بهشت رود. البته منظور از خروج از اسلام این نیست که کافر و مرتد گردند و احکام ارتداد بر آنها اجرا گردد بلکه مراد این است که از مسلمانی کامل عملی خارج شده اندو اسلامشان ناقص گشته است .
جدایى برادران ایمانى موجب خشم خداوند و شادى شیاطین است. بنابراین لازم است پیروان سیره اهلبیت عصمت و طهارت(ع) در این امور بیندیشند و اجازه ندهند دوستى و الفت با برادران به کینه و قهر کردن و جدایى بیانجامد و چنان چه گاهى کدورت و رنجش و قهرى پیش آمد، خود را بر آن دارند که در رفع آن بکوشند و بر یکدیگر پیشى گیرند.
در حدیثهایی که در مورد بیش از سه روز قهر کردن، از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده، تعبیر به گناهان کبیره ندارد، بلکه، به شدّت، مذمّت شده است.(جهت اطلاع بیشتر میتوانید به چند حدیثی که در این رابطه، در اصول کافی، کتاب ایمان و کفر، باب هجرة (قهر کردن) آمده، مراجعه کنید.)
1- خسران:
« الَّذِینَ ینْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یوصَلَ وَیفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ»(1)
فاسقان کسانی هستند که پیمان خدا را، پس از محکم ساختن آن، میشکنند و پیوندهایی را که خدا دستور داده برقرار سازند، قطع نموده و در روی زمین فساد میکنند؛ اینها زیانکارانند. از مصادیق این قطع رابطه، قطع رابطه با خویشان است. در همین آیه، چنین عملی را، نشانه فسق و از مفاسد در زمین میداند.
- سزاوار آتش:
پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله) میفرمایند:
«یا أَبَاذَرٍّ أَنْهَاکَ عَنِ الْهِجْرَانِ وَ إِنْ کُنْتَ لَا بُدَّ فَاعِلًا فَلَا تَهْجُرْهُ فَوْقَ ثَلَاثَةِ أَیامٍ کَمَلًا فَمَنْ مَاتَ فِیهَا مُهَاجِراً لِأَخِیهِ کَانَتِ النَّارُ أَوْلَى بِهِ »(2)
اى اباذر نهى میکنم ترا از قهر کردن و دورى نمودن اگر چه ناچارى دورى مکن برادرت را بیش از سه روز تمام. پس هر کس بمیرد در حال دورى کردن از برادرش آتش به او سزاوارتر باشد.
3- خروج از اسلام:
حضرت رسول (صلى الله علیه و آله) فرمود:
«أَیمَا مُسْلِمَینِ تَهَاجَرَا فَمَکَثَا ثَلَاثاً لَا یصْطَلِحَانِ إِلَّا کَانَا خَارِجَینِ مِنَ الْإِسْلَامِ وَ لَمْ یکُنْ بَینَهُمَا وَلَایةٌ فَأَیهُمَا سَبَقَ إِلَى کَلَامِ أَخِیهِ کَانَ السَّابِقَ إِلَى الْجَنَّةِ- یوْمَ الْحِسَاب»(3)
هر دو نفر مسلمانى که از همدیگر قهر کنند و سه روز بر آن حال بمانند و با هم آشتى نکنند هر دو از اسلام بیرون روند و میانه آنها پیوند و دوستى دینى نباشد، پس هر کدام از آن دو بسخن گفتن با برادرش پیشى گرفت، او در روز حساب پیشرو به بهشت باشد.
4- سزاوار بیزاری و لعنت:
حضرت صادق علیهالسلام میفرمود:
« لَا یفْتَرِقُ رَجُلَانِ عَلَى الْهِجْرَانِ إِلَّا اسْتَوْجَبَ أَحَدُهُمَا الْبَرَاءَةَ وَ اللَّعْنَةَ وَ رُبَّمَا اسْتَحَقَّ ذَلِکَ کِلَاهُمَا »(4)
از هم جدا نشوند دو مرد بصورت قهر کردن جز اینکه یکى از آن دو سزاوار بیزارى (خدا و رسولش از وى) و لعنت (یعنى دورى از رحمت حق) گردد و چه بسا که هر دوى آنها سزاوار آن شوند.
5- قاتل بودن:
پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله میفرمایند:
« من هجر أخاه سنة فهو کسفک دمه ».(5)
هر که یک سال از برادر خویش قهر کند چنانست که خون وى را ریخته است.
6- رد عمل:
پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله می فرمایند:
«یا أَبَا ذَرٍّ إِیاکَ وَ هِجْرَانَ أَخِیکَ فَإِنَّ الْعَمَلَ لَا یتَقَبَّلُ مِنَ الْهِجْرَانِ »(6)
اى اباذر بپرهیز از دورى کردن از برادرت. زیرا که عمل انسان با قهر پذیرفته نمىشود ]
پی نوشت ها :
1- سوره بقره آیه 27
2 - مجلسی محمد باقر؛ بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار ، تهران ، دارالکتاب اسلامیه ، 1364 ، نوبت دوم، ج72 ص 184 و ج74 ص 72
3 - کلینی، محمدبن یعقوب؛ اصول من الکافی، علی اکبر غفاری، بیروت، دارالتعارف،1401، چاپ چهارم، ج2 ص 345.
4 - همان، ج2 ص 344.
5 - نهج الفصاحه، مترجم ابوالقاسم پاینده،تهران، بدرقه جاویدان،1385، چاپ هفتم، کلمات قصار، ص 747
6 - مجلسی محمد باقر؛ بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار ، تهران ، دارالکتاب اسلامیه ، 1364 ، نوبت دوم، ج74 ص 72