نخستین پایگاه اطلاعرسانی جامع سنت نبوی(ص) به زبان انگلیسی، توسط شبکه علوم سنت نبوی(ص) وابسته به دفتر همکاری تبلیغات و آگاهیبخشی به اقلیتها در شهر ریاض، پایتخت عربستان، راهاندازی شد.
به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا) به نقل از پایگاه اطلاعرسانی «محیط»، «محمد بن عدنان السمان»، مدیر اجرایی شبکه علوم سنت نبوی(ص) ریاض، در این باره گفت: این سایت دارای بخشهای متعددی است که کاربران انگلیسیزبان میتوانند از آنان استفاده کنند.
وی افزود: از جمله این بخشها میتوان به بخش اعتقادات، عبادت، تدوین سنت نبوی(ص)، ادعیه و ذکرها، خانواده در سنت نبوی(ص)، اخلاق و آداب نبوی(ص)، انسانیت و تمدن در سنت نبوی(ص) و باب اعجاز علمی و قانونگذاری اشاره کرد.
السمان تصریح کرد: این پایگاه اینترنتی در راستای تبیین آموزههای اسلام بهطور کل و سنت نبوی(ص) بهطور خاص، معرفی سیره صحیح نبوی(ص) و نشر اخلاق و آداب صحیح اسلامی و پاسخ به شبهات وارده درباره سنت نبوی(ص) راهاندازی شده است.
وی در پایان گفت: از دیگری اهداف راهاندازی این پایگاه، تبیین چهره متمدنانه سنت نبوی(ص) از طریق بیان مبانی حقوق بشر، محیط زیست، آموزش، روابط بینالمللی، آموزش خانوادگی، همبستگی اجتماعی در آن است.
به گزارش شیعه آنلاین به نقل از مهر، روسیه بهزودی شبکه تلویزیونی اسلامی را با هدف تقویت تساهل در این کشور راهاندازی میکند.
براساس گزارشهای روسیه برنامههای این شبکه تلویزیونی ماهوارهای در ماه فوریه یا مارس ( بهمن یا اسفند) در سراسر روسیه پخش میشوند.
تحلیلگران اظهار داشتند که این اقدام در پاسخ به رشد وظهور جنبشهای نئوناسیونالیست در روسیه بوده است.
در ماه دسامبر (آذرماه) مسکو شاهد وخیمترین شورشهای ناسیونالیستها در تاریخ خود پس از سقوط شوروی بوده است، به طوری که پلیس در متوقف کردن 7 هزار جوانی که نزدیک کرملین جمع شده و به ضرب و شتم مردمی میپرداختند که ظاهر غیراسلاو داشتند ناتوان شده بود.
اسلام دومین دین بزرگ روسیه ریشه در تاریخ و فرهنگ این منطقه داشته و درحال حاضر 20 میلیون نفر از جمعیت جمهوریهای روسیه را مسلمانان تشکیل دادهاند.
اکثر مسلمانان در مناطقی بین دریای سیاه و دریای خزر زندگی میکنند و پرجمعیتترین گروه آنها تاتارها هستند. درمیان جمهوریهای روسیه 9 جمهوری مسلماننشین هستند.
به گزارش ادیان نیوز به نقل از خبرگزاری شبستان، شور و حرارت مسلمانان به خصوص جوانان مسلمان غربی، دولت های این کشور را تحریک می کند تا با سوءاستفاده از قدرتهای خود موقعیت های اجتماعی آنها را تحت تاثیر قرار دهند با این تعبیر که اعتقادات آنها برای دولت خطرساز است.تجمع مسلمانان به هر بهانه دینی در کنار هم و تجدید پیمانی که هر چند وقت یک بار بین آنها یادآوری می شود تصور غلط تهدید آمیز بودن فعالیت آنها را در ذهن دولت ها تلقین می کند در حالیکه سایر ادیان نیز به نوبه خود دارای چنین تجمعاتی هستند.
مساله ای که در این میان مسلمانان را از دیگران متمایز می کند این حقیقت است که آنها دین خود را مساله ای پایین دست و پیش پا افتاده و در سطح سایر موضوعات زندگی تصور نمی کنند بلکه دین را همچون سایه ای حاکم بر تمام امور خود می دانند و هر فکر و حرکتی را بر قوانین اسلام تطبیق می دهند.
دولتها و راه اندازان اسلام هراسی برای مهجور کردن مسلمانان سعی در تمسخر و به زیر سوال بردن اعتقادات اسلامی دارند.چنانکه حجاب و حلال و حرام از جمله سوژه هایی شده که آنها در پیش راندن مقاصد خود از آن سوءاستفاده می کنند و این امر از مدارس در برنامه هایی گسترده شروع شده است که در نظر دارند اعتقادات اسلامی را از ریشه خراب کنند.
از همین رو حضور یک زن محجبه در اجتماع غربی انگشت تمسخر دیگران را به سوی او نشانه می برد و موقعیت اجتماعی اش را سخت تحت تاثیر قرار می دهد.به گزارش CBS نوول، مسلمانان در کشورهای غربی تلاش کردن تا با هک کردن ۳۰ هزار عضو فعال اشاعه اسلام هراسی در سایت اجتماعی فلیس بوک، تشنج های حاکم بر اسلام را تقلیل کنند.
مسلمانان فرانسه در مبارزه با اسلام هراسی نسبت به سایر کشورها پیشرو هستند.از سوی دیگر تجمعات گسترده ای که هر ساله با استقبال یکصد و پنجاه هزار عضو ثابت از سوی ارگان های اسلامی اروپا در فرانسه تشکیل می شود خروجی های موفقیت آمیزی برای مسلمانان به ارمغان می آورد .
ترجمه تدبری سوره
ای رسول ما! بگو پناه می برم به پروردگار سپیده دم،همان پروردگاری که تاریکی شب را می شکافد و روشنایی صبح را در دل آن پدید می آورد و هم اوست که می تواند تاریکی شر را بشکافد و روشنایی خیر را در دل آن پدید آورد (1)
به او پناه می برم از شر هر آنچه آفریده است. آفریدگار پدیده ها اوست و بی تردید، دفع و رفع شر پدیده ها در دست اوست (2)
و از شر تاریکی آنگاه که فراگیر شود و ما را از خطرات احتمالی اطرافمان غافل سازد(3)
و از شر زنان جادوگر که به هنگام افسون کردن مردمان در گره های جادو، سخت می دمند و به سبب غفلتمان از سحرشان در معرض آسیبشان هستیم (4)
و از شر هر حسود، آنگاه که حسد می ورزد و در صدد آسیب رساندن به ماست و ما از نیت او غافلیم (5)
نکته ی قابل توجه اینکه خداوند متعال در آیه ی دوم، به صورت عام از شر همه مخلوقات خدا سخن به میان آورده و در آیات بعد به طور خاص سخن از شر تاریکی، سحر و حسادت است.
باید دید هدف سوره از توجه دادن مخاطب به این سه شر خاص چیست؟ پاسخ این سوال با توجه به ویژگی مشترک این سه شر مشخص می گردد. تهدید این سه شر نسبت به انسان، در فضای غفلت و نا آگاهی است و در چنین فضایی ناتوانی برای محافظت از خویشتن در مقابل شر مخلوقات الهی آشکار می گردد.
همانطور که در سوره ی مبارکه ناس بیان شد در این سوره نیز واژه ی کانونی کلمه ی "اعوذ" است.
جهت هدایتی سوره : "لزوم پناه بردن به خدا از شر آفریده هایش"
توضیحاتی کاربردی درباره ی جهت هدایتی سوره :
دانایی و توانایی بشر هر روز در حال توسعه است. در برخی از جوامع انسانی، علوم و فنون در حال پیشرفت به تدریج جای خدا را در ذهن و جان مردمان پر می کند. می گویند: خدا زاییده ی جهل بشر بوده است (العیاذ بالله). این پدیده ی نامبارک، گاهی آشکار و گاهی پنهان. آشکار آن، وقتی است که بشر در اثر پیشرفت علم و تکنولوژی خود را از خدا بی نیاز می بیند و پنهان آن وقتی است که انسان در اثر توسعه آگاهی و توانایی، از خدایش غفلت می کند.
انسان باید بداند که تنها پناهگاه حقیقی از شر همه پدیده ها، پدیدآورنده ی آنها یعنی ذات پاک باری تعالی است.
مثال کاربردی:
خانواده ای اظهار می کنند بخت دختر یا پسرمان را بسته اند، سحر یا جادویش کرده اند و از اینگونه تعبیرات. به دنبال رمالان و ساحران می روند و در بسیاری از موارد در دام شیادان و اخاذان گرفتار شده و مشکلاتشان دوچندان می شود. اما اولین رفتاری که از یک مسلمان واقعی انتظار می رود، پناه بردن به پروردگاری است که زمام همه چیز در دست قدرت اوست.
یک نکته ی جالب در تدبر سوره ای:
اهمیت شر در سوره ی ناس(از آنجا که مانعی در مسیر سعادت انسان و شری است که متوجه روح انسان می شود) به قدری است که برای همان یک شر به نام "وسواس خناس" به 3 نام خدا پناه می برد (رب الناس، ملک الناس، اله الناس)، اما در سوره ی فلق یک شر عام است و سه شر خاص ولی به یک نام خدا پناه می برد.
"صدق الله العلی العظیم"
تهیه و تنظیم: آزاده ابراهیمی- نفیسه تبریزی
منبع:کلاس تدبر درقرآن پژوهشگاه قرآنی ناحیه ۳مقدمه:
در تفکر اسلامی عقیده بر این است که ویژگیهای منحصر به فردانسان و ساختار زندگی وی، به گونهای است که برای رفتارهای اجتماعی و فردی خویش، و همچنین برای سعادت ابدی، نیازمند راهنمایی الهی و قوانین و ضوابطی است که ازسوی خداوند توسط وحی تامین گردد. بدیهی است که سخن برخلقت ناقص انسان نیست تا وحی برای تکمیل کمبودهای انسان از جهت آفرینش مورد نظر باشد بلکه وحی و قرآن، قوانین و نیازهای انسان و جامعه انسانی را مورد بررسی قرار میدهد که انسان را از ناموس فطری دور میسازد، و فطرت آدمی را به فساد و تباهی میکشاند. بدین ترتیب هدف قرآن باز گردانیدن انسان به فطرت پاک و برگردانیدن قوانین ناقص بشری به قانون الهی است، و لذا قرآن، کتاب آموزش نظریهای نیست که در تلاش چیره شدن بر طبیعت بوسیله اندیشه و نظر باشد، و زمینه را برای غلبه روح بر ماده فراهم کند. بلکه تلاش قرآن در آن است که ایمان را بر اساس هماهنگی میان محسوسات و معقولات بنا کند، به گونه ای که انسان با داشتن ایمان تنها در جهان غیب به سر نبرد، و همه زندگیش را هم در جهان خالص ماده نگذراند، بلکه در زندگی میان نیروها و طبیعتها تعادل ایجاد کند، و معنویت را در همه جای زندگی مادی فراهم گرداند. وضعیت موجود گر چه از تدوین روانشناسی به عنوان یک علم، مدت زمان زیادی نمیگذرد، و در این فاصله، تحقیقات چشمگیری صورت پذیرفته و دستآوردهای گرانبهایی در اختیار محققان قرار گرفته است، اما انسان هنوز بسیاری از علومی را که میبایست بیاموزد، نیاموختهاست و علی رغم کوششهای فراوان که در زمینههای تعلیم و تربیت و پرورش انسانها به عمل آمده، اما این تلاشها کامل نبوده و مورد انتظار و متناسب با نیازهای فطری انسان را به بار نیاوردهاست، بلکه هنوز جرائم، انحرافها و مشکلات روحی و روانی وجود دارد و در برخی موارد به صورت روز افزونی رو به گسترش است. حاکمیت رویکرد مادی بر روان شناسی غربی علیرغم ظهور مکاتب متنوع در این گستره، موجبات ناکامی روانشناسی را در بسیاری از زمینههای روحی و روانی در کمک به انسان و حل مشکلات و اختلالات روانی او را فراهم کرده است، به گونهای که این زمزمه معمولأ شنیده می شود که: میانگین بهبود بیماران عصبی، عملأثابت و راکد مانده است.[1] امّا خوشبختانه در میان صاحبنظران علوم اجتماعی ، گرایشهایی حاکی از توجه بیشتر به دین برای دستیابی به سلامت روان و درمان بیماریها پیدا شده است. ایشان معتقدند، در ایمان به خدا، نیروی خارق العادهای وجود دارد که نوعی قدرت معنوی به انسان میبخشد که در تحمل سختیهای زندگی او را کمک می کند و از نگرانی و اضطرابی که بسیاری ار مردم قرن ما در معرض ابتلای آن هستند دور میسازد . در همین راستا کارل یونگ، روانکاو مشهور میگوید: در طول سیسال گذشته افراد زیادی از ملیتهای مختلف جهان متمدن، با من مشورت کردهاند، به جراُ ت میتوانم بگویم که تک تک آنها به این دلیل قربانی بیماری روانی شده بودند که آن چیزی را که ادیان در هر زمانی به پیروان خود میدهند، فاقد بودند و فرد فرد آنها وقتی که به دین و دیدگاههای دینی بازگشته بودند بطور کامل درمان شدند.[2] ما معتقدیم درست است که روانشناسی در تمام زوایای زندگی بشری حضور یافته است به گونهای که انسان از هیچ کدام بینیاز نیست. ولی باید توجه داشت که در سلسله مراتب تکاملی موجودات، هرقدر بالاتر برویم، پیچیدگی و در نتیجه پیش بینی ناپذیریها، بیشتر می شود، بعد انسانی انسان، و قانون مندیهای حاکم بر آن، با دیگر موجودات جهان هستی ، قابل مقایسه نخواهد بود، از همین روی باید توجه داشت که روانشناسی محصول دست بشر است که به عنوان یک علم تجربی ، فضای بسیارمحدودی را پیش پای خود قرار داده است، در حالیکه دین تبیین و تنظیم سبک زندگی انسانها را رسالت خود می داند و برای تصمیمگیریها و رفتارهای ریزو درشت زندگی انسان ، دستورالعمل داشته و مسلماتی دارد که مستند به خالق بشر ، و دارای اعتبار ویژهای است، چرا که آفریدگار، به طبیعت و اسرار آفرینش مخلوق خود، داناتر است« الا یعلم من خلق و هو اللطیف الخبیر» آیا آن خدایی که مردم را آفریده ،عالم و بر اسرار آنها نیست؟ حال آنکه او به همه چیز آگاه است[3]). و بدیهی است که اساسیترین منبع و سند دینی که به اعتقاد مسلمانان حتی کلمات و الفاظش نیز، عین کلمات و الفاظ خداوند متعال هستند که کلام الله میخوانندش، همان قرآن کریم میباشد. قرآن کریم به منظور دستیابی به خودشناسی و رشد شخصیت و ارتقای نفس انسان به مدارج کمال انسانی، مناسب ترین و بهترین راهی را که بتواند زمینة خوشبختی دنیا و آخرت او را فراهم کند، به وی نشان داده است. در قرآن کریم آیات بسیاری وجود دارد که فطرت وجودی انسان و حالات گوناگون روان او را متذکر شده و راههای تهذیب و تربیت و معالجة روان انسان را نشان داده است و سؤالاتی که ریشه در درون ذات آدمی دارد و از اعماق وجود انسان سرچشمه گرفته و اختصاص به قشر و گروه خاصی ندارد و در محدودة زمان و مکان خاص هم قرار نمیگیرد، ازقبیل اینکه: از کجا آمدهام ؟ برای چه آمدهام ؟ به کجا میروم ؟ چرا باید بروم؟ چه باید بکنم ؟ سؤالاتی که معماهای وجود انسان هستند، را پاسخ میدهد. و همچنین برخی از آیات قرآنی حاوی دستورات و سفارشهایی در زمینههای متفاوت است که در آرامش روانی و روحی انسان تأثیر مثبت داشته و موجب رفع اضطراب و نگرانی های بشری شده و در نهایت او را به تعادل میرساند. به عنوان نمونه برخی از نتایج تحقیقات انجام شده در باب تأثیرات آموزههای قرآن در بهداشت روانی فردی و اجتماعی عبارتند از : - اعتقاد به معاد و تأثیر آن در تأمین بهداشت روانی - دستور ازدواج و تشکیل خانواده و تأثیرات آن در آرامش فردی و سلامت محیط اجتماع - آیات قرآن در مورد محبت، صله رحم، بخشش به دیگران و تأثییرات مثبت آن در جامعه - ممنوعیت سوءظن ، تجسس ، تهمت، غیبت وتأثیرات آنها بر جامعه و فرد - تأثیر نماز بر آرامش روانی - دعوت قرآن به صبر و تأثیر آن در کاهش فشارهای روانی - دمیدن روح امید و ممنوعیت ناامیدی در قرآن و تأثیر آن به کاهش افسردگی - دعوت قرآن به توکل به خدا و تأثیر آن بر حل مشکلات و آرامش روانی - تأثیر یاد خدا در آرامش دل و رفع اضطراب و نگرانی - ممنوعیت خودکشی در قرآن و تأثیر آن در پایین آمدن آمار خودکشی در جوامع مذهبی - تأکید بر محبت به پدر و مادر و تأثیر آن در سلامت روانی خانواده[4]. و..... ارتباط بین قرآن وروانشناسی ارتباط بین قرآن و روانشناسی را میتوان از سه جنبه مورد نظر قرار داد: الف : روانشناسی و قرآن: به عنوان دو منبع معرفت مجزای از یکدیگر ملاحظه و مقایسه میشوند. در این مقایسه، وجوه اشتراک و ، افتراق، هر یک در حل مشکلات بشر مورد توجه قرار میگیرد.و با استفاده از آگاهیهای تخصصی روانشناسی ، به تحلیل روانشناختی مفاهیم قرآن میپردازیم. ب : روانشناسی قرآن: در این زمینه قرآن به عنوان یک موضوع مورد بررسی روانشناختی قرار میگیرد که چرا و چگونه و در چه شرایط زمانی و مکانی به وجود آمده است؟ کدام آیات قرآن را میتوان تحلیل روانشناختی نمود؟ ج: روانشناسی قرآنی (روانشناسی اسلام): منظور این است که روانشناسی در بستر فرهنگ قرآن و اهلبیت علیهم السلام و با توجه به تفسیر و تأویل آیات قرآنی ، تکون و رشد یابد، از مبانی هستی شناختی ، معرفت شناختی ، و انسان شناختی قرآن متأثر گردد . یعنی با اندوختههای اسلامی و قرآنی و از دیدگاه یک روانشناسِ قرآن شناس که ابعاد مختلف فردی و اجتماعی انسان و اسلام را خوب میشناسد ، وارد حیطه روانشناسی شد، و البته بدیهی است که برای فهم دقیق آیات قرآنی چنانکه میتوان از برخی آیات قرآن کریم میتوان استنتاج کرد دو نوع متفاوت معرفت لازم است. معرفت اول همانا خواندن کتاب خداست که در آن هر آنچه از اهمیت مذهبی برخوردار است آمده است. معرفت دوم ، معرفت به کتاب خلقت و جهان طبیعت است که در آن همه چیز وجود دارد . در واقع قرآن و جهان طبیعت آینهی یکدیگرند، قرآن راهنمایی برای واقعیت موجود ، و واقعیت موجود راهنمایی برای قران است، خواندن قرآن به شناخت جهان از جمله انسان رهنمون میشود همانطور که بازخوانی جهان ما را به سوی قرآن رهنمون میشود، بدین معنا که مطالعه قرآن و جهان هر کدام به دیگری منتهی میشوند. آنانی که تنها کتاب اول را میخوانند و فقط به وحی تکیه میکنند ، معرفت نسبت به جهان واقع را نادیده گرفته و مذهب را به چیزی رازآلود تبدیل میکند و ارزشی برای انسان و طبیعت قایل نبوده و کار برد سایر علوم (جامعه شناسی ، تاریخ ، اقتصاد، روانشناسی و ...) را نادیده میگیرند. آنان نیز که تنها کتاب دوم را میخوانند تدریجا به تفکر مادی منتهی شده و درک و تلقی آنها از انسان منحصر به بعد مادی و جسمانی میگردد. یادآوری: 1) آیاتی که در خصوص روان انسان، در قرآن کریم وجود دارند، به مثابة نشانههایی هستند که انسان برای شناختن خود و خصلتهای گوناگونش میتواند از آنها راهنمایی بجوید و به کمک حقایقی که قرآن در بارة انسان وصفات و حالات روانی او متذکر شده به ساختن شخصیت، تکامل آن و بهداشت روانی اقدام کرد . 2) در مورد انسان آنقدر اختلاف نظر و عقیده وجود دارد که نه تنها قابل جمع نمیباشند بلکه آدمی را به سرگردانی و حیرت نیز میکشانند ، از همین روی میتوان گفت که مکاتب بشری هنوز نتوانسته اند انسان را درست تفسیر کرده و ابعاد وجودیاش را مشخص سازند . 3) انسان شناسی قران به گونه ای است که انسان را محدود نمی سازد ،تک بعدی به انسان نمی نگرد ،بلکه از دیدگاه قران انسان مو جودی است که علاوه بر بعد جسمانی دارای روحی مجرد است. در عین حال بر خلاف سایر مکاتب، انسان را بصورت یک کل واحد مطرح در نظر میگیرد. 4) در قرآن علاوه برگزارههایی که مستقیما موضوعات روان شناختی می پردازد، گزارههای دیگری نیز وجود دارد که به مبانی انسان شناختی، هستی شناختی، معرفت شناختی روان شناسی، مربوط میشود و قابل استناد است.[5] [1]. کاویانی، محمد، حوزه و دانشگاه (کتاب دوم)،ص175. [2]. عثمان، نجاتی، قرآن و روان شناسی،ص336. [3]. ملک/14 [4]. رضایی، محمدرضا، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن جلد دوم، ص 402. [5]. کاویانی، محمد، حوزه و دانشگاه (کتاب دوم)،ص181. |
محمدرضا حاتمی- مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه |