قرآن مجید در چهار بخش به مسئله نیّت اشاره کرده است، در یک مرحله دعوت مىکند که در تمام برنامهها قصد و نیّت شما فقط براى خدا باشد و جز او منظورى نداشته باشید و مواظبت کنید که کلیه امور شما فى سبیل اللّه و قربةً الى اللّه باشد.
در قسمت دیگر از نیّت پاک و منظور و مقصود الهى بندگان واقعى خبر مىدهد و محصول ذات قلب با عظمت آنان را که جز نیّت خالصانه چیزى نبوده در آیینه آیات نشان مىدهد.
و در مسئله دیگر به این نکته اشاره مىکند که آنچه بر دل و سینه و قلب شما مىگذرد، خدا نسبت به آن آگاه و حاضر و ناظر است، این شمایید که باید توجه کنید در محضر خدا نیّت غیرخدایى نداشته باشید.
______________________________
(1)- الهى قمشهاى.
و در قسمت دیگر به نیّتهاى غیرخدایى و مقاصد ناپاک و آلوده اشاره کرده، صاحبان آن نیّتها را ظالم و گمراه دانسته و براى آنان عاقبتى جز جهنم معرفى نمىنماید.
اما آیات قرآن که به طور تقریب به مسائل چهارگانه اشاره کرده است:
نیّت، فقط براى خدا
وَجَاهِدُوا فِى اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاکُمْ ...] «1».
و در راه خدا چنان که شایسته جهاد است، جهاد کنید؛ او شما را برگزید.
[وَ ما لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزى* إِلَّا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلى* وَ لَسَوْفَ یَرْضى] «2».
و هیچ کس را از سوى خود بر عهده خدا نعمتى نیست که این مالى که انفاق کرده به عنوان پاداش آن نعمت به حساب او گذارد.* بلکه [انفاق کننده با تقوا مال خود را در راه خدا انفاق مىکند] تا خشنودى پروردگار والایش را به دست آورد.* و [بىتردید] به زودى [در قیامت با دریافت لطف، رحمت حق و پاداش بىپایان او] خشنود خواهد شد.
[وَ قاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یُقاتِلُونَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ] «3».
______________________________
(1)- حج (22): 78.
(2)- لیل (92): 19- 21.
(3)- بقره (2): 190.
و در راه خدا با کسانى که با شما مىجنگند بجنگید، و [هنگام جنگ از حدود الهى] تجاوز نکنید که خدا تجاوزکاران را دوست ندارد.
[فَاسْجُدُوا لِلَّهِ وَ اعْبُدُوا] «1».
پس [با این وصف که قیامتى سنگین در پى دارید بیایید] خدا را سجده کنید و بپرستید.
نیّت پاک و مخلصانه بندگان واقعى
[إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ حَنِیفاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ] «2».
من به دور از انحراف و با قلبى حقگرا همه وجودم را به سوى کسى که آسمانها و زمین را آفرید، متوجه کردم و از مشرکان نیستم.
[وَ الَّذِینَ صَبَرُوا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیَةً وَ یَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ أُولئِکَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ] «3».
و کسانى که براى به دست آوردن خشنودى پروردگارشان [در برابر گناهان و انجام وظایف و حوادث] شکیبایى ورزیدند، و نماز را بر پا داشتند، و بخشى از آنچه را روزى آنان کردیم در نهان و آشکار انفاق نمودند، و همواره با نیکىِ [عبادت] زشتى و پلیدى [گناه] را دفع مىکنند [و با خوبىهاى خود نسبت به مردم، بدىهاى آنان را نسبت به خود برطرف مىنمایند]، اینانند که
______________________________
(1)- نجم (53): 62.
(2)- انعام (6): 79.
(3)- رعد (13): 22.
فرجام نیک آن سراى، ویژه آنان است.
[فَآتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ وَ الْمِسْکِینَ وَ ابْنَ السَّبِیلِ ذلِکَ خَیْرٌ لِلَّذِینَ یُرِیدُونَ وَجْهَ اللَّهِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ] «1».
پس [با توجه به فراخبخشى خدا در روزى و رزق] حقّ خویشاوند و مسکین و در راه مانده را بده. این انفاق براى آنان که خشنودى خدا را مىخواهند بهتر است و اینان [که حقوق مالى را مىپردازند] همان رستگارانند.
[... وَ ما آتَیْتُمْ مِنْ زَکاةٍ تُرِیدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ] «2».
و آنچه از زکات مىدهید که [به سبب پرداختنش] خشنودى خدا را مىخواهید [مایه فزونى است]؛ پس این زکات دهندگانند که مال و ثوابشان دو چندان مىشود.
[وَ لا تَطْرُدِ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ ...] «3».
و آنان که بامدادان و شامگاهان پروردگارشان را مىخوانند [و با این خواندن] خشنودى او را مىخواهند، از خود مران.
[إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً] «4».
[و مىگویند:] ما شما را فقط براى خشنودى خدا اطعام مىکنیم و انتظار هیچ پاداش و سپاسى را از شما نداریم.
[وَ اصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِیِّ یُرِیدُونَ
______________________________
(1)- روم (30): 38.
(2)- روم (30): 39.
(3)- انعام (6): 52.
(4)- انسان (76): 9.
وَجْهَهُ ...] «1».
با کسانى که صبح و شام، پروردگارشان را مىخوانند در حالى که همواره خشنودى او را مىطلبند خود را پایدار و شکیبا دار.
[وَ قالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَ عَلى والِدَیَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَدْخِلْنِی بِرَحْمَتِکَ فِی عِبادِکَ الصَّالِحِینَ] «2».
پس سلیمان از گفتهاش با تبسم حالت خنده به خود گرفت، و [به سبب نعمت فهم گفتار حیوانات] گفت: پروردگارا! به من الهام کن تا شکر نعمتى را که به من و پدر و مادرم عطا کردهاى به جاى آورم، و اینکه کار شایستهاى که آن را بپسندى انجام دهم، و مرا به رحمتت در میان بندگان شایستهات درآور.
[حَتَّى إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَةً قالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَ عَلى والِدَیَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ وَ أَصْلِحْ لِی فِی ذُرِّیَّتِی إِنِّی تُبْتُ إِلَیْکَ وَ إِنِّی مِنَ الْمُسْلِمِینَ] «3».
تا زمانى که به رشد و نیرومندى خود و به چهل سالگى برسد، گوید:
پروردگارا! به من الهام کن تا نعمتت را که بر من و پدر و مادرم عطا کردهاى سپاس گزارم، و کار شایستهاى که آن را مىپسندى انجام دهم و ذریه و نسل مرا براى من صالح و شایسته گردان که من به سوى تو بازگشتم و به یقین از تسلیم شدگان [به فرمانها و احکام] توام.
______________________________
(1)- کهف (18): 28.
(2)- نمل (27): 19.
(3)- احقاف (46): 15.
خداوند از تمام نیّتها آگاه است
[وَ إِذا لَقُوکُمْ قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا عَضُّوا عَلَیْکُمُ الْأَنامِلَ مِنَ الْغَیْظِ قُلْ مُوتُوا بِغَیْظِکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ] «1».
و چون با شما دیدار کنند، مىگویند: ایمان آوردیم. و زمانى که با یکدیگر خلوت نمایند از شدت خشمى که بر شما دارند، سر انگشتان خود را مىگزند.
بگو: به خشمتان بمیرید. یقیناً خدا به آنچه در سینههاست، داناست.
[... وَ لِیَبْتَلِیَ اللَّهُ ما فِی صُدُورِکُمْ وَ لِیُمَحِّصَ ما فِی قُلُوبِکُمْ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ] «2».
و [تحقّق دادن این برنامهها] به سبب این است که خدا آنچه را [از نیّتها] در سینههاى شماست [در مقام عمل] بیازماید، و آنچه را [از عیوب و آلودگىها] در دلهاى شماست، خالص و پاک گرداند و خدا به آنچه در سینههاست، داناست.
[وَ اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ مِیثاقَهُ الَّذِی واثَقَکُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنا وَ أَطَعْنا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ] «3».
و نعمت خدا را بر خود و پیمانش را که [در لزوم اطاعت از او و پیامبرش] با شما محکم و استوار کرد، یاد کنید، هنگامى که گفتید: شنیدیم و اطاعت کردیم. و از خدا پروا کنید؛ زیرا خدا به آنچه در سینههاست، داناست.
______________________________
(1)- آل عمران (3): 119.
(2)- آل عمران (3): 154.
(3)- مائده (5): 7.
[أَلا إِنَّهُمْ یَثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِیَسْتَخْفُوا مِنْهُ أَلا حِینَ یَسْتَغْشُونَ ثِیابَهُمْ یَعْلَمُ ما یُسِرُّونَ وَ ما یُعْلِنُونَ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ] «1».
آگاه باشید که مشرکان سر در گریبان فرو مىبرند تا [خود را] از شنیدن قرآن [به هنگام تلاوتش به وسیله پیامبر و مؤمنان] پنهان بدارند؛ آگاه باشید! چون جامههایشان را بر سر و روى خود مىپوشانند [تا دیده نشوند، این پنهانکارى سودى به حال آنان ندارد] خدا آنچه را پنهان مىکنند وآنچه را آشکار مىنمایند، مىداند؛ یقیناً او به آنچه در سینههاست، داناست.
[وَ لَئِنْ جاءَ نَصْرٌ مِنْ رَبِّکَ لَیَقُولُنَّ إِنَّا کُنَّا مَعَکُمْ أَ وَ لَیْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِما فِی صُدُورِ الْعالَمِینَ] «2».
و اگر از سوى پروردگارت یارى و نصرتى [چون پیروزى و غنیمت] بیاید، [به مؤمنان] قاطعانه مىگویند: ما هم با شما بودیم. آیا [حال آنان از دید خدا پنهان است] و خدا به آنچه در سینههاى جهانیان است [از همه] آگاهتر نیست؟
[إِنَّ اللَّهَ عالِمُ غَیْبِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ] «3».
یقیناً خدا داناى غیب آسمانها و زمین است و بىتردید به نیّتها و اسرار سینهها آگاه است.
[وَ أَسِرُّوا قَوْلَکُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ] «4».
______________________________
(1)- هود (11): 5.
(2)- عنکبوت (29): 10.
(3)- فاطر (35): 38.
(4)- ملک (67): 13.
و گفتارتان را پنهان کنید یا آن را آشکار سازید، مسلماً او به نیّتها و اسرار سینهها داناست.
نیّتهاى ناپاک و آلوده
[قُلْ إِنْ تُخْفُوا ما فِی صُدُورِکُمْ أَوْ تُبْدُوهُ یَعْلَمْهُ اللَّهُ وَ یَعْلَمُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ اللَّهُ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ] «1».
بگو: اگر آنچه [از نیّتهاى فاسد و افکار باطل] در سینههاى شماست، پنهان دارید یا آشکار کنید، خدا آن را مىداند. و نیز آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمین است، مىداند و خدا بر هر چیز تواناست.
[أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصِیرٍ] «2».
آیا ندانستهاى که فرمانروایى و حکومت آسمانها و زمین فقط در سیطره اوست و شما را جز خدا هیچ سرپرست و یاورى نیست؟
[وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَ لَوْ یَرَى الَّذِینَ ظَلَمُوا إِذْ یَرَوْنَ الْعَذابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِیعاً وَ أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعَذابِ] «3».
و برخى از مردم به جاى خدا معبودهایى انتخاب مىکنند که آنها را آن گونه که سزاوار است خدا را دوست داشت، دوست مىدارند؛ ولى آنان که ایمان
______________________________
(1)- آل عمران (3): 29.
(2)- بقره (2): 107.
(3)- بقره (2): 165.
آوردهاند، محبت و عشقشان به خدا بیشتر و قوىتر است. و اگر کسانى که [با انتخاب معبودهاى باطل] ستم روا داشتند، هنگامى که عذاب را ببینند، بىتردید بفهمند که همه قدرت ویژه خداست [و معبودهاى باطل، هیچ و پوچاند] و خدا سخت کیفر است.
[لَیْسَ بِأَمانِیِّکُمْ وَ لا أَمانِیِّ أَهْلِ الْکِتابِ مَنْ یَعْمَلْ سُوءاً یُجْزَ بِهِ وَ لا یَجِدْ لَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِیًّا وَ لا نَصِیراً] «1».
[کیفر و پاداش] نه بر وفق آرزوهاىِ [واهىِ] برخى از شما [مسلمانان] است، و نه بر وفق آرزوهاىِ [پوچِ] اهل کتاب. هر کس مرتکب کار زشتى شود، به آن کیفر داده مىشود و جز خدا سرپرست و یاورى براى خود نخواهد یافت.
[قُلْ أَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا یَمْلِکُ لَکُمْ ضَرًّا وَ لا نَفْعاً وَ اللَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ] «2».
بگو: آیا به جاى خدا چیزى را مىپرستید که براى شما قدرت دفع هیچ زیان و جلب هیچ سودى را ندارد؟! و خداست که شنوا [ىِ همه گفتارها] و دانا [ىِهمه اسرار و رازها] ست.
[قُلْ أَ نَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا یَنْفَعُنا وَ لا یَضُرُّنا ...] «3».
بگو: آیا به جاى خدا معبودى را بپرستیم که نه سودى به ما رساند و نه زیانى؟.
______________________________
(1)- نساء (4): 123.
(2)- مائده (5): 76.
(3)- انعام (6): 71.
[إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبادٌ أَمْثالُکُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْیَسْتَجِیبُوا لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ] «1».
یقیناً کسانى را که به جاى خدا مىپرستید بندگان و مملوکانى ناتوانْ چون شما هستند؛ پس اگر راستگویید [که مىتوانند در زندگى شما مؤثر باشند] آنان را [در گرفتارىها و نیازمندىهاى خود] بخوانید.
[أُفٍّ لَکُمْ وَ لِما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ] «2».
اف بر شما و بر آنچه به جاى خدا مىپرستید؛ پس آیا نمىاندیشید؟
[ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّ ما یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْباطِلُ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ] «3».
این [قدرت بىنهایت او نسبت به امور آفرینش و نسبت به وضع و حال مردم] براى این است که فقط خدا حق است، و اینکه آنچه را جز او مىپرستید، باطل است، و اینکه فقط خدا بلند مرتبه و بزرگ است.
جز او کسى را نخوانید، غیر او چیزى را به عنوان هدف و مقصد نگیرید، غیر او مالک چیزى از نفع و ضرر نیست، هرچه جز او را انتخاب کنید یا بخوانید باطل صرف است. عبادت براى غیر او جز شرک و ستم به خود چیزى نیست، با توجه به اینگونه آیات که قدرت، مالکیّت، حکومت، قدرت بر نفع و ضرر را از غیر حق به کلى سلب مىکند، جایى براى این که انسان غیر او را هدف گرفته و در اعمالش نیّت قرب غیر او را نماید، نمىماند.
______________________________
(1)- اعراف (7): 194.
(2)- انبیاء (21): 67.
(3)- حج (22): 62.