آثار و پیامدهاى توکل


از آنجا که متوکلان کار خود را به خدا واگذار مى‏کنند، همان خداوندى که قادر بر همه چیز و آگاه از همه چیز است، خداوندى که همه مشکلات براى او سهل و آسان است، نخستین اثر مثبتى که در آنها به وجود مى‏آید مساله اعتماد به نفس و ایستادگى و مقاومت در برابر مشکلات است.

اگر کسى خود را در میدانى در برابر دشمن تنها ببیند هر قدر نیرومند و قوى باشد به زودى روحیه خود و اعتماد به نفس را از دست
مى‏دهد، ولى اگر احساس کند لشکر نیرومندى پشت‏سر اوست احساس توانایى و قدرت مى‏کند، هر چند خودش ضعیف باشد.

در احادیث اسلامى نیز به این معنى اشاره شده است، در حدیث‏حرز مانندى از امیرمؤمنان على(ع) مى‏خوانیم:


«کیف اخاف و انت املى و کیف اضام و انت متکلى;

چگونه بترسم در حالى که تو امید منى، و چگونه مقهور شوم در حالى که تو تکیه‏گاه من مى‏باشى‏»! (36)

در حدیث دیگرى از امام باقر(ع) آمده است:


«من توکل على الله لایغلب، و من اعتصم بالله لایهزم;

کسى که بر خدا توکل کند مغلوب نمى‏شود، و کسى که به دامن لطفش چنگ زند شکست نمى‏خورد»! (37)

آرى کسى که بر خدا توکل نماید احساس غنا و بى نیازى و عزت مى‏کند همان‏گونه که در احادیث گذشته از امام صادق(ع) خواندیم:


«ان الغنى و العز یجولان فاذا ظفرا بموضع التوکل اوطنا;

غنا و عزت پیوسته در حرکتند، هنگامى که به محل توکل برسند آنجا را وطن خویش قرار مى‏دهند»! (38)

افزون بر اینها توکل، بسیارى از صفات زشت و رذیله را مانند حرص، حسد، دنیاپرستى، بخل و تنگ‏نظرى را از انسان دور مى‏سازد،
چرا که وقتى تکیه‏گاه انسان خداوند قادر على الاطلاق باشد جایى براى این اوصاف رذیله وجود ندارد. هنگامى که انسان آیه شریفه و من یتوکل على الله فهو حسبه (39) را زمزمه مى‏کند، خود را سرشار از موفقیت و بى نیازى و امکانات مى‏بیند، و همان گونه که در بعضى از ادعیه آمده است:

«اللهم اغننى بالیقین و اکفنى بالتوکل علیک;

خداوندا! مرا با یقین(به ذات پاکت) بى نیاز کن، و با توکل بر خودت همه چیز مرا کفایت فرما»! (40)

از سوى چهارم توکل بر خداوند تو را امید بر دل مى‏پاشد و به خاطر آن توان و استعداد انسان شکوفا مى‏گردد، خستگى راه بر او چیره
نمى‏شود، و در همه حال احساس آرامش مى‏کند، لذا امیرمؤمنان على(ع) در سخن کوتاه و پرمعنایى مى‏فرماید:

«لیس لمتوکل عناء;

کسى که توکل بر خدا دارد رنج و خستگى ندارد»! (41)

از سوى پنجم توکل بر خدا، هوش و قدرت تفکر را مى‏افزاید و روشن‏بینى خاصى به انسان مى‏دهد، زیرا قطع نظر از برکات معنوى این
فضیلت اخلاقى، توکل، سبب مى‏شود که انسان در برابر مشکلات دستپاچه و وحشت‏زده نشود و قدرت بر تصمیم‏گیرى را حفظ کند و نزدیک‏ترین راه درمان و حل مشکل را بیابد.

از این رو در حدیثى از امیرمؤمنان على(ع) مى‏خوانیم:


«من توکل على الله اضائت له الشبهات و کفى المؤونات و امن التبعات;

کسى که بر خدا توکل کند تاریکى شبهات براى او روشن مى‏شود، و اسباب پیروزى او فراهم مى‏گردد و از مشکلات رهایى مى‏یابد»! (42)

3- اسباب توکل


توکل مانند سایر فضایل اخلاقى، اسباب و سرچشمه‏هاى متعددى دارد ولى مى‏توان گفت: عمده‏ترین اسباب توکل ایمان و یقین به ذات پاک خدا و صفات جمال و جلال اوست.
هنگامى که انسان به علم الیقین از قدرت و علم خدا با خبر باشد، و در پهنه هستى همه چیز و همه کس را ریزه‏خوار خوان نعمت او
بداند و به مفهوم «لامؤثر فى الوجود الا الله‏» آشنا باشد، روح و جان و دل خویش را در گرو این امر بداند، و جهان را صحنه الطاف بیکران الهى ببیند، به یقین به او توکل مى‏کند، خویش را به او مى‏سپارد، در کاستى‏ها و مشکلات به دامان لطف او چنگ مى‏زند، و پیروزى نهایى را(پس از به کارگیرى تلاشهاى خود) از خدا مى‏خواهد. و به تعبیر دیگر توکل میوه شجره «توحید افعالى‏» است، همان شجره مبارکه‏اى که ریشه آن ثابت و شاخه‏هایش بر فراز آسمانهاست و هر زمان میوه‏هاى تازه‏اى بر شاخسار آن ظاهر مى‏شود که از مهمترین آنها میوه توکل است!

در آیات قرآن و احادیث اسلامى نیز مکرر به این جمله اشاره شده از جمله:


در هفت آیه از قرآن مجید، جمله و على الله فلیتوکل المؤمنون آمده است‏یعنى افراد با ایمان تنها بر خدا باید تکیه کنند، این تعبیر مکرر به خوبى رابطه میان ایمان و توکل را آشکار مى‏سازد.

امام امیرمؤمنان على(ع) نیز مى‏فرماید:


«التوکل من قوة الیقین;

توکل زاییده قوت و یقین است‏»! (43)

و در تعبیر دیگرى مى‏فرماید:


«اقوى الناس ایمانا اکثرهم توکلا على الله سبحانه;

آن کس که ایمانش قوى‏تر است توکلش بر خداوند سبحان بیشتر خواهد بود»! (44)

و در حدیثى از «اصبغ بن نباته‏» از امیرمؤمنان على(ع) مى‏خوانیم که در سجده چنین مى‏فرمود:


«و اتوکل علیک توکل من یعلم انک على کل شى‏ء قدیر;

بر تو توکل مى‏کنم توکل کسى که مى‏داند تو بر هر چیز توانا هستى‏». (45)

این نکته قابل توجه است که معمولا افراد ترسو و جبان اهل توکل نیستند چرا که توکل، ظلمت ترس و جبن را از روح و جان انسان
برطرف مى‏سازد. اگر این مساله را هم بشکافیم باز به همان مساله یقین و ایمان قوى مى‏رسیم، زیرا هر قدر ایمان قوى‏تر شود، ترس و جبن از انسان دورتر مى‏گردد.

این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که مطالعه پیامدهاى توکل و آثار مثبت آن و بررسى حالات متوکلان على الله و تاریخچه زندگى
آنان، روح توکل را در انسان قوى‏تر و این شجره طیبه را در وجود او بارورتر مى‏سازد.

----------- پی نوشت ----------------

36- بحارالانوار، جلد 91، صفحه‏229.

37- میزان الحکمة، جلد 4، صفحه‏3659، حدیث‏22547.

38- بحارالانوار، جلد 68، صفحه‏126.

39- طلاق،3.

40- بحارالانوار، جلد87، صفحه 14.

41- شرح غررالحکم، جلد 5، صفحه 72، حدیث 7451.

42- شرح غررالحکم، جلد 5، صفحه 414، حدیث 8985.

43- غررالحکم، حدیث‏699.

44- همان مدرک، حدیث 3150.

45- بحارالانوار، جلد83، صفحه‏227.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد