مقدمه
قرآن کریم در اندیشه، گفتار و کردار اهلبیت تجسّم و عینیت تمام یافته است و سیره کریمانه و سخن حکیمانه ایشان، مستقیم یا غیر مستقیم، روشنگر کتاب الهی در ابعاد گوناگون آن است؛ از این رو یکی از رسالتهای مهم امامان معصوم(ع) تبلیغ دین، بیان احکام و تفسیر قرآن بوده است. میراث قرآنی و تفسیری باقی مانده و ارزشمند از وجود مبارک امام رضا علیه السلام از نمونههای اعلی و عظیم ذخایر قرآنی تفسیر معصومان است و از آن جا که لطف و حکمت خداوند متعال همواره اقتضا کرده انسان را در پهنه طبیعت، بیراه و راهبر، رها نکند، میراث قرآنی را در میان خاندان نبوت دست به دست نموده تا به هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت حضرت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام رسید و آن امام همام، وارث کتاب الهی و مفسّر راستین قرآن شد و اکنون دوازدهمین حجت، امام عصرعلیه السلام میراثدار آن است. به فرموده امام صادق علیه السلام پیوسته خداوند از میان ما خاندان، کسی را بر می گزیند که کتاب او را از آغاز تا به انجامش میآموزد.[1]
در این مقاله با نگرشی به سیره قرآنی و تفسیری امام رضا علیه السلام، بیاناتی که ایشان به طور مستقیم در باب قرآن کریم و تفسیر و فهم آن فرمودهاند، میپردازیم.
بخش عمدهای از گفتار و سیره حضرت رضا علیه السلام به شکل مستقیم یا غیر مستقیم به شرح، تبیین و عینیت بخشیدن کتاب خدا اختصاص دارد؛ بنابراین، میتوان در دیدی فراتر به گزارش، شرح و تفسیر قرآن در بیانات امام رضا علیه السلام پرداخت. آنچه از ایشان در ابواب مختلف فقه یاد شده، به گونهای تبیین و تفصیل ایات الاحکام و اوامر و نواهی الهی است یا آنچه درباره توحید، نبوت، امامت، معاد، ایمان و کفر و دیگر مسائل اعتقادی به جای مانده است، شرح و بسط معارف اعتقادی قرآن است. اندرزها، آداب و اخلاق کریمانه امام رضا علیه السلام نیز توضیح آیههای اخلاقی قرآن میباشد.
بیان منزلت و فضیلت قرآن
قرآن، توصیف گری گویاست و در آیههای فراوانی به بیان منزلت رفیع و شأن والای خویش پرداخته است تا برای کسی در روی گردانی از قرآن حجّتی باقی نماند و آن کسی که به قرآن رو میآورد با معرفت و بینش در وادی آن گام نهد. اهلبیت:نیز که عارف به حقیقت قرآن هستند، هم پای آن، این منزلت و فضیلت را به خوبی تبیین کردهاند.[2] اینک نمونهای از فرازهای گفتار امام رضا علیه السلام در این خصوص ذکر میگردد:
الف) «ریان بن صلت» از حضرت رضا علیه السلام پرسید: نظر شما درباره قرآن چیست؟ امام فرمود:
«کلام الله لاتتجاوزه و لا تطلبوا الهدی فی غیره فتضلّوا».
«قرآن کلام خداست، از آنچه او گفته است، فراتر نروید و هدایت را در غیر او نجویید که گمراه میشوید».[3]
ب) «محمد بن موسی رازی» از پدرش روایت کرده که یکی از روزها در محضر حضرت رضا علیه السلام، سخن از قرآن به میان آمد. امام فرمود:
«قرآن ریسمان محکم، دستاویز استوار و آیین برتر خدا در میان بندگان است. به سوی بهشت راهبری میکند و از دوزخ رهایی میبخشد. در اثر گذشت زمان، کهنه نشده و با تکرار بر زبانها از ارزش و اثر بخشی آن کاسته نمیشود؛ زیرا خداوند، آن را برای زمان خاصّی قرار نداده است، بلکه حجت و برهان برای همه انسانها در سراسر زندگیشان است و نه از پیش رو و نه از پس، باطل به آن وارد نخواهد شد. فرود آمدهای از سوی خداوند حکیم و ستوده است.»[4]
ج) در حدیث امامت که از آن حضرت صادر شده نیز آمده است که ایشان میفرماید:
«خداوند زمانی پیامبرش را به سوی خود فراخواند که دین او را کامل و بر او، قرآن را نازل کرد، کتابی که روشنگر همه چیز است و حلال و حرام و حدود و احکام و هر آنچه مردم بدان نیازمندند، در آن به طور کامل بیان شده است.»[5]
تبیین علوم قرآن
در بحثهای قرآنی، گاهی خود قرآن کریم، موضوع و محور بحث قرار میگیرد و گاهی به بررسی و مطالعه جنبههای مختلف آن پرداخته میشود. در اصطلاح به این بخش از مباحث قرآنی مثل نزول قرآن، اسباب نزول، قرائات، محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ، مباحث ادبی قرآن؛ اعجاز و... را در بر میگیرد، علوم قرآن اطلاق میشود.[6] در آثار به جای مانده از حضرت رضا علیه السلام، نمونههایی وجود دارد که در ذیل علوم قرآن جای میگیرد که ما به بیان آنها میپردازیم:
نظم و اعجاز قرآن
در فرازی از حدیثی که «محمد بن موسی رازی» از پدرش در مورد منزلت و فضیلت قرآن از حضرت امام رضا علیه السلام ذکر نموده و ما نیز در بحث فضیلت قرآن در بینش آن حضرت، این روایت را آوردیم، چنین میگوید:
«ذکرالرضا علیه السلام فی منزله قرآن فعظّم الحجّه فیه والایه والمعجزه فی نظمه»؛ او گرچه سخن امام رضا علیه السلام دلایل اعجاز و نظم قرآن را ذکر نمیکند، ولی این عبارت وی دلالت دارد که آن حضرت، این مسأله را بسیار با اهمیت دانسته و از آن به عظمت یاد کرده است.[9]
شأن نزول
از امام رضا علیه السلام روایتهایی در شأن نزول برخی ایات و سور وارد شده است که به ذکر دو مورد بسنده میکنیم.
1. آن حضرت از پدرانشان نقل میکنند که آیه «الّذین ینفقون اموالهم باللیل والنّهار سرّاً و علانیه[10]»؛ درباره حضرت علی علیه السلام نازل شده است.[11]
2. حضرت امام رضا علیه السلام در تفسیر سوره«والیل اذا یغشی» میفرمایند:
«این سوره درباره ابودحداح است که درخت خرمای شخصی بخیل را که در خانه مرد انصاری بود و موجب اذیت او میشد، در عوض خانهاش خرید و به آن مرد واگذار کرد».[12]
محکم و متشابه
«علی بن ابراهیم قمی» روایت میکند که حضرت ثامن الحجج علیه السلام فرمود:
«هرکس متشابه قرآن را به محکمش بازگرداند، به راه راست راهبری میشود. سپس فرمود: در اخبار ما نیز متشابهاتی همانند متشابهات قرآن و محکماتی همانند محکمات آن وجود دارد، پس متشابهات آن را به محکماتش ارجاع دهید و از متشابه آن بدون در نظر گرفتن محکم، پیروی نکنید که گمراه میشوید».[13]
تفسیر آیات قرآنی
سیره و روایات تفسیری باقیمانده از عالم آل محمد گنجینه بسیار ارزشمند و دست مایه بسیار مهم برای مفسران و علاقهمندان به تفسیر قرآن به شمار میرود. ما به اختصار نمونههایی را ذکر مینماییم:
1. امام هشتم در تفسیر آیه شریفه «الذی جعل لکم الارض فراشاً والسّماء بناءً»[14] فرموده است:
«یعنی زمین را با طبایع و ابدان شما سازگار و موافق قرار داد و آن را گرم و سوزان نساخت تا شما را بسوزاند، و بسیار سرد قرار نداد تا شما را منجمد گرداند، هوای آن را زیاد خوشبو نکرد تا سرهای شما به درد اید، و زیاد بد بو نساخت تا شما را هلاک کند، آن را مانند آب نرم روان قرار نداد، تا در آن غرق شوید، و زیاد سخت وصلب نیافرید تا نتوانید خانه و ابنیه و قبرهای مردگان در آن بسازید، بلکه خداوند متعال بخشی از آن را به اندازهای که از آن سود برید، و آرامش یابید و بدن ها و خانههایتان بر آن قرار گیرد، سفت و سخت آفرید. «والسّماء بناءً» ؛ یعنی بر بالای سر شما آسمان را سقفی محفوظ بنا کرد، و خورشید و ماه و ستارگان[15] آسمان را برای مصلحت و منفعت شما، به چرخش و گردش در آورد.»
2. حضرت امام رضا علیه السلام در مورد معنای «ختم الله علی قلوبهم» فرمودند: «ختم به معنای طبع است که به عنوان عقوبت عصیان و کفر کافران بر قلبهای آنان زده میشود. چنان که میفرماید: «بلکه خداوند متعال بر قلوب آنان مهر زده است به سبب کفر آنان، پس ایمان نمی آورند مگر اندکی.»»[16]
3. امام هشتم علیه السلام در پاسخ سؤال ابن فضال در مورد آیه شریف « کلا انّهم عن ربّهم یومئذٍ لمحجوبون» فرمودند:
«خداوند متعال هرگز وابسته به مکانی نشده و در محلّی حلول نمیکند که موجب محجوب بودن بندگان از او باشد، ولکن در اثر معاصی از اجر و ثواب پروردگارشان محجوب میشوند».[17]
4. حضرت امام رضا علیه السلام در معنای «ترکهم فی ظلمات»در آیه شریفه از سوره بقره فرمودهاند: «خداوند متعال چنین نیست که بدون جهت کسی را ترک و از او اعراض کند، ولی چون دید که آنان (کفّار) از کفر و گمراهی و انحراف و طغیان خود دست نمیکشند، نظر لطف و معاونت هدایت را از آنان قطع میکند و آنان را به خود و به اختیار خود وا میگذارد».[18]
5. ابن فضال: «وسألته الرضا علیه السلام عن قوله الله عزّوجلّ: «و مکروا و مکرالله»[19] و «یخادعون الله و هو خادعهم»[20] فقال: انّ الله تعالی لایمکرو لا یخادع، و لکنّه تعالی: یجازیهم جزاء المکرو الخدیعه، تعالی الله عمّا یقول الظالمون علوّاً کبیراً»: ابن فضال گوید از امام رضا علیه السلام در مورد معنای مکر و خدعه پروردگار پرسیدم: آن حضرت در پاسخ فرمودند:
«پروردگار به کسی مکر و خدعه نمیکند. معنای مکر و خدعه پروردگار آن است که وقتی مردم مکر و خدعه در مقابل برنامههای الهی کنند خداوند مطابق اعمال آنها، آنان را مجازات میکند».[21]
ارائه معنای واژگان
از دیگر روشها و معیارهای تفسیری امام رضا علیه السلام در تبیین پیامها و نکات آیات شریفه قرآنی، آوردن جملهها و عباراتی در ذیل ایهها جهت معنا نمودن واژگان و اصطلاحات قرآنی و بیان مقصود خداوند متعال و رفع ابهامهای مردم در زمینه فهم قرآن میباشد.
حضرت رضا علیه السلام از امام صادق علیه السلام نقل میکند آن حضرت درباره «اهدنا الصراط المستقیم»فرمود:
«أرشدنا الی الطریق المستقیم».
«یعنی ما را به راه راست رهنمون باش تا پایبند و ملازم طریقی باشیم که به حجّت تو منتهی میشود. و به دین تو میرسد و ما را از پیروی هوا و اخذ به رای خود که منجر به هلاکت و تباهی میشود باز میدارد».[22]
امام رضا علیه السلام در بیان مذکور ضمن تبدیل آیه قرآن به معادل لغوی آن، تبیین میکنند که صراط مستقیم راهی است که در مسیر حجت خدا باشد و هوا جویی و خود رای در دین، گمراهی و تباهی است.
امام علی بن موسی الرضا علیه السلام درباره «فاصفح الصفح الجمیل»[23] فرمودند:
«صفح جمیل، گذشتی است که در او مؤاخذه و عقاب نباشد.»[24]
درباره «خذوا زینتکم عند کلّ مسجد»[25] نیز از امام رضا علیه السلام روایت شده که فرمود:
«زینت یعنی لباس؛ بنابراین، معنای آیه این میشود که هنگام نماز و حضور در مساجد، لباسهای نیکو و زینتی خود را بپوشید».[26]
از حضرت امام رضا علیه السلام درباره «و ما یؤمن أکثرهم بالله الاّ و هم مشرکون»[27] پرسیده شد. فرمود: «شرکی است که به حدّ کفر نمیرسد.»[28] در این ایه کریمه آمده: «بیشتر آنان به خدا ایمان نمیآورند مگر آنکه برای او شریک میگیرند.» این سؤال پیش میاید که چگونه در حالی که مشرکاند، ایمان دارند. پاسخ امام رضا علیه السلام میفهماند که مقصود از شرک مذکور در این ایه، شرکی است که با ایمان قابل جمع است و به حد کفر نمیرسد.
تعیین مصداق و تطبیق آیه
از دیگر معیارهای تفسیری امام رضا علیه السلام، تعیین مصداق و تطبیق آیه است، بدین صورت که مفهوم کلی آیه اخذ و بر مصادیق جدید انطباق داده میشود و راه کارهای زندگی در گسترههای مختلف فردی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی از قرآن برداشت میشود و برای واژه یا عبارتی مصادیق بسیار کلامی و یا فردی تعیین مینماید. حال، نمونههای از کلام امام رضا علیه السلام در این زمینه عرضه میگردد که در آن به بیان مصداق و تطبیق ایه پرداختهاند:
1. امام علی بن موسی الرضا علیه السلام در آیه «ان تجتنبو کبائر ما تنهون عنه»[29]، برای کبائر این مصادیق را بر میشمرند:
«پرستش بتها، می خوردن، قتل، نافرمانی پدر و مادر، تهمت ناروا زدن، فرار از جنگ و خوردن مال یتیم.»[30]
2. در ذیل ایه «شهدالله أنّه لا اله الاّ هو والملائکه و أولوا العلم قائماً بالقسط»[31] امام هشتم علیه السلام فرمود: «هو الامام». یعنی مقصود و مصداق اعلی و اکمل (اولوالعلم) امام معصوم علیه السلام است؛ زیرا دانش آنان برگرفته از دانش خدا و رسول اوست و آنان به سر چشمه علم و معرفت، دسترسی دارند و دیگران از فیض وجودشان به معرفت صحیح و کامل دست مییابند.[32]
3. امام رضا علیه السلام فرمود:
«زمانی که به شما سختیای برسد، به واسطه ما از خداوند کمک بخواهید و این همان فرموده اوست: (و لله الاسماء الحسنی فادعوه بها)[33] حضرت در ادامه فرمودند به خدا سوگند! ماییم اسمای حسنای الهی که هیچ کس جز به شناخت ما پذیرفته نمیشود».[34]
4. «وشّاء» میگوید: از حضرت رضا علیه السلام درباره «و علامات و بالنجم هم یهتدون»[35] پرسیدم. فرمود: «آن نشانهها ماییم و نجم، رسول الله است».[36]
بیان احکام قرآن کریم
فقه پژوهی قرآنی از نخستین شاخههای تفسیر و علوم قرآن است که زمینه خلق آثار فراوانی با عنوان «ایات الاحکام» و «فقه القرآن» بوده است. امامان معصوم:که خود منبع و مرجع تبیین احکام دین هستند، در بسیاری از موارد، نظر خود را در بیان احکام، به قرآن کریم مستند کردهاند. روایت های امام هشتم علیه السلام در ایات الاحکام و تمسّک به قرآن در تبیین مسائل فقهی از نمونههای بارز استناد معصومین، در تبیین احکام به قرآن کریم است.
«ابوالقاسم فارسی »میگوید: به حضرت رضا علیه السلام عرض کردم: خداوند در کتابش میفرماید: «فإمساک بمعروف أو تسریح بإحسان»[37] مقصود از آن چیست؟ امام علیه السلام فرمود:
«امساک به معروف؛ (نگه داشتن به خوبی) یعنی آزار ندادن همسر و پرداخت نفقه او و اما (تسریح بإحسان ) (به شایستگی رها کردن) یعنی طلاق دادن طبق آنچه خدا مقرر فرموده است».[38]
پس از گفت و شنودی که «ابوسعید مکاری» با امام رضا علیه السلام داشت، به امام میگوید: مسألهای از تو میپرسم. امام میفرماید: «گمان نمیکنم، پاسخ مرا بپذیری، از یاران من نیستی! اما در عین حال بپرس.» میپرسد: مردی که هنگام مرگش گفته است: «کلّ مملوک قدیم فهو حرّ لوجه الله»؛ یعنی هربرده قدیمیای که داشتم، در راه خدا آزاد کردم، در این باره چه میگویی؟ امام علیه السلام میفرماید:
«بله، هر بندهای که شش ماه بر او گذشته باشد، آزاد است؛ زیرا خداوند میفرماید: «والقمر قدرّناه منازل حتی عاد کالعرجون القدیم»[39] بنابراین، هرچیزی که شش ماه مانده باشد، قدیمی است».[40]
تنزیه پیامبران و تبیین متشابهات
رواج اسرائیلیات و افسانههای نادرست درباره پیامبران،برداشتهای نادرست از ایات متشابه در داستان پیامبران و تفسیرهای ناروا، سبب مشوّه شدن چهره پیامبران و تهمتهای ناروا به آنان بوده است و شاید در طول تاریخ برخی ناپاکان خواستهاند با آلوده جلوه دادن حریم نبوّت و ولایت، زمینه حضور خود در مسند رهبری جامعه و توجیه کردههای خود را فراهم آورند.
امامان معصوم،که آگاه به سرگذشت و سیره انبیای پاک الهی بودهاند، پرده از چهره باطل برداشته و به دفاع از حریم نبوت پرداختهاند. اهل بیت،تمامی آیههای مربوط به زندگی انبیا را بر اساس «رای به عصمت آنان» تفسیر کرده و به این گرایش معروف بودهاند.[41]
عالم آل محمد، امام هشتم علیه السلام در مناظراتشان و در پاسخ پرسشهایی که از ایشان میشد، میراث ارجمندی را در تفسیر ایات قصص به یادگار گذاشت که به یک نمونه از آن اشاره میشود:
این زمانی بود که از نقبی که در آن مخفی بود، خارج شد. وقتی پرده تاریک شب، همه جا را گرفت و ستاره زهره را دید، به گونهای پرسش گرانه و انکار آمیز گفت: (هذا ربّی.)( چون زهره افول کرد و نا پدید شد، گفت: من چیزهایی را که غروب میکنند، دوست ندارم؛ زیرا افول از صفات پدید آمدههاست، نه چیزی که قدیم و همیشگی است. پس از آن، وقتی ماه را دید که طلوع کرده است، انکار آمیز و پرسش گرانه گفت: این پروردگار من است؟! زمانی که ماه از دیدگان نهان شد گفت: اگر پروردگارم مرا هدایت نکند، از گمراهان خواهم بود.
پس چون صبح شد و خورشید را دید که درخشان و طالع است، از روی انکار و پرسش، نه از روی پذیرش و خیر گفت: این پروردگار من است؟! این که از زهره و ماه هم بزرگتر است! آنگاه که خورشید غروب کرد، به گروههای سه گانهای که زهره، ماه و خورشید را میپرستیدند، گفت: ای قوم! من از آنچه شما شریک خدا قرار میدهید، بیزارم، من رو به سوی کسی میآورم که آفریننده آسمانها و زمین است و از مشرکان نیستم. ابراهیم علیه السلام خواست برای آنان بطلان دینشان را روشن و ثابت کند که پرستش، همانند زهره، ماه یا خورشید را نسزد و تنها شایسته آفریننده آنها و خالق آسمان و زمین است. آنچه ابراهیم با آن بر قومش احتجاج کرد، از چیزهایی بود که خداوند عزّوجل به او الهام کرده بود، همچنان که میفرماید:
«و تلک حجّتنا آتیناها ابراهیم علی قومه»[43]».[44]
پینوشتها:
امام رضا علیه السلام و قرآن | ![]() | ![]() | ![]() |
نوشته شده توسط مدیریت پایگاه |
امام رضا علیه السلام و قرآن این نوشتار بسیار کوتاه، به سیره، رفتار و تعامل حجّت هشتم الهى، حضرت رضاعلیه السلام با قرآن پرداخته و گزارشى ناتمام از سیره ی قرآنى امام رضاعلیه السلام ارائه مىدهد. تلاوت قرآن همراه با اندیشه یکى از یاران و راویان حضرت رضا علیه السلام که نامش ابراهیم بن عباس است، در تبیین رفتار حضرت با قرآن، گزارش جالبى را ارائه مىدهد؛ او مىگوید: گفتمان با قرآن در جای دیگر مىگوید: تمام سخنان امام رضاعلیه السلام و پاسخهایى که به اشخاص مىداد و مثالهایى که مىفرمود، همه ی آنها، بر گرفته از آیات قرآن بود.(2) تلاوت قرآن در هنگام سفر رجاء بن ابى ضحاک، که یکى از کارگزاران حکومت مأمون و مسئول بردن حضرت از مدینه به خراسان بود، در ضمن گزارش بلندى که از چگونگى نماز و عبادت و مسائل جانبى آن ارائه نموده است، درباره ی قرآن خواندن آن بزرگوار مىگوید: راز جاودانى قرآن وقتى در نزد حضرت امام رضا علیه السلام از جایگاه والاى قرآن، سخن به میان آمد، آن بزرگوار در پاسداشت برهان و معجزه بودن این کتاب فرمود:« قرآن، ریسمان و رشته ی مستحکم و دستگیره ی نیرومند و راه روشن و تعالىبخش خدا است که انسان را به سمت و سوى بهشت رهنمون مىشود و از گرفتار شدن به آتش جهنم نجات مىبخشد. این کتاب آسمانى در گستره ی زمان هرگز کهنگى نخواهد پذیرفت و تلاوت آن بر زبانها دشوار و خسته کننده نیست، راز و رمز این حقیقت آن است که قرآن فقط براى زمان خاص و امت ویژهاى قرار داده نشده، بلکه این کتاب عالىترین دلیل است براى هر انسانى، و هیچ گاه باطل و کاستى در آموزههایش راه پیدا نمىکند. بدین سبب که از نزد پروردگار حکیم و ستودنى نازل شده است.»(4) پىنوشتها: 1. لو أَرَدْتُ أَنْ أَخْتِمَهُ أَقَلَّ مِنْ ثلاثٍ لختمتُهُ، لکن ما مَرَرْتُ بِآیَةٍ الاَّ فَکَرْتُ فیها... (عیون اخبارالرضا علیه السلام، ج 2، ص 420، چاپ اختر شمال، 1373 ش/ بحارالانوار، ج 92، ص 204، چاپ مکتبة الاسلامیة، تهران/ مسند الرضا، ج 1، ص 40/ المناقب، ابن شهر آشوب، ج 4، ص 360، انتشارات علامه، قم.)
|
این نوشتار بسیار کوتاه، به سیره، رفتار و تعامل حجّت هشتم الهى، حضرت رضاعلیه السلام با قرآن پرداخته و گزارشى ناتمام از سیره ی قرآنى امام رضاعلیه السلام ارائه مىدهد.
گرچه در این گستره، گزارشهاى حدیثى و تاریخى، بسیار اندک است. ولى همین اندک که خوشبختانه در منابع دست اول، به چشم مىخورد و به یادگار مانده، به عنوان بهترین رهیافت، تقدیم به دوستداران قرآن مىشود.
تلاوت قرآن همراه با اندیشه
یکى از یاران و راویان حضرت رضا علیه السلام که نامش ابراهیم بن عباس است، در تبیین رفتار حضرت با قرآن، گزارش جالبى را ارائه مىدهد؛ او مىگوید:
امام رضا علیه السلام همه ی قرآن را در مدت سه شبانه روز تلاوت مىکرد و بارها به یاران خود مىفرمود: اگر مىخواستم قرآن را در کمتر از این زمان، ختم مىکردم ولى روش من چنین است که: هیچ یک از آیههاى قرآن را نمىخوانم مگر این که در آن تأمل و اندیشه مىکنم که در چه زمینهاى و در چه زمانى نازل شد، و بدین سبب است که قرآن را در سه شبانه روز به پایان مىرسانم.(1)
گفتمان با قرآن
در جای دیگر مىگوید: تمام سخنان امام رضاعلیه السلام و پاسخهایى که به اشخاص مىداد و مثالهایى که مىفرمود، همه ی آنها، بر گرفته از آیات قرآن بود.(2)
تلاوت قرآن در هنگام سفر
رجاء بن ابى ضحاک، که یکى از کارگزاران حکومت مأمون و مسئول بردن حضرت از مدینه به خراسان بود، در ضمن گزارش بلندى که از چگونگى نماز و عبادت و مسائل جانبى آن ارائه نموده است، درباره ی قرآن خواندن آن بزرگوار مىگوید:
چه بسیار، که در نیمههاى شب از رختخواب خویش حرکت مىکرد و به تلاوت قرآن مىپرداخت، هر گاه به آیهاى مىرسید که در آن نامى از بهشت یا جهنم، برده شده بود، آن حضرت مىگریست و از خداوند بهشت طلب مىنمود و از آتش جهنم به خدا پناه مىبرد.(3)
راز جاودانى قرآن
وقتى در نزد حضرت امام رضا علیه السلام از جایگاه والاى قرآن، سخن به میان آمد، آن بزرگوار در پاسداشت برهان و معجزه بودن این کتاب فرمود:« قرآن، ریسمان و رشته ی مستحکم و دستگیره ی نیرومند و راه روشن و تعالىبخش خدا است که انسان را به سمت و سوى بهشت رهنمون مىشود و از گرفتار شدن به آتش جهنم نجات مىبخشد. این کتاب آسمانى در گستره ی زمان هرگز کهنگى نخواهد پذیرفت و تلاوت آن بر زبانها دشوار و خسته کننده نیست، راز و رمز این حقیقت آن است که قرآن فقط براى زمان خاص و امت ویژهاى قرار داده نشده، بلکه این کتاب عالىترین دلیل است براى هر انسانى، و هیچ گاه باطل و کاستى در آموزههایش راه پیدا نمىکند. بدین سبب که از نزد پروردگار حکیم و ستودنى نازل شده است.»(4)
پىنوشتها:
1. لو أَرَدْتُ أَنْ أَخْتِمَهُ أَقَلَّ مِنْ ثلاثٍ لختمتُهُ، لکن ما مَرَرْتُ بِآیَةٍ الاَّ فَکَرْتُ فیها... (عیون اخبارالرضا علیه السلام، ج 2، ص 420، چاپ اختر شمال، 1373 ش/ بحارالانوار، ج 92، ص 204، چاپ مکتبة الاسلامیة، تهران/ مسند الرضا، ج 1، ص 40/ المناقب، ابن شهر آشوب، ج 4، ص 360، انتشارات علامه، قم.)
2. کانَ کَلامُهُ کُلُّهُ و جوابُه و تمثّله، اِنتِزاعاتٍ مِنَ القرآنِ (همان).
3. کانَ یُکْثِرُ بِالّلیلِ فىفراشه مِنْ تلاوةِ القرآن، فاذا مَرَّ بِآیةٍ فیها ذِکر جنّة او نارٍ، بَکى، وَ سَأَلَ اللهَ الجنَّة و تَعوّذ باللهِ من النّار. (عیون اخبارالرضا علیه السلام، ج 2، ص 428/ بحارالانوار، ج 92، ص 180 و ج 49، ص 90/ کشف الغمه، على بن عیسى اربلى، ج 2، ص 316، چاپ مکتبة بنىهاشم؛ انوارالبهیه، ص 104.)
4. هو حبلُ الله المتین، و عروته الوثقى و طریقته المُثلى ولا یخلقُ على الأزمنِة ولا یغثَ على الألسنة لأنّه لم یُجعَل لزمانٍ دون زمانٍ بل جُعل دلیل البرهان والحجّة على کلّ انسانٍ، لایأتیه الباطل من بین یدیه و من خلفه تنزیل مِن لَدُن حکیم حمید. (مسند الرضا علیه السلام، ج 1، ص 309).
ابراهیم بن عباس میگوید:
من هرگز ندیدم کسی سؤالی از حضرت رضا علیه السلام بکند و او جواب آن را نداند. هیچکس را داناتر از امام هشتم ندیدم. مامون او را با سوالات مختلف امتحان می کرد و او همه آنها را پاسخ می گفت. کلام و جوابش همیشه برخاسته از آیات قرآن کریم بود.
امام رضا علیه السلام هر سه روز یک بار قرآن را دوره می کرد و می فرمود:« اگر بخواهم، در کمتر از سه روز هم ختم قرآن میکنم، ولی در هر آیهای که میخوانم تفکر و تامل میکنم و به شأن نزول آن میاندیشم.»
منابع:
بحار الانوار، ج 49، ص 90، ح 3. از عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 180.
پی نوشت :
1- مسندالرضا، ج1، کتاب التفسیر ص 307
2- همان، باب فضل القرآن، ص 309
3- همان
4- سوره نساء، آیه 174
5- مسند الامام الرضا (ع)، باب فضل القرآن، ص 309
6- مسند الامام الرضا (ع)، ج1، کتاب التفسیر ص 309
7- یونس، آیه 35، مسند الامام الرضا (ع)، ج 1 کتاب الامامه، ص 100
8- مسند الامام الرضا(ع)، ج 1، کتاب الامامه، ص 98
9- مسند الامام الرضا(ع)، ج1، کتاب الامامه، ص 98
10- مسند الامام الرضا (ع)، جلد 2، کتاب الاحتجاجات، ص 75
نویسنده: عبدا... امامی
مرحوم شیخ طوسى رضوان اللّه تعالى علیه در کتاب رجال خود آورده است : در یکى از روزها، عدّه اى از دوستان امام رضا علیه السلام در منزل آن حضرت گرد یکدیگر جمع شده بودند و یونس بن عبدالرّحمن نیز که از افراد مورد اعتماد حضرت و از شخصیّت هاى ارزنده بود، در جمع ایشان حضور داشت .
هنگامى که آنان مشغول صحبت و مذاکره بودند، ناگهان گروهى از اهالى بصره اجازه ورود خواستند.
امام علیه السلام ، به یونس فرمود: داخل فلان اتاق برو و مواظب باش هیچ گونه عکس العملى از خود نشان ندهى ؛ مگر آن که به تو اجازه داده شود.
آن گاه اجازه فرمود و اهالى بصره وارد شدند و بر علیه یونس ، به سخن چینى و ناسزاگوئى آغاز کردند.
و در این بین حضرت رضا علیه السلام سر مبارک خود را پائین انداخته بود و هیچ سخنى نمى فرمود؛ و نیز عکس العملى ننمود تا آن که بلند شدند و ضمن خداحافظى از نزد حضرت خارج گشتند.
بعد از آن ، حضرت اجازه فرمود تا یونس از اتاق بیرون آید.
یونس با حالتى غمگین و چشمى گریان وارد شد و حضرت را مخاطب قرار داد و اظهار داشت :
یاابن رسول اللّه ! من فدایت گردم ، با چنین افرادى من معاشرت دارم ، در حالى که نمى دانستم درباره من چنین خواهند گفت ؛ و چنین نسبت هایى را به من مى دهند.
امام رضا علیه السلام با ملاطفت ، یونس بن عبدالرّحمان را مورد خطاب قرار داد و فرمود: اى یونس ! غمگین مباش ، مردم هر چه مى خواهند بگویند، این گونه مسائل و صحبت ها اهمیّتى ندارد، زمانى که امام تو، از تو راضى و خوشنود باشد هیچ جاى نگرانى و ناراحتى وچود ندارد.
اى یونس ! سعى کن ، همیشه با مردم به مقدار کمال و معرفت آن ها سخن بگوئى و معارف الهى را براى آن ها بیان نمائى .
و از طرح و بیان آن مطالب و مسائلى که نمى فهمند و درک نمى کنند، خوددارى کن .
اى یونس ! هنگامى که تو دُرّ گرانبهائى را در دست خویش دارى و مردم بگویند که سنگ یا کلوخى در دست تو است ؛ و یا آن که سنگى در دست تو باشد و مردم بگویند که درّ گرانبهائى در دست دارى ، چنین گفتارى چه تاثیرى در اعتقادات و افکار تو خواهد داشت ؟ و آیا از چنین افکار و گفتار مردم ، سود و یا زیانى بر تو وارد مى شود؟! یونس با فرمایشات حضرت آرامش یافت و اظهار داشت : خیر، سخنان ایشان هیچ اهمیّتى برایم ندارد.
امام رضا علیه السلام مجدّدا او را مخاطب قرار داد و فرمود:
اى یونس ! غمگین مباش ، مردم هر چه مى خواهند بگویند، این گونه مسائل و صحبت ها اهمیّتى ندارد، زمانى که امام تو، از تو راضى و خوشنود باشد هیچ جاى نگرانى و ناراحتى وچود ندارد.اى یونس ! سعى کن ، همیشه با مردم به مقدار کمال و معرفت آن ها سخن بگوئى و معارف الهى را براى آن ها بیان نمائى .
اى یونس ، بنابر این چنانچه راه صحیح را شناخته، همچنین حقیقت را درک کرده باشى؛ و نیز امامت از تو راضى باشد، نباید افکار و گفتار مردم در روحیّه ، اعتقادات و افکار تو کمترین تاثیرى داشته باشد؛ مردم هر چه مى خواهند، بگویند.(1)
اگر توبه نمایند، نجات یابند؟!
روزى یکى از منافقین به حضرت ابوالحسن ، امام رضا علیه السلام عرضه داشت : بعضى از شیعیان و دوستان شما خمر (شراب مست کننده ) مى نوشند؟!
امام علیه السلام فرمود: سپاس خداوند حکیم را، که آن ها در هر حالتى که باشند، هدایت شده ؛ و در اعتقادات صحیح خود ثابت و مستقیم مى باشند.
سپس یکى دیگر از همان منافقین که در مجلس حضور داشت ، به امام علیه السلام گفت : بعضى از شیعیان و دوستان شما نبیذ مى نوشند؟!
حضرت فرمود: بعضى از اصحاب رسول اللّه صلى الله علیه و آله نیز چنین بودند.منافق گفت : منظورم از نبیذ، آب عسل نیست ؛ بلکه منظورم شراب مست کننده است .
ناگاه حضرت با شنیدن این سخن ، عرق بر چهره مبارک حضرت ظاهر شد و فرمود: خداوند کریم تر از آن است که در قلب بنده مؤمن علاقه به خمر و محبّت ما اهل بیت رسالت را کنار هم قرار دهد و هرگز چنین نخواهد بود.
سپس حضرت لحظه اى سکوت نمود؛ و آن گاه اظهار داشت :
اگر کسى چنین کند؛ و نسبت به آن علاقه نداشته باشد و از کرده خویش پشیمان گردد، در روز قیامت مواجه خواهد شد با پروردگارى مهربان و دلسوز، با پیغمبرى عطوف و دل رحم ، با امام و رهبرى که کنار حوض کوثر مى باشد؛ و دیگر بزرگانى که براى شفاعت و نجات او آمده اند. ولیکن تو و امثال تو در عذاب دردناک و سوزانِ برهوت گرفتار خواهید بود.(2)
پی نوشت ها:
1. بحارالا نوار: ج 2، ص 65، ح 5، به نقل از کتاب رجال کشّى .
2. بحارالا نوار: ج 27، ص 314، ح 12، به نقل از مشارق الا نوار: ص 246
منبع:تبیان( چهل داستان و چهل حدیث،از امام رضا علیه السلام عبداللّه صالحى