مقام شکر

شکر این طور که از آیات قرآن استفاده مى‏شود مقام بسیار بالایى است شاید هم در رأس همه‏ى مقامات و منازل باشد و به همین خاطر است که حضرت سید الشهدا شب عاشورا بعد از آن سخنرانى بسیار مهم و پرمحتوایشان فقط یک دعا کرد و به پیشگاه مقدس حضرت حق عرضه داشتند و اجعلنا من الشاکرین‏ معلوم مى‏شود، مقام شکر مقام خیلى بلندى است که پروردگار بعد از بیان ابزار شناخت، که براى درک شنیده‏ها و ابصار است براى دیدنى‏ها و قلب است براى درک آن دیدنى‏ها، مى‏فرماید: لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ*.

برخی اعمال شب و روز ماه رجب

رجب از جمله ماههای پر فیض و سرشار از برکتی است که باید قدر دانسته شده و از لحظه‌های سراسر معنویت آن برای قرب به خداوند متعال، کسب خیرات و برکات دنیوی و اخروی سود جست.

رجب نام نهری است در بهشت از شیر سفیدتر و از عسل شیرین‏تر. هر کس یک روز از رجب را روزه بگیرد البته از آن نهر بیاشامد.
از پیامبر خدا(ص) نقل است که رجب ماه بزرگ خدا است و ماهی در حرمت و فضیلت به آن نمی‏رسد و جنگیدن با کافران در این ماه حرام است، رجب ماه خدا است و شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه امت من است کسی که یک روز از ماه رجب را روزه دارد موجب خشنودی خدای بزرگ می‌شود، غضب الهی از او دور و دری از درهای جهنم بر روی او بسته می شود.
از حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام روایت است که: هر کس یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد، آتش جهنم یک سال، از او دور شود و هر کس سه روز از آن را روزه دارد بهشت او را واجب گردد.
اعمال شب و روز اول ماه رجب
شب اول
این شب، شب شریفی است و در آن چند عمل وارد شده است:
- وقتی هلال ماه دیده شد فرد بگوید: اللَّهُمَّ أَهِلَّهُ عَلَیْنَا بِالْأَمْنِ وَ الْإِیمَانِ وَ السَّلامَةِ وَ الْإِسْلامِ رَبِّی وَ رَبُّکَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ.
خدایا این ماه را بر ما نو کن به امنیت و ایمان و سلامت و دین اسلام پروردگار من و پروردگار تو (اى ماه) خداى عزوجل مى باشد.
- از حضرت رسول (ص) منقول است که چون هلال رجب را می‏دید می‏گفت: اللَّهُمَّ بَارِکْ لَنَا فِی رَجَبٍ وَ شَعْبَانَ وَ بَلِّغْنَا شَهْرَ رَمَضَانَ وَ أَعِنَّا عَلَی الصِّیَامِ وَ الْقِیَامِ وَ حِفْظِ اللِّسَانِ وَ غَضِّ الْبَصَرِ وَلا تَجْعَلْ حَظَّنَا مِنْهُ الْجُوعَ وَ الْعَطَشَ.
خدایا برکت ده بر ما در ماه رجب و شعبان و ما را به ماه رمضان برسان و کمکمان ده براى گرفتن روزه و شب زنده دارى و نگهدارى زبان و پوشیدن چشم و بهره ما را از آن ماه تنها گرسنگى و تشنگى قرار مده.
- غسل
حضرت رسول اکرم(ص) فرموده‌اند: هر کس ماه رجب را درک کند و اول و وسط و آخر آن ماه را غسل نماید، از گناهان خود پاک می‌شود مانند روزی که از مادر متولد شده است.
- زیارت امام حسین (ع)
- بعد از نماز مغرب بیست رکعت، یعنی 10 نماز دو رکعتی نماز گزارده شود. تا خود، اهل، مال و اولادش محفوظ بماند و از عذاب قبر در پناه باشد.
- بعد از نماز عشا دو رکعت نماز گزارده شود: در رکعت اول حمد و ألم نشرح یک مرتبه و توحید سه مرتبه و در رکعت دوم حمد و ألم نشرح و توحید و معوذتین خوانده شود و پس از سلام، سی مرتبه لا اِلَهَ اِلا اللهُ بگوید و سی مرتبه صلوات بفرستد تا حق تعالی گناهان او را بیامرزد مانند روزی که از مادر متولد شده است.
- احیاى شب اول ماه: شیخ طوسى در «مصباح المتهجد» از امام صادق(ع) از جدش از امیر مؤمنان على(ع) نقل کرده است که آن حضرت دوست داشت که در چهار شب از شبهاى سال، فارغ از هر چیز، به عبادت بپردازد: شب اول ماه رجب، شب نیمه شعبان، شب عید فطر و شب عید قربان.
روز اول رجب
این روز، روز شریفی است و برای آن چند عمل ذکر شده است:
- روزه
- غسل
- زیارت امام حسین (ع) 
 

73 اثر آیت الله العظمی مکارم برای استفاده در تلفن همراه

مسئول بخش نرم افزاری دفتر حضرت آیت الله مکارم شیرازی از 73 عنوان کتب حضرت آیت الله مکارم شیرازی با فرمت java، برای استفاده در تلفن همراه خبر داد.

 حجت الاسلام و المسلمین مهدی دربانی مسئول بخش نرم افزاری دفتر حضرت آیت الله مکارم شیرازی، در گفت وگو با خبرنگار مرکز خبر حوزه، در مورد آخرین محصولات نرم افزاری دفتر این مرجع تقلید، اظهار داشت: به تازگی 73عنوان از کتب حضرت آیت الله مکارم شیرازی را با فرمت java، روی سایت این مرجع تقلید برای استفاده در تلفن همراه قرار داده ایم.

وی افزود: «در جست وجوی خدا»، «اسلام در یک نگاه»، « مشکلات جنسی جوانان»، «ارتباط با ارواح»، «انواع رساله های احکام حضرت آیت الله مکارم شیرازی»، «احکام بانوان»، «عزاداری»، «احکام خانواده»، «پیام امیرالمؤمنین(ع)»، «امید جوانان»، «شیوه همسرداری در خانواده نمونه»، «معاد و جهان پس از مرگ»، «طرق فرار از ربا»، «تقیه سپری برای مبارزه عمیق تر» و ...، از برخی عناوین 73کتابی است که به تازگی برای استفاده در موبایل ها، روی سایت حضرت آیت الله مکارم شیرازی قرار گرفته است.

مسئول بخش نرم افزاری دفتر حضرت آیت الله مکارم شیرازی خاطرنشان کرد: کتاب هایی که در حال حاضر به صورت فرمت «java»، در سایت اینترنتی معظم‌له قرار گرفته است، با عنایت ویژه این مرجع تقلید دسترسی به آن ها به صورت رایگان امکان پذیر است.

وی افزود: البته بنابر فتوای این ایشان استفاده های تجاری از این نرم افزارها ممنوع است و هیچ کس حق خرید یا فروش آن ها را ندارد.

حجت الاسلام و المسلمین دربانی اضافه کرد: از ویژگی های مطلوب این نرم افزارها این است که بر روی اکثر دستگاه های موبایل به آسانی نصب می شود و کمترین محدودیت نصب در آن‌ها مشاهده می شود.

وی افزود: این نرم افزارها، پس از نصب بر گوشی تلفن همراه، از نظر کار نرم افزاری، به راحتی قابل استفاده است.

مسئول بخش نرم افزاری دفتر حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پایان، گفت: علاقه مندن به این نرم افزارها می توانند با مراجعه به آدرس اینترنتی دفتر حضرت آیت الله مکارم شیرازی آن ها را دانلود و برای استفاده روی گوشی‌های همراه خود نصب کنند.

شعری برای رحلت امام(ره)

خورشیدی و دیروز و امروزم/ بی تو برایم دیشب و امشب
دنیا بدهکارست تا دنیاست
به این دل بی آینه تنها
دیروزهای بی تو فرسودن
امروزهای بی تو بودن را
دیروزهای بی تو لب تشنه
امروزهای بی تو جان بر لب
خورشیدی و دیروز و امروزم
بی تو برایم دیشب و امشب
طومار تنهایی و غم هستند
هر شب به هم پیچیده ی دردند
این کوچه های بی تو سرگردان
تا صبح دنبال تو می گردند
دلخوش به ماهم در شب شبهه
دلخوش به ماهم در شب تردید
ماهت غریب افتاده در برکه
کی می رسد صبحی که برگردید؟ 
 
از :مبین اردستانی

عوامل ناامنى از دیدگاه قرآن

امنیت به عنوان اهداف حکومت ها بلکه یکى از مهم ترین اهداف آنها براى رسیدن به توسعه و رفاه مطرح بوده است. هر چند که نمى توان آن را به عنوان غایت الغایات حکومت ها و هدف نهایى برشمرد و تنها ابزارى است تا اهداف نهایى در سایه سار آن تأمین گردد با این همه به عنوان یک هدف متوسط مورد توجه اندیشمندان، فیلسوفان، حاکمان و حکومت ها بوده است.
قرآن حوزه هاى امنیت را در ابعاد چندى چون روحى و روانى، فردى و اجتماعى مورد توجه قرار داده و براى تحقق آن گزاره هاى معرفتى و آموزه هاى دستورى و ارشادى صادر نموده است تا به تحقق امنیت انسان به کمال خود در دنیا دست یابد. تبیین حوزه هاى امنیت و جایگاه آن در قرآن خود نوشتار دیگرى را مى طلبد که بدان در جاى خود پرداخته مى شود.
در این نوشتار عناصر و عوامل ناامنى مورد توجه است تا بدانیم از نظر قرآن چه عواملى باعث مى شود تا امنیت در معرض خطر و نابودى قرار گیرد؟
یکى از عناصرى که در زندگى انسان ضرورت دارد «قانون» و «اجراى آن» است; زیرا اگر قانون از زندگى انسان و جامعه انسانى رخت بربندد، ترس، وحشت و ناامنى نیز زندگى فردى و اجتماعى را فلج مى سازد. عمده ترین عامل نابسامانى و ناامنى در زندگى انسان تخلف و سرپیچى از قانون ـ چه قانون طبیعى یا اجتماعى یا الهى ـ است. سرپیچى از قانون جرم و گناه به شمار مى آید و متخلفان و هنجارشکنان مجازات مى گردند.*
 

ظلم و ستمگرى
یکى از مصادیق جرم و تخلف از قانون ظلم، ستمگرى و بى عدالتى است که امنیت و آسایش را به مخاطره مى اندازد. قرآن براى ایجاد امنیت کامل و تضمین آن نابودى ستمگرى را در همه چهره ها و ابعادش را خواستار و مى فرماید که امنیت و آسایش تنها از آن کسانى است که ستم گریز و ستم ستیز باشند، «الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَلَمْ یَلْبِسُواْ إِیمَـنَهُم بِظُـلْم أُوْلَـئکَ لَهُمُ الاَْمْن;(انعام/ 82) آنان که ایمان آوردند و ایمان را با شرک و ستم نیالودند، ایمنى تنها ویژگى آن هاست»
در فرهنگ قرآنى ـ اسلامى ستم و ستمگرى به عنوان یک پدیده منفور و ضدارزش در زندگى انسان مطرح است و ابعاد و زوایاى گسترده اى را در روابط انسان با خدا، انسان با خود و انسان با انسان هاى دیگر را شامل مى شود. بنابراین ستم عبارت است از تعدّى و تجاوز به قانون واقعى حیات معقول انسان; بنابراین هر عملى که به شکلى از اشکال، حقى را از بین ببرد، ستم گفته مى شود مانند: 1. کمترین تعدّى بر نداى وجدان و فطرت انسانى، ظلم بر خویشتن است; 2. کاستن از ارزش کار، فعالیت و محصول تلاش انسان ها، ظلم است; 3. به وجود آوردن شرایطى که انسان را وادار به صرف نظر از حق کار و فعالیت خود، ظلم است; 4. مزاحمت به آزادى دیگران ظلم است; 5. اختناق، استبداد و عوامل رکود فکرى، در جامعه ظلم است.
حضرت امیرمؤمنان(ع) ظلم را به سه نوع تقسیم کرده و مى فرماید: آگاه باشید که ستم به سه قسم است، ظلمى که نابخشودنى است، ظلمى که بدون مجازات نمى ماند; و ظلمى که بخشودنى و قابل جبران است; اما ظلمى که نابخشودنى است شرک به خداى سبحان است; چرا که خداوند فرموده است: «إِنَّ اللَّهَ لاَ یَغْفِرُ أَن یُشْرَکَ بِه»(نساء/ 48) اما ظلمى که بخشودنى است ستمى است که انسان با ارتکاب گناه بر خودش روا داشته است و ظلمى که بدون مجازات نمى ماند ستمگرى بعضى از بندگان بر بعضى دیگر است.
بیش از 350 آیه در قرآن به طور مستقیم و صریح در مورد بیان بزرگى گناه ظلم و ستمگرى مصادیق پیامدها و آثار شوم آن به روشنگرى پرداخته اند و این همه تأکید قرآن و روایات در زمینه هشدار و بیان آفت ظلم و بى عدالتى به صورت مختلف وارد شده است، نشان دهنده این واقعیت است که از دیدگاه قرآن رسیدن به معیارها و شاخص هاى جامعه ایده آل، تنها زمانى امکان پذیر است که ظلم، بى عدالتى و تبعیض، ریشه کن شده، عدالت، برابرى و مساوات در جامعه و روابط انسان ها حاکم شود و حقوق همه رعایت شود.
ظلم و ستم نه تنها عذاب اخروى(یونس/ 52) بلکه گرفتارى هاى دنیوى را نیز به دنبال دارد آیات زیادى در قرآن یکى از عمده ترین علل و عوامل سقوط و نابودى حکومت ها، تمدن ها و اقوام را ظلم و بى عدالتى بیان مى دارد; مثلاً مى فرماید: «وَ لَقَدْ أَهْلَکْنَا الْقُرُونَ مِن قَبْلِکُم;(یونس/ 13) ما پیش از شما امت هایى را به دلیل ظلم و جورشان هلاکت ساختیم» و نیز مى فرماید: «فَکَأَیِّن مِّن قَرْیَة أَهْلَکْنَـهَا وَ هِىَ ظَالِمَة »(حج/45) چه بسیار از شهر و دیارى را که به دلیل ستمکارى جامعه، نظام و مردم آن ها، همه را در هم کوبیدیم و به خاک هلاکت افکندیم. آبادى هایى که سقف هایش فرو ریخت و دیوارهایش ویران گردید، چاه هاى پرآب به دلیل بى صاحبى به حال تعطیل درآمد و کاخ هاى سر به آسمان کشیده و استوار از ساکنان خود تهى ماند.
چنان که ظلم و ستم ناامنى هاى اجتماعى را در پى خواهد داشت. قرآن استقرار امنیت و آرامش کامل براى افراد و جامعه اى را نوید داده است که ظلم و ستم در تمام ابعادش ریشه کن شده باشد: «الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَلَمْ یَلْبِسُواْ إِیمَـنَهُم بِظُـلْم أُوْلَـئِکَ لَهُمُ الاَْمْن;(انعام/82) کسانى که ایمان آورده و ایمانشان را حفظ کرده اند، دست به ظلم و ستمگرى نزده اند، داراى امنیت کامل هستند.»
مفهوم آیه این مى شود که اگر سایه شوم ظلم و ستمگرى، تبعیض و بى عدالتى در قلمرو حیات و روابط اجتماعى انسان ها، گسترش پیدا کند، آرامش روحى و روانى، آسایش و امنیت فردى و اجتماعى نیز رخت بر بسته و به جاى آن فشار، اختناق و استبداد روز به روز افزایش خواهد یافت.
حضرت امیرمؤمنان(ع) در عهدنامه به مالک اشتر مى فرماید: «چیزى به اندازه پافشارى بر ستمگرى عامل تغییر نعمت خداوند و باعث تسریع در خشم او نیست; زیرا خداوند آه و ناله مظلومان را همیشه مى شنوند و او در کمین ستمگران است.» 

در قرآن آیات فراوانى است که از سرگذشت اقوام و امت هاى گذشته حکایت مى  کند، امت هایى که به خاطر ظلم، تبعیض، بى عدالتى و فساد، بلاهایى چون  زلزله، قحطى، گرسنگى، خشکسالى، کمبود میوه و مواد غذایى، صاعقه و طوفان و  مانند آن ها دامنگیرشان شده است. بلاهایى که هر یک براى ایجاد هرج و مرج و  یا ناامنى و نابسامانى هاى اجتماعى کافى است.(نمل/52و58 ;هود/67 و  اعراف/130 و 133.) 

 

تجاوز به حقوق دیگرانعامل دیگر ناامنى از نظر قرآن تجاوز و تعدّى است که قرآن در سوره احزاب جوّ رعب، وحشت و احساس ناامنى در میان مسلمانان، ناشى از هجوم و تجاوز کفار و مشرکان را این گونه بیان داشته که: به خاطر بیاورید ـ زمانى را که آن ها از طرف بالا و پایین «شهر» بر شما وارد شدند و مدینه را محاصره کردند و زمانى که چشم ها از شدت وحشت خیره شده و جان ها به لب رسیده بود و گمان هاى گوناگون بدى به خدا مى بردید. (احزاب/ 10)
واژه زاغت در متن آیه به معناى «کژى دید چشم» و «رسیدن جان ها به گلو» کنایه از کمال ترس و وحشت و نهایت ناامنى است.
از آن جا که تعدى و تجاوز به حقوق دیگران و حرمت شکنى قوانین الهى و اجتماعى هرج و مرج ناامنى و زیان هاى جبران ناپذیرى را در پى دارد آیات چندى، تجاوز به حقوق و قلمرو دیگران را مذمت و نکوهش نموده و به شدت منع کرده اند. خداوند مى فرماید: خصومت با گروهى که شما را از آمدن به مسجدالحرام در سال حدیبیه بازداشتند نباید شما را وادار به تعدّى و تجاوز کند و همواره در راه نیکى و پرهیزگارى با هم تعاون کنید و هرگز در راه گناه و تعدّى همکارى ننمایید.(مائده/ 2)
قرآن تجاوز و تعدّى به ساحت قوانین را جرم بزرگ و متجاوز را مستوجب سخت ترین مجازات مى داند.
در عین حال، در مقام دفاع، مقابله به مثل امت اسلامى را از تعدّى و تجاوز به شدت منع مى نماید و مى گوید: کسى که به شما تجاوز کرده است به همان میزان به او تجاوز کنید(بقره/ 194) و نیز مى فرماید: و در راه خدا با کسانى که با شما مى جنگند نبرد کنید و از حدّ و اندازه تجاوز نکنید که خداوند تجاوزگران را دوست ندارد.(بقره/ 190)  

 

ترور و آدم ربایى 

از عوامل دیگر ناامنى ترور و آدم ربایى است و از جمله اهداف و انگیزه هاى نامشروع و غیرقانونى ترور، سرنگونى دولت و حکومت هاى مشروع و قانونى، تعدیل سیاست هاى داخلى و خارجى دولت مورد نظر سهیم شدن در قدرت و حکومت، کسب امتیازات سیاسى و مخدوش ساختن چهره مخالفین در انظار جهانى است. تروریست ها براى نیل به اهداف شوم و غیرقانونى یاد شده از وسایلى چون ایجاد رعب و وحشت، سرکوب و اختناق، سلب آرامش مردم استفاده مى کنند. کشتن افراد بى گناه، بمب گذارى در اماکن عمومى، نابودى وسایل و امکانات رفاهى، حذف عناصر برجسته سیاسى، آدم ربایى، از مصادیق ترور است که موجب ترس، وحشت و ناامنى اجتماعى است.
به هر حال ترور، رفتارى غافلگیرانه به جهت ایجاد رعب و وحشت، اختناق، سلب امنیت و کشتن فرد یا گروهى با اهداف سیاسى است البته به شرط آن که هدف نامشروع و ضدانسانى باشد; از این رو اقدامات انسان هاى ستمدیده و مظلومى که راه دیگرى براى رهایى خود از زیر سلطه اشغالگران و دفع تجاوز ندارند، ترور به معناى فوق نیست; چون صرف خشونت آمیز بودن عملى، ترور به شمار نمى آید بلکه شاید این حرکت به جهت دفاعى و مشروعى باشد، پس ترور عبارت است از سلب امنیت به شیوه هاى غافلگیرانه و نامشروع به منظور دستیابى به اهداف سیاسى.
قرآن کریم ترور و آدم ربایى را از عوامل سلب امنیت مى شمارد و مى فرماید: به خاطر بیاورید هنگامى که شما مسلمانان در روى زمین گروهى کوچک و اندک بودید و آن چنان که مى ترسیدید مردم شما را بربایند ولى هدا شما را پناه داد و با یارى خود تقویت نمود.(انفال/26) در آیه اى دیگر ترس از ربوده شدن مانع ایمان و هدایت معرفى شده است. (قصص/ 57)
در سوره قصص باز قرآن مى فرماید: «آنها گفتند: « اگر ما هدایت را همراه تو پذیرا شویم; ما را از سرزمینمان مى ربایند. آیا ما حرم امنى در اختیار آنها قرار ندادیم که ثمرات هر چیزى «از هر شهر و دیارى» به سوى آن، آورده مى شود.»[ 

تقابل ناامنى ناشى از آدم ربایى، و آرامش و امنیت کامل در حرم الهى، که در  آیه شریفه به آن، اشاره شده است، بیانگر این نکته است که: ترور و آدم  ربایى، رعب وحشت و ناامنى را به دنبال دارد، و با نبود امنیت و آرامش، هیچ  چیز دیگرى از جمله هدایت انسانها و ترویج احکام الهى; نیز ممکن نخواهد بود. 
در آیه دیگر، قرآن کریم: به نعمت ارزشمند امنیت و آرامش از یک طرف، و مشکلات، ناهنجاریها و نا امنیهاى اجتماعى، ناشى از آدم ربایى، در خارج از شهر مکه، از سوى دیگر، اشاره نموده و استقرار امنیت، در شهر مکه را به عنوان نعمت الهى، یاد آور مى شود و مى گوید: «آیا ندیدند که ما حرم امنى براى آنها قرار دادیم در حالى که مردم را در اطراف آن «در بیرون این حرم» مى ربایند. آیا به باطل ایمان مى آورند و نعمت خدا را کفران مى کند.»[ 

از مجموع آیات، نکات ذیل، در ارتباط با امنیت به دست مى آید:
1 ـ امنیت فردى و اجتماعى، از ضروریات زندگى به حساب آمده و به عنوان نعمت ارزشمند الهى مورد تأکید، قرار گرفته است.
2 ـ از جمله پیامدهاى تلخ ترور و آدم ربایى، ایجاد ترس، وحشت و ناامنى است که تلخگامى را به دنبال دارد.
3 ـ با نبود امنیت اجتماعى، فعالیتهاى فکرى، فرهنگى، ترویج احکام الهى و هدایت جامعه نیز مختل خواهد شد.
از نظر احکام فقهى و قوانین اسلامى، هر نوع عمل و رفتارى که موجب رعب وحشت و ناامنى عمومى شود، نه تنها جایز نیست بلکه فقهاء و بزرگان دین و مذهب، خون کسى را که جان دیگران را تهدید کرده است; مباح شمرده اند و تعرض به امنیت خانه همسایه را حتى اگر با نگاه کردن باشد; مجوز دفاع تا سر حدّ آسیب رساندن; دانسته اند.
در شریعت اسلامى، افراد و اشخاصى که به منظور ایجاد رعب، وحشت، هرج و مرج و ناامنى، از ابزار و وسائل جنگى و قتاّله، استفاده کنند، به عنوان محارب، معرفى مى شوند که شدیدترین مجازات در فقه اسلامى; براى آنها تعیین شده است، لذا در آیه شریفه مى خوانیم که: «کیفر آنها که با خدا و پیامبرش به جنگ بر مى خیزند، و اقدام به فساد در روى زمین مى کنند «و با تهدید اسلحه به جان، مال و ناموس مردم، حمله مى برند» این است که اعدام شوند، یا به دار، آویخته گردند; یا «چهار انگشت از دست «راست» و پاى «چپ» به عکس یکدیگر، بریده شود; و یا از سرزمین خود تبعید گردند. این رسوایى آنها در دنیاست و در آخرت مجازات عظیمى دارند.»[ 

ترور از مصادیق محاربه است; زیرا در تعریف محارب; این گونه آمده است  که:«محارب کسى است که سلاح خود را برهنه و آماده کرده باشد، تا مردم را  بترساند; و در روى زمین، اراده تبهکارى داشته باشد، فرقى نمى کند در دریا  باشد یا خشکى، در شهر باشد یا بیابان، در شب باشد و یا روز.»[ 

در قوانین مجازات اسلامى هم آمده است که: «هرکسى که براى ایجاد رعب و هراس و  سلب آزادى و امنیت مردم، دست به اسلحه ببرد، محارب و مفسد فى الارض مى  باشد.[ 

با توجه به تعریف ترور و محاربه و ویژگیهاى هر دو، مشترکات زیادى در هر دو  جرم، دیده مى شود، در هر دو از ایجاد رعب و وحشت; سلب امنیت و آزادى عمومى;  براى دست یابى به اهداف; استفاده مى شود، ابزار چنین کارى اسلحه است که  شامل سلاح سرد و گرم مى شود. منتهى در ترور; شرط است که هدف; سیاسى و شیوه  عمل; مخفیانه باشد، که این دو، در محاربه شرط نیست. لذا مى توان گفت: ترور  از مصادیق محاربه و افساد فى الارض است.
اسلام با تحریم ترور، آدم ربایى، محاربه و هر نوع عمل و رفتارى که تهدید، ارعاب و سلب امنیت و آزادى را به دنبال داشته باشد. زمنیه استقرار صلح و امنیت و آزادى کامل را فراهم و تضمین کرده است.  

 

علل جرائمچرا انسانى که فطرتاً متدیّن خلق شده است، دست به جرم، جنایت و تجاوز زده، امنیت جانى، مالى و ناموسى... انسانهاى همنوع خود را مختل مى سازد. و با ایجاد اضطراب و نگرانى، لذت زندگى را به تلخکامى ویرانگر، تبدیل مى نماید، در این رابطه عوامل گوناگونى وجود دارد که به چند نمونه اجمالا اشاره مى شود:
1 ـ وراثت
اولین عامل بدبختى و بزهکارى انسان، عنصر وراثت است «ژن» خصوصیات جسمى و روحى پدران و مادران آلوده و تبهکار را به فرزندان; انتقال مى دهد. و از این طریق، اولین سنگ و خشت انحراف فرزند، گذاشته مى شود، «فرزند یک دزد، یا یک آدم کش، کمتر از یک پسر دیوانه، قابلیت اداره صحیح خود را دارد، افرادى که عیوب رفتارشان، منشاء ارثى دارد، در تمام طبقات اجتماع وجود دارند و آنان را در بین اغنیا، فقراء، روشنفکران، کارگران و دهقانان مى توان یافت. »[ 

قرآن کریم در سوره نوح، در ارتباط با قانون وراثت; مى فرماید: «نوح گفت:  پروردگارا هیچ یک از کافران را بر روى زمین باقى مگذار، چرا که اگر آنها را  باقى بگذارى، بندگانت را گمراه مى کنند و جز نسل فاجر و کافر به وجود نمى  آورند.»[ 

 بنابراین اولین عامل که در تکوین شخصیت انسان، بدبختى و بزهکارى  او، نقش دارد قانون وراثت است.
اگر پیامبر مقدس اسلامى مى فرماید: «بدبخت در شکم مادر، بدبخت است و خوشبخت نیز در شکم مادر خود خوشبخت است.»[ 

اشاره به همین قاعدة وراثت دارد،  یعنى پدر و مادر، با بى دقّتى و مسامحه کارى خود، فرزندان مجرم و بزهکار،  تحویل جامعه مى دهند لذا پیامبر(ص) به امتش توصیه مى کند که: «مواظب باشید  نطفه تان را در چه محلى، قرار مى دهید. توجه کنید زمینه پاکى باشد تا  فرزندان شما وارث صفات ناپسند نشوند»[ 

 البته وراثت به تنهایى عامل شقاوت  یا سعادت بشر نیست و با تربیت و عوامل تأثیرگذار در شخصیت انسان قابلیت  تغییر را دارد. به عنوان مثال کودکى که از پدر و مادر شقى متولد مى شود مى  توان در اثر تربیت معلم، یا معاشرت با دوستان شایسته آثار منفى وراثت را در  وى از بین برد. بنابراین وراثت یک عامل بالقوه است که مى توان آن را به  فعلیت رساند و یا به وسیله عوامل دیگر زمینه ظهور آن را از بین برد. حضرت  على(ع) نیز فرمود: «اخلاق خوب; دلیل وراثت پسندیده انسان است.»[

 

2 ـ محیط
دومین عنصرى که در تکوین شخصیت، رشد و سازندگى انسان، در جهت مثبت و یا منفى; تأثیر به سزایى داشته و باعث مى شود انسانها، مجرم و بزهکار بار آمده و با ظلم، تجاوز و ارتکاب فحشا و منکرات ، امنیت و آرامش جامعه را مختل سازند، محیط زندگى افراد مى باشد محیط هر شخصى، عبارت است از مجموع عوامل، اشیاء، حوادث و اتفاقاتى که در اطراف او واقع مى شود. فرقى نمى کند مادى باشد و یا معنوى، در منزل باشد یا در مدرسه و اجتماع.
نحوه تأثیر پذیرى انسان از محیط به این گونه است که چون انسان موجودى است که با ذهن پاک، خالى، و استعدادهاى به فعلیت نرسیده، وارد محیط خانواده، مدرسه و اجتماع مى شود. لذا محیطى که انسان بدانجا، پا مى گذارد، اگر سالم بوده والدین، رفقاء، دوستان و مربّیان... افراد صالح، شایسته و متخلق به اخلاق نیکوى انسانى و اسلامى باشند. قطعاً اعمال و رفتار آنها، بر خُلق و خوى افراد تازه وارد، تأثیر مى گذارد.
ولى در صورتى که محیط، آلوده و مسموم باشد، افرادى که انسان با آنها نشست و برخاست، و رفت و آمد دارد، اصول اخلاقى و تربیت انسانى و اسلامى نداشته و یا رعایت نکنند. یقیناً انسان خالى الذهن و تازه وارد; از اعمال و رفتار آنها، متأثر شده و الگو خواهد گرفت.
تأثیر پذیرى انسان از محیط، یک حقیقت است که آیات و روایات، آن را بیان داشته است، قرآن کریم در سوره فرقان، شرح حال ستمگران، در روز محشر «روزى که حقایق آشکار، چهره واقعى انسانها نمایان مى گردد» را بیان داشته مى فرماید: «و به خاطر آور ـ روزى را که ستمکار، دست خود را «از شدت حسرت» به دندان مى گزد و مى گوید: اى کاش با رسول «خدا» راهى برگزیده بودم اى واى بر من، کاش فلان «شخص گمراه» را دوست خود انتخاب نکرده بودم.»[ 

ابن ندامت و پشیمانى، حکایت گر این نکته است که: «همنشینى با صالحان و  نیکوکاران، فلاح و رستگارى را به دنبال دارد»[ 

 «و همنشینى با افراد پست و  فرومایه، فراموشى ایمان و حضور شیطان را در پى دارد».[ 

فراموشى ایمان و حضور شیطان، همراه با جرم، جنایت و بزهکارى است که هرج و  مرج و ناامنى را به دنبال دارد، و این معنى را سعدى شیرازى این گونه به نظم  آورده است که:
گِل خوش بوى در حمام روزى ***رسید از دست محبوبى به دستم
بدو گفتم که مُشکىِ یا عبیرى ***که از بوى دلآویز تو مستم
بگفتا من گِل ناچیز بودم ***ولیکن مدتى با گُل نشستم
کمال همنشین بر من اثر کرد ***والاّ من همان خاکم که هستم
از حضرت على(ع) نقل شده است که همنشینى با مردمان شرور، سبب بدبینى به نیکان مى گردد و همنشینى با نیکان سبب مى شود که بدان به نیکان ملحق شوند. و همنشینى نیکان با گناهکاران، ابرار را به فجار، ملحق مى سازد، پس کسى که امر او بر شما مشتبه است و از نظر دینى او را نمى شناسید، به همنشینان او بنگرید، اگر از مردمان متدیّن هستند او بردین خدا است و اگر همنشینان او بر غیر دین خدا هستند. بهره اى از دین خدا براى او نیست.»[ 

 از پیامبر  گرامى اسلام نیز نقل شده است: «هر فردى بر روش و رفتار دوست خود است».[

3 ـ فقر
از جمله عناصر عمده اى که در وقوع جرم جنایت، قانون شکنى، ناهنجاریها و ناامنیهاى اجتماعى نقش برجسته اى دارد، فقر و گرسنگى است. فقر و گرسنگى، انسان را به زبونى، تباهى، گناه و جنایت مى کشاند. قرآن کریم ترس از فقر و نادارى را عامل روى آوردن اعراب جاهلى به کشتن فرزندان خود معرفى نموده است و مى فرماید: «وَ لاَ تَقْتُلُواْ أَوْلَـدَکُمْ خَشْیَةَ إِمْلَـق نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِیَّاکُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ کَانَ خِطْـًا کَبِیرًا»[18] یعنى فرزندان خود را از ترس تنگدستى نکشید ما به آنان و شما روزى مى دهیم; به راستى کشتن آن ها گناهى بزرگ است.
فقر، ایمان، عقل و عاطفه را مى گیرد و از کار مى اندازد. به قول معروف: «شکم گرسنه، ایمان ندارد.»
شخص فقیر و تهیدست، اگر براى رفع نیازهاى طبیعى خود; راه مشروع و قانونى پیدا نکند، جبراً و ناچاراً دست به دزدى، تجاوز، آدم کشى و کلاهبردارى... خواهد زد. در پرونده هاى سارقین مسلح و حرفه اى هم اگر دقّت شود، خواهیم دید که: اکثراً در مراحل اولیه،براى رفع نیازهاى ضرورى خود: اقدام به دزدى و کلاهبردارى نموده» ولى با تکرار آن; رفته رفته به سارقین حرفه اى و خطرناک تبدیل شده اند. و این کلام پیامبر است که: «فقر، انگیزه رو سیاهى در دنیا و آخرت است.»[ 

دین مقدس اسلام، براى این که از جنایات ناشى از فقر و گرسنگى، جلوگیرى  نماید، با پدیده فقر و تهیدستى با شدت تمام، مبارزه مى کند. در مقابل، به  بهبود وضع مادى و رفاه زندگى در حد طبیعى و متعادل، سفارش نموده و به  تجارت، کشاورزى، صنعتگرى و کارهاى تولیدى، تشویق و ترغیب و به دولتمردان  نیز توصیه مى نماید تا رفاه و آسایش رعیت را تأمین نمایند. و عدالت اقتصادى  ـ اجتماعى را وجه اى همت خویش قرار دهند.[