قطره ای از دریای فضائل زهرای مرضیه علیها السلام

حضرت زهرا علیها السلام هم به لحاظ نسب و خانواده و هم به جهت رفتار و منش شخصی و اوصاف فردی در اوج قله عظمت و بزرگی قرار دارد .

او در عظمت و بزرگی نسب خانوادگی شهره جهان است; زیرا پدری چون حضرت محمد صلی الله علیه و آله - اولین فرد جهان هستی در کمال و فضائل - و مادری چون خدیجه کبری علیها السلام - یکی از زنهای کامله جهان هستی و دومین مسلمان، و فداکارترین فرد در راه اسلام - و همسری چون امیرمؤمنان علی علیه السلام - که به منزله جان پیامبر صلی الله علیه و آله و برترین انسان بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله می باشد - و فرزندانی چون حسنین علیهما السلام و زینبین علیهما السلام دارد . اگر محصول تربیت زهرا علیه السلام فقط زینب علیها السلام بود، در افتخار و عظمت حضرت زهرا علیها السلام کفایت می کرد . راستی کجا می توان خانواده ای یافت که مانند خانواده زهرا علیها السلام پدر معصوم، همسر معصوم، فرزندان ذکور معصوم و خود خانم نیز معصومه باشند و کجا می توان خانه ای یافت که چنین انسانهای بزرگی در آن جمع شوند، جز خانه گلی فاطمه .

و او در اوج فضایل قرار دارد به حدی که شناخت او جز برای معدودی از انسانها غیرممکن است .

امام صادق علیه السلام فرمود: «وهی الصدیقة الکبری وعلی معرفتها دارت القرون الاولی » ; او صدیقه کبری است که بر محور شناخت او قرنهای گذشته دور زده است .» (1)

شاعر عرب به همین نکته اشاره کرده و می گوید:

وحبها من الصفات العالیة

علیه دارت القرون الخالیة

«دوستی او از صفات ارزنده است، و قرنهای گذشته بر محور او چرخیده است .»

چگونه می توان او را شناخت، در حالی که خدای متعال به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرموده است: «یا احمد لولاک لما خلقت الافلاک ولولا علی لما خلقتک ولولا فاطمة لما خلقتکما; (2) ای پیامبر! اگر تو نبودی هستی را نمی آفریدم، و اگر علی علیه السلام نبود تو را خلق نمی کردم، و اگر فاطمه نبود شما دو نفر را به وجود نمی آوردم .»

و پیامبر گرامی اسلام درباره او فرمود: «ولو کان الحسن شخصا لکان فاطمة بل هی اعظم; ان فاطمة ابنتی خیر اهل الارض عنصرا وشرفا وکرما; (3)

اگر [خوبیها و] زیبائیها به صورت انسانی درآید، او فاطمه خواهد بود، بلکه او برتر [از آن] است; براستی که دخترم فاطمه برترین انسان روی زمین از نظر عنصر و ذات، و از نظر شرافت وبزرگواری است .»

و چگونه می توان به فضائل و خوبیهای او پی برد و حال آنکه قطب عالم امکان، مهدی صاحب الزمان; آنکه همه خوبیها در او جمع شده است، فاطمه علیها السلام را الگو و مقتدای خویش می داند، آنجا که می فرماید: «وفی ابنة رسول الله لی اسوة حسنة، وسیردی الجاهل رداءة عمله وسیعلم الکافر لمن عقبی الدار; (4) دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله زیباترین الگو برای من است، و به زودی نادان پستی عمل خویش را خواهد دید و کافران در می یابند که پایان کار به نفع چه کسی می باشد .»

فاطمه لیلة القدر ناشناخته است . امام صادق علیه السلام فرمود: ««انا انزلناه فی لیلة القدر» الیلة: فاطمة والقدر: الله، فمن عرف فاطمة حق معرفتها فقد ادرک لیلة القدر، و . . . سمیت «فاطمة » لان الخلق فطموا عن معرفتها; (5) [اینکه خداوند می فرماید:] ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم، [مراد از] شب، فاطمه و مراد از قدر، خداوند است . در نتیجه هر کسی فاطمه را آنچنان که باید بشناسد، به حقیقت شب قدر را درک نموده است، و . . و اینکه فاطمه، فاطمه نامیده شده است برای این است که مخلوق از [کنه] معرفت او عاجز است .»

فضائل زهرا علیها السلام آنچنان که باید و شاید قابل درک نبوده و البته قابل انکار نیز نمی باشد .

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: «الویل، ثم الویل، الویل لمن شک فی فضل فاطمة; وای [و عذاب باد،] سپس وای، وای بر کسی که در فضیلت زهرا علیها السلام شک روا دارد .»

زهرا علیها السلام در کلام محققین اهل سنت

1 . ابن صباغ مالکی: «در افتخار فاطمه همین بس که دختر پیامبر صلی الله علیه و آله خیرالبشر است، فاطمه ای که ولادتش پاک، و سیده است به اتفاق همه مسلمین .» (6)

2 . محمد بن طلحه شافعی: «دقت کن در آیه مباهله (7) و ترتیب و عبارات آن، و اشاراتی که به علو مقام فاطمه دارد، و چگونه او وسط قرار گرفته است، (چنانکه در حال رفتن بین پیامبر صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام بود) تا مقام و منزلت او بیشتر روشن گردد .» (8)

3 . عباس محمود، العقاد المصری: «در هر دینی یک چهره از زن کامله وجود دارد که همه او راتقدیس می کنند . و گویا او نشانه خداوند بین مردان و زنان است، در مسیحیت چهره مریم پاکدامن، و در اسلام لاجرم آن چهره کامله فاطمه بتول می باشد . (9) »

4 . دکتر علی ابراهیم حسن: «در زندگی فاطمه انواع عظمتها را می بینیم که این عظمتها را همچون بلقیس و . . . از راه داشتن قصر و ثروت و زیبائی ظاهری به دست نیاورده است . و همچون عایشه، شهرت خویش را از راه رهبری جنگجویان (در جنگ جمل) ورویارویی با مردان به چنگ نیاورده، بلکه از راه حکمت و بزرگی شخصی خود، عالم را از حکمت و عظمت پر نموده است، حکمتی که مرجعش کتب فلاسفه و علماء نیست . بزرگی که ریشه اش پادشاهی و ثروت نیست بلکه از درون جانش و کمالات نفسش ریشه می گیرد . (10) »

آری او شخصیتی است که هر قدر فهم بشر در شناخت حقیقتش بیشتر فرو رود، با مسائل حل نشده و رازهای ناگشوده بیشتری روبرو می شود، و سرانجام عاجزانه باید بگویند که اندیشه ها از درک فضائل زهرا عاجزند .

فضائل حضرت زهرا علیها السلام

در این نوشتار به بعضی از فضائل حضرت زهرا علیها السلام اشاره می شود:

1 . ولادت زهرا علیها السلام

بعد از چهل شبانه روز عبادت و کناره گیری رسول خدا صلی الله علیه و آله از خدیجه کبری، فرشته خدا غذایی از بهشت برای آن حضرت آورد، بعد از افطار با آن غذای بهشتی و روحانی، جبرئیل عرض کرد: ای رسول خدا! امشب از نماز مستحبی درگذر و به سوی خانه خدیجه بشتاب! زیرا خداوند اراده نموده که از صلب تو فرزند پاکیزه ای بیافریند . بدنبال این فرمان، نور فاطمه علیها السلام از صلب پدر به رحم مادر انتقال یافت (11) .

بعد از مدتی جبرئیل به پیامبر صلی الله علیه و آله این گونه بشارت داد: «ای رسول خدا! بچه ای که در رحم خدیجه علیها السلام می باشد، دختر ارجمندی است که نسل تو از وی بوجود خواهد آمد، او مادر امامان و پیشوایان دین است که بعد از انقطاع وحی جانشین تو خواهند شد . (12) »

بعد از اتمام دوران بارداری خدیجه، فرشتگان خدا و حوریان بهشتی و زنان آسمانی به یاری خدیجه شتافتند و بدین گونه، فاطمه عزیز، یعنی اختر فروزان آسمان نبوت پا به عرصه گیتی نهاد، و به نور تابناک خود، شرق و غرب عالم را روشن ساخت (13) .

از سخنان پیش گفته، فضیلت حضرت زهرا علیها السلام در اصل انعقاد نطفه، دوران جنینی، و پا گذاشتن به عرصه گیتی به خوبی آشکار است .

2 . نور فاطمه علیها السلام

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «خلق نور فاطمة علیها السلام قبل ان تخلق الارض والسماء فقال بعض الناس: یا نبی الله! فلیست هی انسیة؟ ! فقال: فاطمة حوراء انسیة; (14) نور فاطمه قبل از خلقت زمین و آسمان آفریده شد، بعضی از مردم عرض کردند: ای پیامبر خدا! پس زهرا از آدمیان نیست؟ فرمود: فاطمه حوریه بشری است .»

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در جای دیگر فرمود: «لما خلق الله الجنة خلقها من نور وجهه، ثم اخذ ذالک النور فقذفه فاصابنی ثلث النور، واصاب فاطمة ثلث النور، واصاب علیا واهل بیته ثلث النور; فمن اصابه من ذلک النور اهتدی الی ولایة محمد، ومن لم یصبه من ذلک النور ضل عن ولایة آل محمد صلی الله علیه و آله; خداوند بهشت را از نور وجود خود آفرید، سپس آن را برگرفته و رها کرد . پس یک سوم آن به من [پیامبر صلی الله علیه و آله] و یک سوم آن به فاطمه، و ثلث باقیمانده به علی علیه السلام و اهلبیت او اصابت کرد . پس هر کس که از آن نور به او برسد، به ولایت آل محمد صلی الله علیه و آله رهنمون می شود، و هر کس از آن نور به او نرسد از ولایت آل محمد صلی الله علیه و آله گمراه [و به بیراهه خواهد رفت] .» (15)

3 . نام زهرا علیها السلام

یونس می گوید، امام صادق علیه السلام فرمود: «لفاطمة علیها السلام تسعة اسماء عند الله عزوجل: فاطمة، والصدیقة، والمبارکة، والطاهرة، والزکیة، والراضیة، والمرضیة والمحدثة والزهراء ثم قال علیه السلام اتدری ای شی ء تفسیر فاطمة؟ قلت اخبرنی یا سیدی، قال: فطمت من الشر; (16)

برای فاطمه نزد خدای بلند مرتبه نه اسم است: فاطمه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، محدثه و زهرا .

آنگاه فرمود: معنی و تفسیر فاطمه را می دانی؟ گفتم: آقای من شما بفرمائید . فرمود: فاطمه را از آن جهت فاطمه گویند که از شر بدور است .»

همچنین برای وجه تسمیه فاطمه علیها السلام وجوه دیگری نقل شده است که عبارتند از:

1 . فاطمه از اسم خداوند یعنی فاطر گرفته شده است (17) .

2 . چون دوستان و شیعیان او از آتش جهنم در امان اند . (18)

3 . چون از عادت ماهانه بریده و منقطع بوده است . (19)

4 . عبادت فاطمه علیها السلام

امام صادق علیه السلام فرمود: «کانت اذا قامت فی محرابها زهر نورها لاهل السماء کما یزهر الکواکب لاهل الارض; (20) هرگاه فاطمه علیها السلام در محراب عبادتش می ایستاد، نور او برای اهل آسمان می درخشید; آنگونه که ستارگان برای اهل زمین می درخشند .»

امام حسن علیه السلام فرمود:

«ما کان فی الدنیا اعبد من فاطمة علیها السلام حتی تورم قدماها; (21) عابدتر از فاطمه در دنیا نبود، [آنقدر عبادت کرد] که پاهای [مبارکش] ورم کرد .»

5 . اخلاص فاطمه علیها السلام

از حسین بن روح سؤال شد: پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله چند دختر داشت؟ گفت: چهار دختر . سؤال شد: کدامیک برتر بود؟ گفت: فاطمه; به خاطر اینکه وارث [علم] نبی بود و نسل پیامبر صلی الله علیه و آله از طریق او انتشار یافت . و خداوند این دو خصلت را به خاطر اخلاص او عنایت فرمود . (22)

سوره هل اتی هم که پاداش اخلاص و عطای اهل بیت است، بر اوج اخلاص فاطمه علیها السلام به عنوان یکی از اهلبیت علیهم السلام دلالت دارد .

6 . ذکر و تسبیح فاطمه علیها السلام

از علی علیه السلام نقل شده است که: یکی از پادشاهان عجم برده ای به پیامبر هدیه نمود، من به فاطمه گفتم نزد رسول خدا برو و خدمتگزاری برای خود درخواست کن، زهرا نزد رسول خدا رفته و این موضوع را با ایشان در میان گذارد، پیامبر علیه السلام فرمودند: فاطمه جان! چیزی به تو دهم که برایت از خادم و آنچه در دنیاست بهتر باشد; بعد از نماز، 34 بار الله اکبر، و 33 مرتبه الحمد لله و 33 بار سبحان الله بگو .

آنگاه این اذکار سه گانه را با «لا اله الا الله » پایان بخش، و این برای تو از آنچه خواسته ای و ازدنیا و آنچه در دنیاست بهتر خواهد بود . (23)

فاطمه زهرا علیها السلام مقید بود که این تسبیحات را بعد از هر نماز بگوید و به همین علت تسبیحات فاطمه زهرا علیها السلام نامیده شده است .

فضیلت تسبیحات فاطمه علیها السلام

در فضیلت تسبیحات حضرت زهرا علیها السلام امام صادق علیه السلام فرمود: «من سبح تسبیح فاطمة الزهراء علیها السلام قبل ان یثنی رجلیه من صلاة الفریضة غفر الله له; (24) هر کس تسبیح فاطمه را قبل از آنکه از حالت نماز فارغ شود بگوید; خداوند او را می آمرزد .»

و همچنین امام صادق علیه السلام بارها می فرمودند: «تسبیح فاطمة علیها السلام فی کل یوم فی دبر کل صلاة احب الی من الف رکعة فی کل یوم; (25) تسبیح فاطمه زهرا علیها السلام درهر روز بعد از هر نماز نزد من محبوب تر از هزار رکعت نماز در هر روز است .»

و نیز فرمودند: «تسبیح فاطمة الزهراء علیها السلام من الذکر الکثیر الذی قال الله عزوجل «واذکروا الله ذکرا کثیرا» ; (26) تسبیح فاطمه زهرا علیها السلام مصداق ذکر کثیری است که خداوند فرمود: خدا را یاد کنید، یاد کردنی بسیار .»

7 . علم فاطمه علیها السلام

علم انسانهای معمولی اکتسابی است ولی علم انبیاء و اولیاء الهی لدنی و الهی است، علم فاطمه زهرا علیها السلام هم لدنی بود . سلمان گوید: عمار به من گفت: از امر تعجب آوری برای تو خبر دهم! گفتم بگو، عمار گفت: (روزی) همراه با علی علیه السلام بر فاطمه زهرا علیها السلام وارد شدیم . هنگامی که نگاه زهرا علیها السلام به علی علیه السلام افتاد، فرمود، نزدیک بیا تا حدیث گذشته، حال و آینده راتا روز قیامت، برایت بگویم . دیدم امیرالمؤمنین علیه السلام به حالت قهقری (و به عقب) برگشت و نزد پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله مشرف شد، حضرت فرمود: ای اباالحسن نزدیک بیا . علی علیه السلام نزدیک پیامبر صلی الله علیه و آله نشست، بعد از اینکه آرام گرفت، پیامبر اسلام فرمود: من خبر دهم یا خود خبر می دهی؟ ! عرض کرد: خبر دادن از شما زیباتر است . آنگاه حضرت جریانی که بر علی گذشته بود را شرح داد، علی علیه السلام عرض کرد آیا نور فاطمه از نور ما می باشد؟ حضرت فرمود: مگر نمی دانی؟ آنگاه علی علیه السلام سجده شکر انجام داد .

8 . فاطمه علیها السلام محدثه بود

دانشمندان شیعه و سنی بالاتفاق قائل به وجود محدث در اسلام می باشند و معتقدند که بعد از پیامبر اسلام یقینا بشر محدث وجود داشته است، منتهی در مصداق اختلاف است . در تعریف محدث می گویند: «المحدث یسمع الصوت ولا یری شیئا; (27) محدث صدای فرشته را می شنود ولی چیزی را نمی بیند .»

امام صادق علیه السلام فرمود: «فاطمة بنت رسول الله کانت محدثة ولم تکن نبیة انما سمیت فاطمة محدثة لان الملائکة کانت تهبط من السماء فتنادیها کما تنادی مریم بنت عمران . . . ; (28) فاطمه دختر رسول خدا محدثه بود نه پیامبر . فاطمه را از این جهت محدثه نامیده اند که فرشتگان از آسمان بر او نازل می شدند و با او همانند مریم دختر عمران گفتگو داشتند .»

حضرت صادق علیه السلام سخن خود را چنین ادامه می دهند: شبی حضرت صدیقه علیها السلام به فرشتگان هم صحبت خویش فرمود: آیا آن زن که بر جمیع زنان عالم برتری دارد، مریم دختر عمران نیست؟ جواب دادند: نه; زیرا مریم فقط سیده زنان عالم در زمان خودش بود، ولی خدای متعال تو را سیده زنهای عالم خودت، و هم عالم زمان مریم و اولین و آخرین قرار داده است (یعنی تو را بانوی بانوان جهان قرار داد) .»

و باز فرمود: «فاطمه بعد از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله 75 روز بیشتر زنده نماند، و غم جانسوز داغ پدر قلب او را لبریز کرده بود، به این جهت جبرئیل پی در پی به حضورش می رسید، و او را در عزای پدر تسلیت می گفت .» (29) جبرئیل گاه از مقام و منزلت پدر بزرگوارش وگاه از حوادثی که بعد از رحلت او بر ذریه اش وارد می گردد، خبر می داد . امیرالمؤمنین علیه السلام نیز آنچه جبرئیل گزارش می داد، می نوشت . مجموعه این سخنان به مصحف فاطمه معروف شده است .

در زیارتنامه حضرت فاطمه علیها السلام هم می خوانیم: «السلام علیک ایتها المحدثة العلیمة » (30)

9 . عطای فاطمه علیها السلام

بهترین و برترین انفاق آن است که از محبوبترین چیز انفاق شود و انفاقهای فاطمه علیها السلام چنین بود، که به دو نمونه اشاره می شود .

الف) گلوبند پربرکت

جابر بن عبدالله انصاری می گوید: روزی نماز عصر را با پیغمبر صلی الله علیه و آله خواندیم، ناگاه پیرمردی خدمت رسول خدا رسید که لباس کهنه ای پوشیده بود، و از شدت پیری و ناتوانی نمی توانست بر جای خودش قرار گیرد . عرض کرد یا رسول الله! گرسنه ام سیرم کن; برهنه ام لباسی به من عطا کن; تهیدستم چیزی به من بده . رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: من که اکنون چیزی ندارم ولی تو را به جایی راهنمایی می کنم، شاید حاجتت برآورده شود . سپس به بلال فرمود: پیرمرد ناتوان را به خانه فاطمه هدایت کن . او بعد از ورود به خانه زهرا علیها السلام سلام کرد، حضرت جوابش را داد و فرمود: کیستی؟ خود را معرفی نمود . . . فاطمه گلوبندی را که پسر عمویش به وی اهداء نموده بود، به او داد و فرمود: به فروش رسان و زندگی خودت را بدان اصلاح کن .

پیرمرد برگشت و جریان را خدمت پیغمبر عرض کرد . آن حضرت گریست و فرمود: گردنبند را به فروش رسان تا خدا به برکت عطای دخترم برای تو گشایشی فراهم سازد . . . پیرمرد بعد از فروختن گردنبند، به پیامبر صلی الله علیه و آله عرض کرد: به برکت عطای فاطمه علیها السلام بی نیاز شدم (31) .

ب) پیراهن شب عروسی

صفوری شافعی از ابن جوزی نقل می کند که رسول خدا صلی الله علیه و آله در شب عروسی فاطمه علیها السلام برای او پیراهن تازه ای آماده کردند . جامه ای کهنه و وصله دار نیز در نزد ایشان بود . سائلی در زد و گفت: از خانه رسول خدا صلی الله علیه و آله جامه ای کهنه می خواهم . فاطمه می خواست جامه کهنه را بدهد، ولی سخن خدا به یادش آمد که می فرماید: «لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون » ; «به نیکویی نخواهید رسید مگر اینکه از آنچه دوست دارید انفاق کنید .»

پس جامه نو را به وی داد . وقتی که هنگام زفاف حضرت شد، جبرئیل به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: یا رسول الله! پروردگارت سلام می رساند، و مرا نیز فرمان داده که به فاطمه علیها السلام سلام برسانم و برای فاطمه علیها السلام توسط من جامه ای از دیبای سبز از جامه های بهشتی فرستاده است .

10 . همسرداری فاطمه علیها السلام

در حدیثی می خوانیم که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله از علی علیه السلام پرسید: «کیف وجدت اهلک؟ قال: نعم العون علی طاعة الله وسال فاطمة، فقالت: خیر بعل; (32) فاطمه، همسرت را چگونه یافتی؟ گفت: بهترین یار بر اطاعت [و بندگی] خداوند، و از فاطمه سؤال کرد: گفت: او بهترین شوهر است .»

فاطمه در یک موقعیتی بسیار حساس و بحرانی در خانه علی زندگی می کرد، سپاه اسلام همیشه در حال آماده باش بود . در هر سال، چندین جنگ واقع می شد و علی علیه السلام در تمام یا اکثر آن جنگها شرکت داشت . هرگاه با پیکر خسته و کوفته به خانه باز می گشت، از مهربانیها و دلگرمیها و نوازشهای همسر عزیزش کاملا برخوردار می شد; زخمهای تنش را پانسمان می کرد، لباسهای خون آلود جنگ را می شست (33) ، فداکاریها و شجاعتهایش را می ستود، و بدین وسیله دلش را گرم و برای جنگ آینده آماده اش می نمود .

حضرت علی علیه السلام می فرماید: «ولقد کنت انظر الیها فتنکشف عنی الهموم والاحزان; (34) به راستی همیشه این گونه بود که به او نگاه می کردم و تمام غمها و غصه هایم بر طرف می شد .»

فاطمه علیها السلام هرگز بدون اجازه علی علیه السلام از خانه خارج نشد و هیچ گاه او را غضبناک نکرد . او در ساعات وداع خویش به علی علیه السلام گفت: «یا ابن عم ما عهدتنی کاذبة ولا خائنة ولا خالفتک منذ عاشرتنی . فقال علیه السلام: معاذ الله انت اعلم بالله وابر واتقی واشد خوفا من الله ان اوبخک مخالفتی; (35) پسر عمو! هرگز مرا دروغگو و خائن نیافتی، از روزی که با من معاشرت کردی، با دستورات تو مخالفت نکردم . علی علیه السلام فرمود: [ای دختر پیامبر!] معاذ الله [که تو در خانه من بدرفتاری نموده باشی، زیرا] مراتب خداشناسی و نیکوکاری و پرهیز کاری و بزرگی و خداترسی تو به حدی است که جای ایراد و خرده گیری در مورد مخالفت با من نیست .»

11 . شفاعت فاطمه علیها السلام

حسن ختام فضائل حضرت را مقام شفاعت حضرت قرار می دهیم .

1 . پیامبر اسلام خطاب به امام حسن و امام حسین علیهما السلام فرمود: «انتما الامامان ولامکما الشفاعة; (36) شما دو نفر (حسنین) امام هستید، و برای مادر شما شفاعت است .»

2 . پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: وقتی روز قیامت شود، از باطن عرش ندا می رسد: ای اهل قیامت! چشمهای خویش را پایین افکنید تا اینکه فاطمه دختر محمد با پیراهن خضاب شده به خون حسین عبور کند، در آن عرصه حضرت فاطمه پایه عرش را گرفته و عرضه می دارد: پروردگارا! تو جبار عادلی، بین من و کسانی که فرزندان مرا کشتند قضاوت فرما . رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: به حق خدای کعبه سوگند که پروردگارم به سنت من حکم خواهد فرمود .

آنگاه زهرا علیها السلام عرضه می دارد: «اللهم اشفعنی فیمن بکی علی مصیبته; پروردگارا به من اجازه شفاعت کسانی را بفرما که در مصیبت حسینم گریه کرده اند» و خدای تعالی اذن شفاعت آنان را به ایشان عنایت می فرماید .» (37)

3 . جابر بن عبدالله انصاری می گوید: به حضرت باقر علیه السلام عرض کردم: فدایت شوم، یا بن رسول الله! برای من حدیثی در فضیلت جده ات فاطمه زهرا علیها السلام بفرمایید تا هنگامی که آن را برای شیعیان بیان می کنم خوشحال گردند . امام باقر علیه السلام فرمود: پدرم و او از جدم، از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل می فرمود که: در روز قیامت برای انبیاء و رسل منبرهایی از نور برپا می شود و منبر من در روز قیامت از همه بلندتر است . آنگاه خداوند می فرماید: خطبه بخوان، پس خطبه ای

بخوانم که احدی از انبیاء و رسل مانند آن را نشنیده است . پس برای اوصیاء نیز منبرهایی از نور برافراشته می شود و در میان آنها منبری برای وصی من علی بن ابی طالب نصب می گردد که از همه بلندتر است; آنگاه خداوند به علی علیه السلام می فرماید خطبه بخوان، پس خطبه ای می خواند که احدی از اوصیاء مانند آن نشنیده است .

آنگاه برای فرزندان انبیاء و رسل منبرهایی از نور نصب می گردد، پس برای دو فرزند و نوه و دو ریحانه ایام حیاتم (حسنین علیهما السلام) منبری برپا می شود و به آنان گفته می شود خطبه بخوانید و آن دو خطبه هایی می خوانند که هیچ یک از فرزندان انبیاء و رسل مانند آن را نشنیده اند .

آنگاه منادی که جبرئیل است ندا می دهد: فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله کجاست؟ آنگاه فاطمه علیها السلام برمی خیزد، [تا اینکه فرمود:] خدای تعالی می فرماید: ای اهل محشر کرامت و بزرگواری از آن کیست؟ محمد و علی و حسنین علیهم السلام عرض می کنند: برای خدای واحد قهار . آنگاه خداوند می فرماید: ای اهل محشر! من امروز کرامت وبزرگی را برای محمد و علی و فاطمه و حسنین علیهم السلام قرار دادم .

ای اهل محشر! سرها را پایین افکنده و چشمها را ببندید، این فاطمه است که به سوی بهشت می رود . آنگاه جبرئیل شتر بهشتی می آورد، در حالی که دو طرفش را دیباج آویزان کرده اند، و مهار آن از لؤلؤ تازه است . حضرت بر آن سوار می شوند و خدای متعال صدهزار فرشته را در طرف راست و صدهزار فرشته در سمت چپ وی می فرستد، و صدهزار فرشته را مامور می فرماید تا حضرت فاطمه علیها السلام را بر روی بالهای خود سوار کنند تاایشان را به در بهشت برسانند . وقتی که به در بهشت می رسند، حضرتش می ایستد، خدای متعال می فرماید: ای دخت حبیب من چرا توقف کردی و حال آنکه من تو را امر کرده بودم به بهشت من درآیی؟ حضرت صدیقه علیها السلام عرض می کند: پروردگارا دوست می دارم که ارزش و قدر و قیمت من در مثل چنین روزی شناخته شود .

خداوند می فرماید: «یا بنت حبیبی! ارجعی فانظری من کان فی قلبه حب لک او لاحد من ذریتک خذی بیده فادخلیه الجنة! ; ای دختر حبیب من! برگرد و بنگر هر که در قلبش محبت تو و یا محبت یکی از فرزندان تو باشد، دستش را بگیر و او را داخل بهشت نما .»

آنگاه حضرت باقر علیه السلام فرمود: والله ای جابر! در آن روز حضرت زهرا علیها السلام شیعیان و دوستانش را بر می گزیند و انتخاب می کند; همان گونه که پرنده دانه نیکو را از دانه بد جدا می کند . وقتی که شیعیان سیده زنان دو عالم به آن بزرگوار نزدیک و بر در بهشت می آیند، خدای تعالی در قلب آنان چنین می افکند که در آنجا بایستند . وقتی می ایستند خداوند می فرماید: ای دوستان من! توقف شما برای چیست و حال آنکه فاطمه دخت حبیب من شفاعت شما را نموده است؟ پاسخ دهند: پروردگارا ما دوست داریم که در چنین روزی ارزش و منزلتمان شناخته شود . خداوند می فرماید: ای دوستان من! برگردید و ببینید چه کسی به خاطر آنکه شما فاطمه را دوست می داشتید، شما را دوست می داشت؟ چه کسی به شما به خاطر دوستی فاطمه زهرا علیها السلام غذا داد؟ چه کسی شما را به خاطر دوست داشتن فاطمه علیها السلام لباس پوشانید؟ چه کسی به شما بخاطر دوستی فاطمه علیها السلام شربتی نوشانید؟ چه کسی بخاطرفاطمه علیها السلام و دوستی فاطمه علیها السلام غیبت غیبت کننده ای را از شما رد کرد؟

پس دستش را بگیرید و او را وارد بهشت نمایید . (38)

پی نوشت:

1) محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، (بیروت، داراحیاء التراث العربی)، ج 43، ص 105 .

2) علامه مرندی، ملتقی البحرین، ص 14; ر . ک: میرجهانی، الجنة العاصمه، ص 148; صالح بن عبدالوهاب العرندس، کشف اللآلی، به نقل از فاطمه زهرا علیها السلام، بهجة قلب المصطفی، رحمانی همدانی (تهران، نشر المرضیة، دوم، 1372) ص 9 .

3) حموینی، فرائد السمطین، ج 2، ص 68 .

4) بحارالانوار، (پیشین)، ج 53، صص 179 - 180 .

5) محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، (داراحیاء التراث العربی)، ج 43، ص 65 .

6) الفصول المهمة (بیروت)، ص 143 .

7) آل عمران/61 .

8) مطالب السئول، چاپ ایران، ص 6 و 7 .

9) توفیق ابواعلم، اهل البیت، ص 128 .

10) علامه دخیل، فاطمة الزهراء علیها السلام، ص 171 .

11) بحار (پیشین)، ج 16، ص 78 و ر . ک: بانوی نمونه اسلام، ابراهیم امینی، ص 27 .

12) دلائل الامامة، ص 8 .

13) همان و ر . ک: بحارالانوار، (پیشین)، ج 43، ص 2، و ج 16، ص 80 .

14) عبدالله بحرانی، العوالم، (قم مدرسة المهدی)، ج 6، ص 9 .

15) بحارالانوار، (پیشین)، ج 43، ص 44 .

16) بحار (پیشین)، ج 43، ص 10 .

17) همان، ص 65 .

18) همان، ص 16 .

19) همان، ص 16 .

20) همان، ص 12 .

21) همان، ص 49 .

22) همان، ص 37 .

23) سید محمد کاظم قزوینی، فاطمة الزهراء از ولادت تا شهادت، ترجمه دکتر حسین فریدونی، نشر آفاق، چاپ سوم، 1365، ص 224 .

24) کلینی، الکافی، ج 2، ص 342 .

25) حسین طبرسی، مکارم الاخلاق، (بیروت، مؤسسة الاعلمی)، ص 281 .

26) وسائل الشیعه، حر عاملی، (داراحیاء التراث العربی)، ج 4، ص 1022 .

27) بحارالانوار، پیشین، ج 26، ص 75 - 76 .

28) همان، ج 14، ص 206 و ج 43، ص 78 .

29) اصول کافی، ج 1، ص 241 و بحارالانوار، ج 22، ص 546، و ج 26، ص 41 .

30) بحار، ج 97، ص 195 .

31) همان، ج 43، ص 56 .

32) قاضی نورالله حسینی، احقاق الحق (طهران، مکتبة الاسلامیة)، ج 10، ص 401; و ر . ک: صفوری شافعی، نزهة المجالس، ج 2، ص 226 .

33) سیره ابن هشام، ج 3، ص 106، به نقل از ابراهیم امینی، بانوی نمونه اسلام، صص 78 - 79 .

34) بحارالانوار، (پیشین)، ج 43، ص 134، سطر سوم .

35) همان، ص 191، روایت 20 .

36) کشف الغمة، ج 1، ص 506 .

37) اسد الغابه، ج 5، ص 523; گنجی شافعی، کفایة الطالب، ص 212; ذهبی، میزان الاعتدال، ج 2، ص 18; همدانی، مودة القربی، 104 .

38) بحارالانوار، (پیشین)، ج 8، ص 51; تفسیر فرات بن ابراهیم کوفی، ص 113 .

ماه ربیع الاول و ولادت دو موسس و دو معمار بشریت


1- ماه ربیع الاول است و ولادت دو موسس و دو معمار بشریت، رسول اعظم و پیامبر خاتم حضرت محمد مصطفی و صادق آل محمد، که صلوات و رحمت خدا بر آنان باد. پیامبر اکرم (ص) در دوازدهم یا هفدهم ربیع الاول به دنیا آمد وامام ششم در هفدهم این ماه. حضرت رسول در مکه به دنیا آمد و نام پدرش عبد الله بود و نام مادرش «آمنه» و حضرت صادق در مدینه به دنیا آمد، پدر «باقر العلوم علیه السلام» بود ومادرش «فاطمه» و هر دو بزرگوار بیش از 60 سال در این جهان زیستند و هر دو در مدینه بدرود حیات گفتند و در همان سرزمین به خاک سپرده شدند.
2- بزرگداشت این دو معصوم بزرگوار به ویژه در ایام ولادت، علاوه بر تعظیم شعائر «و من یعظم شعائر الله فانها من تقوی القلوب» و توقیر و تکریم آنان «فالذین آمنوا و عزروه و نصروه» فرصتی است برای شناخت بهتر و جامع تر و دقیق تر شخصیت آنان و تقرب به آنان و تبعیت و اطاعت آگاهانه و عارفانه و عاشقانه از آنان، روزهای ولادت این بزرگواران «ایام الله» است و خداوند حکیم دستور تذکار ایام الله و «ذکر هم بایام الله» می دهد و به وضوح اعلام می دارد، در این تذکار آیات و نشانه های سودمند و آموزنده برای صابران و شاکران «ان فی ذلک لایات لکل صابر شکور» وجود دارد. آری، آری زندگی سراسر رحمت پیامبر و امام ششم با خود درس های آموزنده و سازنده دارد.
3- انسان های جهان موجود از جهت نگاه، ایده، برنامه، کارنامه، موفقیت ها، ناکامی، محبوبیت و مقبولیت، متفاوتند، برخی تاریخ مصرف دارند و برخی علی الدوام در حال تلاش و تعالی اند وماندگار تاریخ می باشند، بدین جهت، که مقتدا شدند و اسوه «لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه» و باید در هر حال و در هر زمان و مکان به آنان اقتدا «فبهدا هم اقتده» نمود. اینان انسان های فرا زمانی می باشند و به دلیل همت بلند و حمیت دینی و هدایت توفیقی خداوند «علاوه بر هدایت تکوینی و خرد بشری و هدایت دینی» توانستند در طول و عرض و عمق تاریخ نفوذ نمایند و زمان و مکان و دل ها را محبوب خویش سازند. قرنها از ولادت رسول الله و ولادت «صادق آل رسول»می گذرد که درباره این دو موسس مکتب و مذهب، سخن گفته می شود و مکتوب می گردد و تعلیم و تعلم درباره این دو استاد و مدرس و معلم بشری در مساجد و مدارس و دانشگاه ها، انجام می گیرد، ولی هنوز ناشناخته اند، چون فضل و فیض خداوندی بر آنان عظیم «و کان فضل الله علیک عظیما»، است و بزرگ.
4- در معرفی رسول اکرم «اللهم عرفنی رسولک فانک ان لم تعرفنی رسولک، لم اعرف حجتک» و مولود ربیع الاول، میدان بحث و مدارک معرفی بسیار است، که قرآن مجید و نهج البلا غه امام علی و صحیفه سجادیه امام چهارم و تاریخ مکتوب توسط دانشمندان و اندیشمندان از موافق و مخالف گوشه ای از این عرصه وسیع می باشند. در قرآن کریم آمده، حضرت رسول «خاتم النبیین» است، هم به معنای خاتم پیامبران و هم به معنای زینت رسولا ن الهی، حضرتش در عین مردمی بودن و از مردم بودن و برای مردم بودن و در بین مردم بودن «من انفسکم، الیکم، معکم، فیکم» جایگاه والا ی قرب الهی «ثم دنی فتدلی، فکان قاب قوسین اوادنی، نجم 8» دارد و مظهر و مظهر اسمای حسنای خداوندی «والله الا سما الحسنی فادعوه بها، اعراف180»می باشد، باید از طریق این عزیز خدا، به خداوند نزدیک شد و مقام قرب یافت و از عالم ملک به ملکوت رسید و از عالم ناسوت به لا هوت راه یافت.
پیامبر اعظم آن قدر بزرگ و بزرگوار است که خداوند حکیم و عزیز، وی را شاهد و نذیر و مبشر، و داعی به سوی خود، و چراغ روشنگر «یا ایها النبی انا ارسلناک شاهدا و مبشرا و نذیرا و داعیا الی الله باذنه و سراجا منیرا، احزاب46» معرفی می نماید و از مومنان به قرآن می خواهد، وی را باور دارند و تکریم و توقیر نمایند و یاری کنند و از قرآن وی تبعیت نمایند تا در زمره و جرگه مفلحان و راه یافتگان به قله قرار «فالذین آمنوا به وعزروه و نصروه و اتبعوا النور الذی انزل معه، اولئک هم المفلحون، اعراف157» گیرند.
5-مولود دیگر هفدهم ربیع الا ول، امام ششم و موسس مذهب جعفری شد و لقب «صادق» یافت تا هر فکر و فرهنگ و فقه و فلسفه ای را بر حضرت عرضه نمود و صدق و درستی آن را از وی گرفت، حضرتش توفیق یافت، دانشگاه تاسیس نماید و چهار هزار شاگرد را در آن آموزش دهد و از آنان بخواهد به کوفه و بصره و مکه و قم و اهواز و یمن و مصر بروند و مکتب اهل بیت را برای مردم بازگویند وباز نویسند و مقایسه دین الهی و بشری را در متن دستور قرار دهند تا نور از ظلمت و بصیرت از گمراهی، هدایت از ضلا لت باز شناخته شود و سره و خالص و زلا ل و نورانی و حقیقت معلوم همگان گردد. از امام ششم «370هزار حدیث» در اختیار داریم که هر حدیثی با خود مسائل بسیار دارد که با داشتن «فقه الحدیث» می توان به حقایق بسیاری دست یافت.

تهیه و تنظیم:مینا طراویان

کلامی گهرباراز امام رضا (ع)

امام رضا (ع): 
هرگاه مردم گناهان تازه ای را که سابقه نداشته و مرتکب آن نمی شده اند انجام دهند خداوند هم بلاهای نو به نو و جدیدی را که سابقه نداشته برای ایشان ایجاد میکند.

قرآن در بینش امام رضا(ع)

 مقدمه

 قرآن کریم در اندیشه، گفتار و کردار اهل‌بیت تجسّم و عینیت تمام یافته است  و سیره کریمانه و سخن حکیمانه ایشان، مستقیم یا غیر مستقیم، روشنگر کتاب الهی در ابعاد گوناگون آن است؛ از این رو یکی از رسالت‌های مهم امامان معصوم(ع) تبلیغ دین، بیان احکام و تفسیر قرآن بوده است. میراث قرآنی و تفسیری باقی مانده و ارزشمند از وجود مبارک امام رضا علیه السلام از نمونه‌های اعلی و عظیم ذخایر قرآنی تفسیر معصومان است و از آن جا که لطف و حکمت خداوند متعال همواره اقتضا کرده انسان را در پهنه طبیعت، بی‌راه و راهبر، رها نکند، میراث قرآنی را در میان خاندان نبوت دست به دست نموده تا به هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت حضرت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام رسید و آن امام همام، وارث کتاب الهی و مفسّر راستین قرآن شد و اکنون دوازدهمین حجت، امام عصرعلیه السلام میراث‌دار آن است. به فرموده امام صادق علیه السلام پیوسته خداوند از میان ما خاندان، کسی را بر می گزیند که کتاب او را از آغاز تا به انجامش می‌آموزد.[1]

در این مقاله با نگرشی به سیره قرآنی و تفسیری امام رضا علیه السلام، بیاناتی که ایشان به طور مستقیم در باب قرآن کریم و تفسیر و فهم آن فرموده‌اند، می‌پردازیم.
بخش عمده‌ای از گفتار و سیره حضرت رضا علیه السلام به شکل مستقیم یا غیر مستقیم به شرح، تبیین و عینیت بخشیدن کتاب خدا اختصاص دارد؛ بنابراین، می‌توان در دیدی فراتر به گزارش، شرح و تفسیر قرآن در بیانات امام رضا علیه السلام پرداخت. آنچه از ایشان در ابواب مختلف فقه یاد شده، به گونه‌ای تبیین و تفصیل ایات الاحکام و اوامر و نواهی الهی است یا آنچه درباره توحید، نبوت، امامت، معاد، ایمان و کفر و دیگر مسائل اعتقادی به جای مانده است، شرح و بسط معارف اعتقادی قرآن است. اندرزها، آداب و اخلاق کریمانه امام رضا علیه السلام نیز توضیح آیه‌های اخلاقی قرآن می‌باشد.


بیان منزلت و فضیلت قرآن

 قرآن، توصیف گری گویاست و در آیه‌های فراوانی به بیان منزلت رفیع و شأن والای خویش پرداخته است تا برای کسی در روی گردانی از قرآن حجّتی باقی نماند و آن کسی که به قرآن رو می‌آورد با معرفت و بینش در وادی آن گام نهد. اهل‌بیت:نیز که عارف به حقیقت قرآن هستند، هم پای آن، این منزلت و فضیلت را به خوبی تبیین کرده‌اند.[2] اینک نمونه‌ای از فرازهای گفتار امام رضا علیه السلام در این خصوص ذکر می‌گردد:

الف) «ریان بن صلت» از حضرت رضا علیه السلام پرسید: نظر شما درباره قرآن چیست؟ امام فرمود:

«کلام الله لاتتجاوزه و لا تطلبوا الهدی فی غیره فتضلّوا».

 «قرآن کلام خداست، از آنچه او گفته است، فراتر نروید و هدایت را در غیر او نجویید که گمراه می‌شوید».[3]

 

ب) «محمد بن موسی رازی» از پدرش روایت کرده که یکی از روزها در محضر حضرت رضا علیه السلام، سخن از قرآن به میان آمد. امام فرمود:
«قرآن ریسمان محکم، دستاویز استوار و آیین برتر خدا در میان بندگان است. به سوی بهشت راهبری می‌کند و از دوزخ رهایی می‌بخشد. در اثر گذشت زمان، کهنه نشده و با تکرار بر زبان‌ها از ارزش و اثر بخشی آن کاسته نمی‌شود؛ زیرا خداوند، آن را برای زمان خاصّی قرار نداده است، بلکه حجت و برهان برای همه انسان‌ها در سراسر زندگیشان است و نه از پیش رو و نه از پس، باطل به آن وارد نخواهد شد. فرود آمده‌ای از سوی خداوند حکیم و ستوده است.»[4]

 ج) در حدیث امامت که از آن حضرت صادر شده نیز آمده است که ایشان می‌فرماید:
«خداوند زمانی پیامبرش را به سوی خود فراخواند که دین او را کامل و بر او، قرآن را نازل کرد، کتابی که روشنگر همه چیز است و حلال و حرام و حدود و احکام و هر آنچه مردم بدان نیازمندند، در آن به طور کامل بیان شده است.»[5]


تبیین علوم قرآن

 در بحث‌های قرآنی، گاهی خود قرآن کریم، موضوع و محور بحث قرار می‌گیرد و گاهی به بررسی و مطالعه جنبه‌های مختلف آن پرداخته می‌شود. در اصطلاح به این بخش از مباحث قرآنی مثل نزول قرآن، اسباب نزول، قرائات، محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ، مباحث ادبی قرآن؛ اعجاز و... را در بر می‌گیرد، علوم قرآن اطلاق می‌شود.[6] در آثار به جای مانده از حضرت رضا علیه السلام، نمونه‌هایی وجود دارد که در ذیل علوم قرآن جای می‌گیرد که ما به بیان آن‌ها می‌پردازیم:


نظم و اعجاز قرآن


در فرازی از حدیثی که «محمد بن موسی رازی» از پدرش در مورد منزلت و فضیلت قرآن از حضرت امام رضا علیه السلام ذکر نموده و ما نیز در بحث فضیلت قرآن در بینش آن حضرت، این روایت را آوردیم، چنین می‌گوید:
«ذکرالرضا علیه السلام فی منزله قرآن فعظّم الحجّه فیه والایه والمعجزه فی نظمه»؛ او گرچه سخن امام رضا علیه السلام دلایل اعجاز و نظم قرآن را ذکر نمی‌کند، ولی این عبارت وی دلالت دارد که آن حضرت، این مسأله را بسیار با اهمیت دانسته و از آن به عظمت یاد کرده است.[9]

شأن نزول

از امام رضا علیه السلام روایت‌هایی در شأن نزول برخی ایات و سور وارد شده است که به ذکر دو مورد بسنده می‌کنیم.

1. آن حضرت از پدرانشان نقل می‌کنند که آیه «الّذین ینفقون اموالهم باللیل والنّهار سرّاً و علانیه[10]»؛ درباره حضرت علی علیه السلام نازل شده است.[11]


2. حضرت امام رضا علیه السلام در تفسیر سوره«والیل اذا یغشی» می‌فرمایند:
«این سوره درباره ابودحداح است که درخت خرمای شخصی بخیل را که در خانه مرد انصاری بود و موجب اذیت او می‌شد، در عوض خانه‌اش خرید و به آن مرد واگذار کرد».[12]


محکم و متشابه

«علی بن ابراهیم قمی» روایت می‌کند که حضرت ثامن الحجج علیه السلام فرمود:
«هرکس متشابه قرآن را به محکمش بازگرداند، به راه راست راهبری می‌شود. سپس فرمود: در اخبار ما نیز متشابهاتی همانند متشابهات قرآن و محکماتی همانند محکمات آن وجود دارد، پس متشابهات آن را به محکماتش ارجاع دهید و از متشابه آن بدون در نظر گرفتن محکم، پیروی نکنید که گمراه می‌شوید».[13]

 تفسیر آیات قرآنی

 سیره و روایات تفسیری باقی‌مانده از عالم آل محمد گنجینه بسیار ارزشمند و دست مایه بسیار مهم برای مفسران و علاقه‌مندان به تفسیر قرآن به شمار می‌رود. ما به اختصار نمونه‌هایی را ذکر می‌نماییم:

 1. امام هشتم در تفسیر آیه شریفه «الذی جعل لکم الارض فراشاً والسّماء بناءً»[14] فرموده است:
«یعنی زمین را با طبایع و ابدان شما سازگار و موافق قرار داد و آن را گرم و سوزان نساخت تا شما را بسوزاند، و بسیار سرد قرار نداد تا شما را منجمد گرداند، هوای آن را زیاد خوشبو نکرد تا سرهای شما به درد اید، و زیاد بد بو نساخت تا شما را هلاک کند، آن را مانند آب نرم روان قرار نداد، تا در آن غرق شوید، و زیاد سخت وصلب نیافرید تا نتوانید خانه و ابنیه و قبرهای مردگان در آن بسازید، بلکه خداوند متعال بخشی از آن را به اندازه‌ای که از آن سود برید، و آرامش یابید و بدن ها و خانه‌هایتان بر آن قرار گیرد، سفت و سخت آفرید. «والسّماء بناءً» ؛ یعنی بر بالای سر شما آسمان را سقفی محفوظ بنا کرد، و خورشید و ماه و ستارگان[15] آسمان را برای مصلحت و منفعت شما، به چرخش و گردش در آورد.»

2. حضرت امام رضا علیه السلام در مورد معنای «ختم الله علی قلوبهم» فرمودند: «ختم به معنای طبع است که به عنوان عقوبت عصیان و کفر کافران بر قلب‌های آنان زده می‌شود. چنان که می‌فرماید: «بلکه خداوند متعال بر قلوب آنان مهر زده است به سبب کفر آنان، پس ایمان نمی آورند مگر اندکی.»»[16]

 3. امام هشتم علیه السلام در پاسخ سؤال ابن فضال در مورد آیه شریف « کلا انّهم عن ربّهم یومئذٍ لمحجوبون» فرمودند:
«خداوند متعال هرگز وابسته به مکانی نشده و در محلّی حلول نمی‌کند که موجب محجوب بودن بندگان از او باشد، ولکن در اثر معاصی از اجر و ثواب پروردگارشان محجوب می‌شوند».[17]

 4. حضرت امام رضا علیه السلام در معنای «ترکهم فی ظلمات»در آیه شریفه  از سوره بقره فرموده‌اند: «خداوند متعال چنین نیست که بدون جهت کسی را ترک و از او اعراض کند، ولی چون دید که آنان (کفّار) از کفر و گمراهی و انحراف و طغیان خود دست نمی‌کشند، نظر لطف و معاونت هدایت را از آنان قطع می‌کند و آنان را به خود و به اختیار خود وا می‌گذارد».[18]

 5. ابن فضال: «وسألته الرضا علیه السلام عن قوله الله عزّوجلّ: «و مکروا و مکرالله»[19] و «یخادعون الله و هو خادعهم»[20] فقال: انّ الله تعالی لایمکرو لا یخادع، و لکنّه تعالی: یجازیهم جزاء المکرو الخدیعه، تعالی الله عمّا یقول الظالمون علوّاً کبیراً»: ابن فضال گوید از امام رضا علیه السلام در مورد معنای مکر و خدعه پروردگار پرسیدم: آن حضرت در پاسخ فرمودند:
«پروردگار به کسی مکر و خدعه نمی‌کند. معنای مکر و خدعه پروردگار آن است که وقتی مردم مکر و خدعه در مقابل برنامه‌های الهی کنند خداوند مطابق اعمال آنها، آنان را مجازات می‌کند».[21]

ارائه معنای واژگان

 از دیگر روش‌ها و معیارهای تفسیری امام رضا علیه السلام در تبیین پیام‌ها و نکات آیات شریفه قرآنی، آوردن جمله‌ها و عباراتی در ذیل ایه‌ها جهت معنا نمودن واژگان و اصطلاحات قرآنی و بیان مقصود خداوند متعال و رفع ابهام‌های مردم در زمینه فهم قرآن می‌باشد.
حضرت رضا علیه السلام از امام صادق علیه السلام نقل می‌کند آن حضرت درباره «اهدنا الصراط المستقیم»فرمود:

«أرشدنا الی الطریق المستقیم».

«یعنی ما را به راه راست رهنمون باش تا پایبند و ملازم طریقی باشیم که به حجّت تو منتهی می‌شود. و به دین تو می‌رسد و ما را از پیروی هوا و اخذ به رای خود که منجر به هلاکت و تباهی می‌شود باز می‌دارد».[22]
امام رضا علیه السلام در بیان مذکور ضمن تبدیل آیه قرآن به معادل لغوی آن، تبیین می‌کنند که صراط مستقیم راهی است که در مسیر حجت خدا باشد و هوا جویی و خود رای در دین، گمراهی و تباهی است.

امام علی بن موسی الرضا علیه السلام درباره «فاصفح الصفح الجمیل»[23] فرمودند:
«صفح جمیل، گذشتی است که در او مؤاخذه و عقاب نباشد.»
[24]
درباره «خذوا زینتکم عند کلّ مسجد»[25] نیز از امام رضا علیه السلام روایت شده که فرمود:
«زینت یعنی لباس؛ بنابراین، معنای آیه این می‌شود که هنگام نماز و حضور در مساجد، لباس‌های نیکو و زینتی خود را بپوشید».[26]

از حضرت امام رضا علیه السلام درباره «و ما یؤمن أکثرهم بالله الاّ و هم مشرکون»[27] پرسیده شد. فرمود: «شرکی است که به حدّ کفر نمی‌رسد.»[28] در این ایه کریمه آمده: «بیشتر آنان به خدا ایمان نمی‌آورند مگر آنکه برای او شریک می‌گیرند.» این سؤال پیش می‌اید که چگونه در حالی که مشرک‌اند، ایمان دارند. پاسخ امام رضا علیه السلام می‌فهماند که مقصود از شرک مذکور در این ایه، شرکی است که با ایمان قابل جمع است و به حد کفر نمی‌رسد.

تعیین مصداق و تطبیق آیه

 از دیگر معیارهای تفسیری امام رضا علیه السلام، تعیین مصداق و تطبیق آیه است، بدین صورت که مفهوم کلی آیه اخذ و بر مصادیق جدید انطباق داده می‌شود و راه کارهای زندگی در گستره‌های مختلف فردی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی از قرآن برداشت می‌شود و برای واژه یا عبارتی مصادیق بسیار کلامی و یا فردی تعیین می‌نماید. حال، نمونه‌های از کلام امام رضا علیه السلام در این زمینه عرضه می‌گردد که در آن به بیان مصداق و تطبیق ایه پرداخته‌اند:

1. امام علی بن موسی الرضا علیه السلام در آیه «ان تجتنبو کبائر ما تنهون عنه»[29]، برای کبائر این مصادیق را بر می‌شمرند:
«پرستش بت‌ها، می خوردن، قتل، نافرمانی پدر و مادر، تهمت ناروا زدن، فرار از جنگ و خوردن مال یتیم.»[30]

 

2. در ذیل ایه «شهدالله أنّه لا اله الاّ هو والملائکه و أولوا العلم قائماً بالقسط»[31] امام هشتم علیه السلام فرمود: «هو الامام». یعنی مقصود و مصداق اعلی و اکمل (اولوالعلم) امام معصوم علیه السلام است؛ زیرا دانش آنان برگرفته از دانش خدا و رسول اوست و آنان به سر چشمه علم و معرفت، دسترسی دارند و دیگران از فیض وجودشان به معرفت صحیح و کامل دست می‌یابند.[32]

 

3. امام رضا علیه السلام فرمود:
«زمانی که به شما سختی‌ای برسد، به واسطه ما از خداوند کمک بخواهید و این همان فرموده اوست: (و لله الاسماء الحسنی فادعوه بها)[33] حضرت در ادامه فرمودند به خدا سوگند! ماییم اسمای حسنای الهی که هیچ کس جز به شناخت ما پذیرفته نمی‌شود».[34]

4. «وشّاء» می‌گوید: از حضرت رضا علیه السلام درباره «و علامات و بالنجم هم یهتدون»[35] پرسیدم. فرمود: «آن نشانه‌ها ماییم و نجم، رسول الله است».[36]


بیان احکام قرآن کریم

 فقه پژوهی قرآنی از نخستین شاخه‌های تفسیر و علوم قرآن است که زمینه خلق آثار فراوانی با عنوان «ایات الاحکام» و «فقه القرآن» بوده است. امامان معصوم:که خود منبع و مرجع تبیین احکام دین هستند، در بسیاری از موارد، نظر خود را در بیان احکام، به قرآن کریم مستند کرده‌اند. روایت های امام هشتم علیه السلام در ایات الاحکام و تمسّک به قرآن در تبیین مسائل فقهی از نمونه‌های بارز استناد معصومین، در تبیین احکام به قرآن کریم است.

«ابوالقاسم فارسی »می‌گوید: به حضرت رضا علیه السلام عرض کردم: خداوند در کتابش می‌فرماید: «فإمساک بمعروف أو تسریح بإحسان»[37] مقصود از آن چیست؟ امام علیه السلام فرمود:
«امساک به معروف؛ (نگه داشتن به خوبی) یعنی آزار ندادن همسر و پرداخت نفقه او و اما (تسریح بإحسان ) (به شایستگی رها کردن) یعنی طلاق دادن طبق آنچه خدا مقرر فرموده است».[38]

پس از گفت و شنودی که «ابوسعید مکاری» با امام رضا علیه السلام داشت، به امام می‌گوید: مسأله‌ای از تو می‌پرسم. امام می‌فرماید: «گمان نمی‌کنم، پاسخ مرا بپذیری، از یاران من نیستی! اما در عین حال بپرس.» می‌پرسد: مردی که هنگام مرگش گفته است: «کلّ مملوک قدیم فهو حرّ لوجه الله»؛ یعنی هربرده قدیمی‌ای که داشتم، در راه خدا آزاد کردم، در این باره چه می‌گویی؟ امام علیه السلام می‌فرماید:
«بله، هر بنده‌ای که شش ماه بر او گذشته باشد، آزاد است؛ زیرا خداوند می‌فرماید: «والقمر قدرّناه منازل حتی عاد کالعرجون القدیم»[39] بنابراین، هرچیزی که شش ماه مانده باشد، قدیمی است».[40]

 

تنزیه پیامبران و تبیین متشابهات

 رواج اسرائیلیات و افسانه‌های نادرست درباره پیامبران،برداشت‌های نادرست از ایات متشابه در داستان پیامبران و تفسیرهای ناروا، سبب مشوّه شدن چهره پیامبران و تهمت‌های ناروا به آنان بوده است و شاید در طول تاریخ برخی ناپاکان خواسته‌اند با آلوده جلوه دادن حریم نبوّت و ولایت، زمینه حضور خود در مسند رهبری جامعه و توجیه کرده‌های خود را فراهم آورند.
امامان معصوم،که آگاه به سرگذشت و سیره انبیای پاک الهی بوده‌اند، پرده از چهره باطل برداشته و به دفاع از حریم نبوت پرداخته‌اند. اهل بیت،تمامی آیه‌های مربوط به زندگی انبیا را بر اساس «رای به عصمت آنان» تفسیر کرده و به این گرایش معروف بوده‌اند.[41]
عالم آل محمد، امام هشتم علیه السلام در مناظراتشان و در پاسخ پرسش‌هایی که از ایشان می‌شد، میراث ارجمندی را در تفسیر ایات قصص به یادگار گذاشت که به یک نمونه از آن اشاره می‌شود:

«محمد بن علی بن جهم» حکایت می‌کند که در مجلس مأمون حاضر شدم و علی بن موسی الرضا علیه السلام نیز نزد وی نشسته بود. مأمون به ایشان گفت: ای فرزند رسول خدا! ایا سخن شما این نیست که پیامبران دارای عصمت از گناه هستند؟ وی فرمود: «بله، درست است». مأمون از تعدادی از آیه‌های قرآن پرسید، از جمله گفت: این ایه را برای من روشن سازید که نسبت به ابراهیم می‌فرماید: «فلمّ جنّ علیه اللیل رای کوکباً قال هذا ربّی» [42]. علی بن موسی علیه السلام فرمود:
« ابراهیم، میان سه گروه قرار گرفت: زهره پرست، ماه پرست و خورشید پرست.

این زمانی بود که از نقبی که در آن مخفی بود، خارج شد. وقتی پرده تاریک شب، همه جا را گرفت و ستاره زهره را دید، به گونه‌ای پرسش گرانه و انکار آمیز گفت: (هذا ربّی.)( چون زهره افول کرد و نا پدید شد، گفت: من چیزهایی را که غروب می‌کنند، دوست ندارم؛ زیرا افول از صفات پدید آمده‌هاست، نه چیزی که قدیم و همیشگی است. پس از آن، وقتی ماه را دید که طلوع کرده است، انکار آمیز و پرسش گرانه گفت: این پروردگار من است؟! زمانی که ماه از دیدگان نهان شد گفت: اگر پروردگارم مرا هدایت نکند، از گمراهان خواهم بود.
پس چون صبح شد و خورشید را دید که درخشان و طالع است، از روی انکار و پرسش، نه از روی پذیرش و خیر گفت: این پروردگار من است؟! این که از زهره و ماه هم بزرگ‌تر است! آنگاه که خورشید غروب کرد، به گروه‌های سه گانه‌ای که زهره، ماه و خورشید را می‌پرستیدند، گفت: ای قوم! من از آنچه شما شریک خدا قرار می‌دهید، بیزارم، من رو به سوی کسی می‌آورم که آفریننده آسمان‌ها و زمین است و از مشرکان نیستم. ابراهیم علیه السلام خواست برای آنان بطلان دینشان را روشن و ثابت کند که پرستش، همانند زهره، ماه یا خورشید را نسزد و تنها شایسته آفریننده آنها و خالق آسمان و زمین است. آنچه ابراهیم با آن بر قومش احتجاج کرد، از چیزهایی بود که خداوند عزّوجل به او الهام کرده بود، همچنان که می‌فرماید:
«و تلک حجّتنا آتیناها ابراهیم علی قومه»[43]».[44]

 


 

 پی‌نوشت‌ها:


1. ر.ک: البرهان فی تفسیر القرآن، سیدهاشم بحرانی، ج 1، ص 19.
3.ر.ک: بحارالانوار، چاپ بیروت، مؤسسه الوفاء، چاپ سوم، سال 1403 ق.، ج 92، ص 12 – 1.
4. مسند الامام الرضا، ج 1، ص 307.
5. عیون اخبارالرضا، ج 2، ص 130.
6. مسند الامام الرضا، ج 1، ص 96.
7. فصلنامه پژوهش‌های قرآنی، ش 1علیه السلام – 18، ص 301 – 300.
8. عیون اخبارالرضا، ج 2، ص 6.
9. جهت مطالعه تفصیلی این بحث ر.ک: اسباب النزول واحدی نیشابوری، ص 8 – 6؛ التمهید فی علوم القرآن، محمدهادی معرفت، ج 1، ص 130 – 126 و الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، ج 1، ص 113 – 106 و 119 – 114.
10. بقره / 24
11.. ر.ک: فصلنامه تخصصی الهیات و حقوق (دانشگاه علوم اسلامی رضوی) ، ش 14، ص 11.
12. مسند الامام الرضا، ج 1، ص 323.
13. همان، ج 1، ص 383.
14. همان، ج 1، ص 308.
15. بقره / 22.
16. ر.ک: سیره امام رضا، ص 267.
17. عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 16.
18. همان،باب 11، حدیث 19.
19. همان، حدیث 16.
20. آل عمران / 54.
21. نساء / 142.
22. عیون اخبار الرضا، باب 11، حدیث 19.
23. حجر / 85.
24.. مسند الامام الرضا، ج 1، ص 314
25. معانی الاخبار، شیخ صدوق، ص 33.
26. اعراف / 31.
27. یوسف / 106
28.. مسند الامام الرضا، ج 1، ص 334.
29. مسند الامام رضا، ج 1، ص 347.
30. نساء / 31.
31. تفسیر عیاشی، ج 1، ص 238.
32. آل عمران / 18.
33. تفسیر عیاشی، ج 1، ص 166.
34. اعراف / 180.
35. تفسیر عیاشی، ج 2، ص 42.
36. نحل / 16.
37. اصول کافی، ج 1، ص 219.
38. بقره 229.
39. مسند الامام الرضا، ج 1، ص 316.
40. یس / 39.
41. مسند الامام رضا، ج 1، ص 367.
42. ر.ک: فصلنامه تخصصی الهیات و حقوق، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، ش 14، ص 180 – 1علیه السلام 5.
43. انعام / 6.
44. همان، 83.
حضرت امام رضا علیه السلام فرمودند:
« از پدرم شنیدم که از پدرشان حکایت می‌کردند نخستین سوره‌ای که نازل شد (بسم الله الرحمن الرحیم، اقرأ باسم ربّک) و آخرین سوره‌ای که نازل شد (اذا جاء نصرالله والفتح) بود
».[7]
بحث نخستین و آخرین بخش‌های نازل شده قرآن، از جمله مباحث علوم قرآن است که امروزه در ذیل «تاریخ» یا «علوم قرآن» از آن یاد می‌شود.[8]

امام رضا علیه السلام و قرآن

امام رضا علیه السلام و قرآن PDF چاپ نامه الکترونیک

نوشته شده توسط مدیریت پایگاه   

امام رضا علیه السلام و قرآن

این نوشتار بسیار کوتاه، به سیره، رفتار و تعامل حجّت هشتم الهى، حضرت رضاعلیه السلام با قرآن پرداخته و گزارشى ناتمام از سیره ی قرآنى امام رضاعلیه السلام ارائه مى‏دهد.
گرچه در این گستره، گزارش‏هاى حدیثى و تاریخى، بسیار اندک است. ولى همین اندک که خوشبختانه در منابع دست اول، به چشم مى‏خورد و به یادگار مانده، به عنوان بهترین رهیافت، تقدیم به دوستداران قرآن مى‏شود.

تلاوت قرآن همراه با اندیشه‏

یکى از یاران و راویان حضرت رضا علیه السلام که نامش ابراهیم بن عباس است، در تبیین رفتار حضرت با قرآن، گزارش جالبى را ارائه مى‏دهد؛ او مى‏گوید:
امام رضا علیه السلام همه ی قرآن را در مدت سه شبانه روز تلاوت مى‏کرد و بارها به یاران خود مى‏فرمود: اگر مى‏خواستم قرآن را در کمتر از این زمان، ختم مى‏کردم ولى روش من چنین است که: هیچ یک از آیه‏هاى قرآن را نمى‏خوانم مگر این که در آن تأمل و اندیشه مى‏کنم که در چه زمینه‏اى و در چه زمانى نازل شد، و بدین سبب است که قرآن را در سه شبانه روز به پایان مى‏رسانم.(1)

گفتمان با قرآن‏

در جای دیگر مى‏گوید: تمام سخنان امام رضاعلیه السلام و پاسخ‏هایى که به اشخاص مى‏داد و مثال‏هایى که مى‏فرمود، همه ی آنها، بر گرفته از آیات قرآن بود.(2)

تلاوت قرآن در هنگام سفر

رجاء بن ابى ‏ضحاک، که یکى از کارگزاران حکومت مأمون و مسئول بردن حضرت از مدینه به خراسان بود، در ضمن گزارش بلندى که از چگونگى نماز و عبادت و مسائل جانبى آن ارائه نموده است، درباره ی قرآن خواندن آن بزرگوار مى‏گوید:
چه بسیار، که در نیمه‏هاى شب از رختخواب خویش حرکت مى‏کرد و به تلاوت قرآن مى‏پرداخت، هر گاه به آیه‏اى مى‏رسید که در آن نامى از بهشت یا جهنم، برده شده بود، آن حضرت مى‏گریست و از خداوند بهشت طلب مى‏نمود و از آتش جهنم به خدا پناه مى‏برد.(3)

راز جاودانى قرآن‏

وقتى در نزد حضرت امام رضا علیه السلام از جایگاه والاى قرآن، سخن به میان آمد، آن بزرگوار در پاسداشت برهان و معجزه بودن این کتاب فرمود:« قرآن، ریسمان و رشته ی مستحکم و دستگیره ی نیرومند و راه روشن و تعالى‏بخش خدا است که انسان را به سمت و سوى بهشت رهنمون مى‏شود و از گرفتار شدن به آتش جهنم نجات مى‏بخشد. این کتاب آسمانى در گستره ی زمان هرگز کهنگى نخواهد پذیرفت و تلاوت آن بر زبان‏ها دشوار و خسته کننده نیست، راز و رمز این حقیقت آن است که قرآن فقط براى زمان خاص و امت ویژه‏اى قرار داده نشده، بلکه این کتاب عالى‏ترین دلیل است براى هر انسانى، و هیچ ‏گاه باطل و کاستى در آموزه‏هایش راه پیدا نمى‏کند. بدین سبب که از نزد پروردگار حکیم و ستودنى نازل شده است.»(4)

پى‏نوشت‏ها:

1. لو أَرَدْتُ أَنْ أَخْتِمَهُ أَقَلَّ مِنْ ثلاثٍ لختمتُهُ، لکن ما مَرَرْتُ بِآیَةٍ الاَّ فَکَرْتُ فیها... (عیون اخبارالرضا علیه السلام، ج 2، ص 420، چاپ اختر شمال، 1373 ش/ بحارالانوار، ج 92، ص 204، چاپ مکتبة الاسلامیة، تهران/ مسند الرضا، ج 1، ص 40/ المناقب، ابن شهر آشوب، ج 4، ص 360، انتشارات علامه، قم.)
2. کانَ کَلامُهُ کُلُّهُ و جوابُه و تمثّله، اِنتِزاعاتٍ مِنَ القرآنِ (همان).
3. کانَ یُکْثِرُ بِالّلیلِ فى‏فراشه مِنْ تلاوةِ القرآن، فاذا مَرَّ بِآیةٍ فیها ذِکر جنّة او نارٍ، بَکى‏، وَ سَأَلَ اللهَ الجنَّة و تَعوّذ باللهِ من النّار. (عیون اخبارالرضا علیه السلام، ج 2، ص 428/ بحارالانوار، ج 92، ص 180 و ج 49، ص 90/ کشف الغمه، على بن عیسى اربلى، ج 2، ص 316، چاپ مکتبة بنى‏هاشم؛ انوارالبهیه، ص 104.)
4. هو حبلُ الله المتین، و عروته الوثقى‏ و طریقته المُثلى ولا یخلقُ على الأزمنِة ولا یغثَ على الألسنة لأنّه لم یُجعَل لزمانٍ دون زمانٍ بل جُعل دلیل البرهان والحجّة على کلّ انسانٍ، لایأتیه الباطل من بین یدیه و من خلفه تنزیل مِن لَدُن حکیم حمید. (مسند الرضا علیه السلام، ج 1، ص 309).

 

این نوشتار بسیار کوتاه، به سیره، رفتار و تعامل حجّت هشتم الهى، حضرت رضاعلیه السلام با قرآن پرداخته و گزارشى ناتمام از سیره ی قرآنى امام رضاعلیه السلام ارائه مى‏دهد.
گرچه در این گستره، گزارش‏هاى حدیثى و تاریخى، بسیار اندک است. ولى همین اندک که خوشبختانه در منابع دست اول، به چشم مى‏خورد و به یادگار مانده، به عنوان بهترین رهیافت، تقدیم به دوستداران قرآن مى‏شود.

تلاوت قرآن همراه با اندیشه‏

یکى از یاران و راویان حضرت رضا علیه السلام که نامش ابراهیم بن عباس است، در تبیین رفتار حضرت با قرآن، گزارش جالبى را ارائه مى‏دهد؛ او مى‏گوید:
امام رضا علیه السلام همه ی قرآن را در مدت سه شبانه روز تلاوت مى‏کرد و بارها به یاران خود مى‏فرمود: اگر مى‏خواستم قرآن را در کمتر از این زمان، ختم مى‏کردم ولى روش من چنین است که: هیچ یک از آیه‏هاى قرآن را نمى‏خوانم مگر این که در آن تأمل و اندیشه مى‏کنم که در چه زمینه‏اى و در چه زمانى نازل شد، و بدین سبب است که قرآن را در سه شبانه روز به پایان مى‏رسانم.(1)

گفتمان با قرآن‏

در جای دیگر مى‏گوید: تمام سخنان امام رضاعلیه السلام و پاسخ‏هایى که به اشخاص مى‏داد و مثال‏هایى که مى‏فرمود، همه ی آنها، بر گرفته از آیات قرآن بود.(2)

تلاوت قرآن در هنگام سفر

رجاء بن ابى ‏ضحاک، که یکى از کارگزاران حکومت مأمون و مسئول بردن حضرت از مدینه به خراسان بود، در ضمن گزارش بلندى که از چگونگى نماز و عبادت و مسائل جانبى آن ارائه نموده است، درباره ی قرآن خواندن آن بزرگوار مى‏گوید:
چه بسیار، که در نیمه‏هاى شب از رختخواب خویش حرکت مى‏کرد و به تلاوت قرآن مى‏پرداخت، هر گاه به آیه‏اى مى‏رسید که در آن نامى از بهشت یا جهنم، برده شده بود، آن حضرت مى‏گریست و از خداوند بهشت طلب مى‏نمود و از آتش جهنم به خدا پناه مى‏برد.(3)

راز جاودانى قرآن‏

وقتى در نزد حضرت امام رضا علیه السلام از جایگاه والاى قرآن، سخن به میان آمد، آن بزرگوار در پاسداشت برهان و معجزه بودن این کتاب فرمود:« قرآن، ریسمان و رشته ی مستحکم و دستگیره ی نیرومند و راه روشن و تعالى‏بخش خدا است که انسان را به سمت و سوى بهشت رهنمون مى‏شود و از گرفتار شدن به آتش جهنم نجات مى‏بخشد. این کتاب آسمانى در گستره ی زمان هرگز کهنگى نخواهد پذیرفت و تلاوت آن بر زبان‏ها دشوار و خسته کننده نیست، راز و رمز این حقیقت آن است که قرآن فقط براى زمان خاص و امت ویژه‏اى قرار داده نشده، بلکه این کتاب عالى‏ترین دلیل است براى هر انسانى، و هیچ ‏گاه باطل و کاستى در آموزه‏هایش راه پیدا نمى‏کند. بدین سبب که از نزد پروردگار حکیم و ستودنى نازل شده است.»(4)

پى‏نوشت‏ها:

1. لو أَرَدْتُ أَنْ أَخْتِمَهُ أَقَلَّ مِنْ ثلاثٍ لختمتُهُ، لکن ما مَرَرْتُ بِآیَةٍ الاَّ فَکَرْتُ فیها... (عیون اخبارالرضا علیه السلام، ج 2، ص 420، چاپ اختر شمال، 1373 ش/ بحارالانوار، ج 92، ص 204، چاپ مکتبة الاسلامیة، تهران/ مسند الرضا، ج 1، ص 40/ المناقب، ابن شهر آشوب، ج 4، ص 360، انتشارات علامه، قم.)
2. کانَ کَلامُهُ کُلُّهُ و جوابُه و تمثّله، اِنتِزاعاتٍ مِنَ القرآنِ (همان).
3. کانَ یُکْثِرُ بِالّلیلِ فى‏فراشه مِنْ تلاوةِ القرآن، فاذا مَرَّ بِآیةٍ فیها ذِکر جنّة او نارٍ، بَکى‏، وَ سَأَلَ اللهَ الجنَّة و تَعوّذ باللهِ من النّار. (عیون اخبارالرضا علیه السلام، ج 2، ص 428/ بحارالانوار، ج 92، ص 180 و ج 49، ص 90/ کشف الغمه، على بن عیسى اربلى، ج 2، ص 316، چاپ مکتبة بنى‏هاشم؛ انوارالبهیه، ص 104.)
4. هو حبلُ الله المتین، و عروته الوثقى‏ و طریقته المُثلى ولا یخلقُ على الأزمنِة ولا یغثَ على الألسنة لأنّه لم یُجعَل لزمانٍ دون زمانٍ بل جُعل دلیل البرهان والحجّة على کلّ انسانٍ، لایأتیه الباطل من بین یدیه و من خلفه تنزیل مِن لَدُن حکیم حمید. (مسند الرضا علیه السلام، ج 1، ص 309).