| ||||
|
آنطون بارا (اندیشمند مسیحی)
اگر حسین از آنِ ما بود، در هر سرزمینى براى او بیرقى بر میافراشتیم و در هر روستایى، براى او منبرى برپا میکردیم و مردم را با نام حسین به مسیحیت فرا میخواندیم.
عظمت قیام، اوج فداکارى و ویژگیهاى دیگر امام حسین(ع) و یارانش، سبب شده که نویسندگان و اندیشمندان بزرگ جهان، در بارة این نهضت و حماسهآفرینان عاشورا اظهار نظرهاى بسیارى داشته، حتى برخى از نویسندگان غیرمسلمان دربارة این واقعه کتاب بنویسند. اکنون به برخى از این دیدگاهها اشاره میکنیم.
جرج جرداق (دانشمند و ادیب مسیحی)
وقتى یزید، مردم را تشویق به قتل امام حسین(ع) و مأمور به خونریزى تشویق میکرد، آنها میگفتند: چه مبلغى به ما میدهی؟ امّا انصارحسین(ع) به او گفتند: ما با تو هستیم و اگر هفتاد بار کشته شویم، باز میخواهیم در رکابت جنگ کنیم و کشته شویم.
تاملاس توندون (رئیس سابق کنگرة ملّى هندوستان)
این فداکاریهاى عالى از قبیل شهادت امام حسین(ع)، سطح فکر آدمى را ارتقاء بخشیده، و شایسته است خاطرة آن همیشه باقى بماند و یادآورى شود.
فردریک جِمس
درس امام حسین و هر قهرمان شهید دیگرى این است که در دنیا، اصول ابدى عدالت و ترحم و محبّت وجود دارد که تغییرناپذیرند و همچنین میرساند که هر گاه کسى براى این صفات مقاومت کند و در راه آن پافشارى کند، آن اصول همیشه در دنیا باقى و پایدار خواهد ماند.
بنت الشاطى (نویسندة معروف مصری)
زینب،خواهر حسینبن على، لذّت پیروزى را در کام ابن زیاد و بنیامیه خراب کرد و در جام پیروزى آنان قطرات زهر ریخت. در همة حوادث سیاسى پس از عاشورا همچون قیام مختار و عبدالله بن زبیر و سقوط دولت امویان و برپایى حکومت عباسیان و ریشه دواندن مذهب تشیع، زینب ـ قهرمان کربلا ـ نقش برانگیزاننده داشت.
عباس محمود عقّاد (نویسنده و ادیب مصری)
جنبش حسین، یکى از بینظیرترین جنبشهاى تاریخى است که تاکنون در زمینة دعوتهاى دینى یا نهضتهاى سیاسى پایدار گشته است... دولت اموى پس از این جنبش، به قدر عمر یک انسان طبیعى، دوام نیاورد و از شهادت حسین تا انقراض آنان بیش از شصت و اندى سال نگذشت.
چارلز دیکنز (نویسنده معروف انگلیسی)
اگر منظور حسین، جنگ در راه خواستههاى دنیایى بود، من نمیفهمم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه او بودند؟ پس عقل چنین حکم میکند که او فقط به خاطر اسلام فداکارى خویش را انجام داد.
محمد على جناح (رهبر بزرگ پاکستان)
هیچ نمونهاى از شجاعت بهتر از این که حسین از لحاظ فداکارى و شهامت نشان داد، در عالم پیدا نمیشود. به عقیدة من، تمام مسلمانان باید از این شهیدى که خود را در سرزمین عراق قربانى کرد، پیروى کنند.
ل. م. بوید
در طول قرون، افراد بشر همیشه جرئت و پردلى، عظمت روح و بزرگى قلب و شهامت روانى را دوست داشتهاند و به خاطر همینهاست که آزادى و عدالت هرگز به نیروى ظلم و فساد تسلیم نمیشود. شهامت و این بود عظمت امام حسین و من مسرورم که با کسانى که این فداکارى عظیم را از جان و دل ثنا میگویند، شرکت کردهام، هر چند که 1300 سال از آن تاریخ گذشته است.
مهاتما گاندى (رهبر بزرگ هندوستان)
من زندگى امام حسین، آن شهید بزرگ اسلام را به دقّت خواندهام و توجّه کافى به صفحات کربلا کردهام بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، باید از امام حسین پیروى کند. 2
توماس کارلایل (دانشمند انگلیسی)
بهترین درسى که از تراژدى کربلا میگیریم، این است که حسین و یارانش به خدا ایمان استوار داشتند. آنها با عمل خود روشن کردند که تفوّق عددى در جایى که حق و باطل روبهرو میشوند، اهمیت ندارد و پیروزى حسین با وجود اقلیتى که داشت، باعث شگفتى من است.3
توماس ماساریک
اگر چه کشیشان ما هم از ذکر مصایب حضرت مسیح، مردم را متأثّر میسازند، ولى آن شور و هیجانى که در پیروان حسین یافت میشود، در پیروان مسیح یافت نخواهد شد و گویا سبب، این باشد که مصایب مسیح در برابر مصایب حسین، پر کاهى است در مقابل یک کوه عظیم پیکر.4
پروفسور ادوارد براون خاورشناس انگلیسى
حتى غیر مسلمانان نیز نمیتوانند پاکى روحى را که این جنگ اسلامى تحت لواى آن انجام گرفت، انکار کنند. 5
واشنگتن ایرونیگ (تاریخنگار امریکایی)
در زیر آفتاب سوزان سرزمین خشک و در روى ریگهاى تفتیدة عراق، روح حسین فنا ناپذیر است. اى پهلوان و اى نمونة شجاعت و اى شهسوار من، اى حسین.6
موریس دوکبرا
اگر مورّخان ما حقیقت روز (عاشورا) را میدانستند و درک میکردند که عاشورا چه روزى است، این عزادارى را مجنونانه نمیپنداشتند، زیرا پیروان حسین به واسطة عزادارى حسین میدانند که پستى و زیر دستى و استعمار و استثمار را نباید قبول کنند و شعار پیشرو و آقاى آنها، تن به ظلم و ستم ندادن بود.7
بروکلمان کارل (خاورشناس و پژوهشگر آلمانی)
شهادت حسین علاوه بر نتایج و اثرات سیاسى، موجب تحکیم و اشاعة مذهب8 شیعه گردید و این مذهب، مرکز و مظهر تمایلات ضدّ غرب شد.
اثر گذارى قیام عاشورا بر جنبشهاى آزادیبخش جهان
قیام کربلا به صورت یک حادثه هر چند جانکاه در دل تاریخ مدفون نگشت و دیرى نپائید که به یک حماسة جاویدان تبدیل شد. قیام حسینى به صورت قیام و انقلابى الگو آفرین و تاریخ ساز درآمد و الهام بخش جنبشهاى گوناگون در تاریخ گردید.
یکى از دستاوردهاى مهمّ قیام کربلا، تبیین شیوهاى اصولى و بسیار مؤثّر در مبارزه با حکومتهاى سلطهگر و زورمدار بوده است. حادثة کربلا، یک قیام اسوه و یک سیرة عام براى تئورى انقلاب و یک پیام انقلابى ـ تاریخى است که براى هر عصرى، پیام ویژهاى دارد. بر اساس ویژگیهاى شاخص نهضت امام حسین(ع)، میان جنبشهاى اسلامى در سراسر جهان اسلام، پیوند به وجود آمد و موج بیدارى و انقلاب، مناطق وسیعى از جهان اسلام مانند مصر، سوریه، لبنان، عراق، ترکیه، افغانستان، پاکستان، الجزایر، تونس، مراکش، حجاز، اندونزى، هندوستان و ایران را در بر گرفت.
در بیشتر کشورهاى اسلامى، ویژگى مردمى بودن روحانیت، رسالت رهبرى حرکتها و جنبشها را بر دوش رهبران دینى نهاد. «شاه ولیالله دهلوی» و فرزندش، «سید احمد خان هندی»، «سید جمال الدّین اسدآبادی»، «اقبال لاهوری»، «محمّد على جناح»، «شیخ محمد عبده»، «شیخ عبدالرّحمان کواکبی»، «حسن البنا» و امام خمینی(ره)، نمونههایى برجستة مبارزه بر ضدّ استکبار و طاغوت بر اساس نظام هدفمند انقلاب حسین بودند.
پینوشتها:
1. فرهنگ عاشورا، صص 279 ـ 283، به نقل از: کتاب درسى که حسین به انسانها آموخت، عبدالکریم هاشمینژاد، ص 447؛ رهبر آزادگان و منابع دیگر.
2. بر شطى از حماسه و حضور، ص 283، به نقل از مجلة بصائر، ش 7 و 8، ویژهنامة محرّم، ص 25.
3. همان، ص 447.
4. همان، ص 451
5. همان.
6. همان.
7. همان.
8. همان.
9. همان.
یکى از فرزندان امام حسین (ع) که شیر خوار بود و از تشنگى ، روز عاشورا بى تاب شده بود . امام ، خطاب به دشمن فرمود : از یاران و فرزندانم ، کسى جز این کودک نمانده است . نمی ببینید که چگونه از تشنگى بى تاب است؟ در « نفس المهموم » آمده است که فرمود : « ان لم ترحمونى فارحموا هذا الطفل » در حال گفتگو بود که تیرى از کمان حرمله آمد و گوش تا گوش حلقوم على اصغر (ع) را درید . امام حسین (ع) خون گلوى او را گرفت و به آسمان پاشید . 1
در کتابهاى مقتل ، هم از « على اصغر (ع) » یاد شده ، هم از طفل رضیع (کودک شیرخوار) و در این که دو کودک بوده یا هر دو یکى است ، اختلاف است.
در زیارت ناحیه مقدسه، درباره این کودک شهید ، آمده است : « السلام على عبد الله بن الحسین ، الطفل الرضیع ، المرمى الصریع ، المشحط دما ، المصعد دمه فى السماء ، المذبوح بالسهم فى حجر ابیه ، لعن الله رامیه حرملة بن کاهل الاسدى » 2
و در یکى از زیارتنامه هاى عاشورا آمده است : « و على ولدک على الاصغر الذى فجعت به » از این کودک ، با عنوان هاى شیرخواره ، شش ماهه ، باب الحوایج ، طفل رضیع و ... یاد می شود و قنداقه و گهواره از مفاهیمى است که در ارتباط با او آورده می شود .
طفل شش ماهه تبسم نکند پس چه کند ... آنکه بر مرگ زند خنده، على اصغر توست
على اصغر، یعنى درخشان ترین چهره کربلا ، بزرگ ترین سند مظلومیت و معتبرترین زاویه شهادت ... . چشم تاریخ ، هیچ وزنه اى را در تاریخ شهادت ، به چنین سنگینى ندیده است . 3 على اصغر را باب الحوائج می دانند ، گر چه طفل رضیع و کودک کوچک است ، امّا مقامش نزد خدا والاست . 4
در گلخانه شهادت را می گشاید کلید کوچک ما
در بیان شهادت حضرت علی اصغر (ع)
پس حضرت بر در خیمه آمد و به جناب زینب سلام الله علیه فرمود کودک صغیرم را به من سپارید تا او را وداع کنم ، پس آن کودک معصوم را گرفت و صورت به نزد او برد تا او را ببوسد که حرمله بن کامل اسدی لعین تیری انداخت و بر گلوی آن طفل رسید و او را شهید کرد . و به این مصیبت اشاره کرده شاعر در این شعر :
فَقَبَّلَ مِنْهُ قَبْلهُ السَّهْمُ مَنْحَراً ... وَ مُنْعَطِفِ اَهْوی لِتَقْبیلِ طِفْلِهِ
پس آن کودک را به خواهر داد ، زینب سلام الله علیه او را گرفت و حضرت امام حسین علیه السلام کف های خود را زیر خون گرفت همین که پر شد به جانب آسمان افکند و فرمود سهل است بر من هر مصیبتی که بر من نازل شود زیرا که خدا نگران است .
سبط ابن جوزی در تذکره از هشام بن محمد کلبی نقل کرده که چون حضرت امام حسین علیه السلام دید که لشکر در کشتن او اصرار دارند قرآن مجید را برداشت و آن را از هم گشود و بر سر گذاشت و در میان لشکر ندا کرد :
بَیْنی وَ بَیْنَکُمْ کِتابُ الله وَجَدّدی مُحَمّّدٌ رَسُولُ اللهِ صَلّی الله عَلَیْه و الِهِ .
ای قوم برای چه خون مرا حلال میدانید آیا من پسر دختر پیغمبر شما نیستم ؟ آیا به شما نرسید قول جدم در حق من و برادرم حسن علیه السلام . ( هذانِ سَیّدِا شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّهِ. )
در این هنگام که با آن قوم احتجاج مینمود ناگاه نظرش افتاد به طفلی از اولاد خود که از شدت تشنگی میگریست حضرت آن کودک را بر دست گرفت و فرمود :
یا قَوْمُ اِنْ لَمْ تَرْحَمُونی فَارْحَمُوا هذا الطّفْلَ.
ای لشکر اگر بر من رحم نمیکنید پس بر این طفل رحم کنید .
پس مردی از ایشان تیری به جانب آن طفل افکند و او را مذبوح نمود . امام حسین علیه السلام شروع کرد به گریستن و گفت ای خدا حکم کن بین ما و بین قومی که خواندند ما را که یاری کنند بر ما پس کشتند ما را ؛ پس ندائی از هوا آمد که بگذار او را یا حسین که از برای او مرضع یعنی دایهایست در بهشت.
در کتاب احتجاج مسطور است که حضرت از اسب فرود آمد و با نیام شمشیر گودی در زمین کند و آن کودک را به خون خویش آلوده کرد پس او را دفن نمود .
طبری از حضرت ابوجعفر باقر علیه السلام روایت کرده که تیری آمد رسید بر گلوی پسری از آن حضرت که در کنار او بود پس آن حضرت مسح میکرد خون را بر او و میگفت : اَلَلّهَمَّ احْکُمْ بَیْنَنا وَ بَیْنَ قَوْم دَعَوْنا لِیَنْصُرُونا فَقَتَلُونا.
----------------------------------------
پاورقی ها
1-معالى السبطین،ج 1،ص 423.
2-بحار الانوار،ج 45،ص 66.
3-اولین دانشگاه و آخرین پیامبر،شهید پاک نژاد،ج 2،ص 42.
4ـفرهنگ عاشورا،جواد محدّثی.
منبع : اولین سایت تخصصی حضرت امام حسین و حضرت علی اصغر علیهما السلام
آیا مدارک معتبری دال بر قران خواندن سر بریده امام حسین(ع) بر سر نیزه وجود دارد؟
پاسخ :
این که سر امام حسین علیه السلام بر سر نیزه قرآن خوانده است ، از ضروریات تاریخ است که هم علمای شیعه و هم علمای اهل سنت آن را به سند صحیح نقل کردهاند ؛ از جمله شیخ مفید رحمت الله علیه در کتاب شریف و معتبر الإرشاد مینویسد :
عن زید بن أرقم أنه قال : مر به علی وهو على رمح وأنا فی غرفة ، فلما حاذانی سمعته یقرأ : ( أم حسبت أن أصحاب الکهف والرقیم کانوا من آیاتنا عجبا ) فقف - والله - شعری ونادیت : رأسک والله - یا ابن رسول الله - أعجب وأعجب .
الإرشاد - الشیخ المفید - ج 2 - ص 117 - 118
و نیز مرحوم محمد بن سلیمان الکوفی مینویسد :
[ حدثنا ] أبو أحمد قال : سمعت محمد بن مهدی یحدث عن عبد الله بن داهر الرازی عن أبیه عن الأعمش : عن المنهال بن عمرو قال : رأیت رأس الحسین بن علی على الرمح وهو یتلو هذه الآیة : * ( أم حسبت أن أصحاب الکهف والرقیم کانوا من آیاتنا عجبا ) * [ 9 / الکهف : : 18 ] فقال رجل من عرض الناس : رأسک یا ابن رسول الله أعجب ؟ .
مناقب الإمام أمیر المؤمنین (ع) - محمد بن سلیمان الکوفی - ج 2 - ص 267 .
همچنین ابن حمزه طوسی مینویسد :
عن المنهال بن عمرو ، قال : أنا والله رأیت رأس الحسین صلوات الله علیه على قناة یقرأ القرآن بلسان ذلق ذرب یقرأ سورة الکهف حتى بلغ : * ( أم حسبت أن أصحاب الکهف والرقیم کانوا من آیاتنا عجبا ) * فقال رجل : ورأسک - والله - أعجب یا ابن رسول الله من العجب . 274 / 2 –
وعنه ، قال : أدخل رأس الحسین صلوات الله علیه دمشق على قناة ، فمر برجل یقرأ سورة الکهف وقد بلغ هذه الآیة * ( أم حسبت أن أصحاب الکهف والرقیم کانوا من آیاتنا عجبا ) * فأنطق الله تعالى الرأس ، فقال : أمری أعجب من أمر أصحاب الکهف والرقیم .
الثاقب فی المناقب - ابن حمزة الطوسی - ص 333 .
و قطب الدین راوندی نیز مینویسد :
عن المنهال بن عمرو قال : أنا والله رأیت رأس الحسین علیه السلام حین حمل وأنا بدمشق ، وبین یدیه رجل یقرأ الکهف ، حتى بلغ قوله : ( أم حسبت أن أصحاب الکهف والرقیم کانوا من آیاتنا عجبا ) ، فأنطق الله الرأس بلسان ذرب ذلق ، فقال : أعجب من أصحاب الکهف قتلی وحملی .
الخرائج والجرائح - قطب الدین الراوندی - ج 2 - ص 577 .
و ابن شهر آشوب مینویسد :
روى أبو مخنف عن الشعبی انه صلب رأس الحسین بالصیارف فی الکوفة فتنحنح الرأس وقرأ سورة الکهف إلى قوله : ( انهم فتیة آمنوا بربهم وزدناهم هدى فلم یزدهم إلا ضلالا ) . وفی أثر انهم لما صلبوا رأسه على الشجرة سمع منه : ( وسیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون ) . وسمع أیضا صوته بدمشق یقول : لا قوة إلا بالله . وسمع أیضا یقرأ : ( ان أصحاب الکهف والرقیم کانوا من آیاتنا عجبا ) ، فقال زید بن أرقم : أمرک أعجب یا ابن رسول الله .
مناقب آل أبی طالب - ابن شهر آشوب - ج 3 - ص 218 .
و علی بن یونس عاملی مینویسد :
قرأ رجل عند رأسه بدمشق ( أم حسبت أن أصحاب الکهف والرقیم کانوا من آیاتنا عجبا ) فأنطق الله الرأس بلسان عربی : أعجب من أهل الکهف قتلی وحملی .
الصراط المستقیم - علی بن یونس العاملی - ج 2 - ص 179
و سید هاشم البحرانی نیز مینویسد :
فوقفوا بباب بنی خزیمة ساعة من النهار ، والرأس على قناة طویلة ، فتلا سورة الکهف ، إلى أن بلغ فی قراءته إلى قوله تعالى : * ( أم حسبت أن أصحاب الکهف والرقیم کانوا من آیاتنا عجبا ) * . قال سهل : والله إن قراءته أعجب الأشیاء .
مدینة المعاجز - السید هاشم البحرانی - ج 4 - ص 123
مرحوم علامۀ مجلسی رحمت الله علیه در کتاب شریف بحار الأنوار ، بابی را به همین مطلب اختصاص داده است .
بحار الأنوار - العلامة المجلسی - ج 45 - ص 121
و از علمای اهل سنت ، ابن عساکر در کتاب تاریخ مدینه دمشق مینویسد :
نا الأعمش نا سلمة بن کهیل قال رأیت رأس الحسین بن علی رضی الله عنهما على القناة وهو یقول " فسیکفیکهم الله وهو السمیع العلیم .
تاریخ مدینة دمشق - ابن عساکر - ج 22 - ص 117 – 118 .
و محقق کتاب در پاورقی آن مینویسد :
وزید بعدها فی م : قال أبو الحسن العسقلانی : فقلت لعلی بن هارون انک سمعته من محمد بن أحمد المصری ، قال : الله انی سمعته منه ، قال الأنصاری فقلت لمحمد بن أحمد : الله انک سمعته من صالح ؟ قال : الله إنی سمعته منه ، قال جریر بن محمد : فقلت لصالح : الله انک سمعته من معاذ بن أسد ؟ قال : الله انی سمعته منه ، قال معاذ بن أسد : فقلت للفضل : الله انک سمته من الأعمش ؟ فقال : الله انی سمعته منه ، قال الأعمش : فقلت لسلمة بن کهیل : الله انک سمعته منه ؟ قال : الله انی سمعته منه بباب الفرادیس بدمشق ؟ مثل لی ولا شبه لی ، وهو یقول : ( فسیکفیکهم الله وهو السمیع العلیم ) .
و همچنین ابن عساکر در جائی دیگر از همین کتاب مینویسد :
عن المنهال بن عمرو قال أنا والله رأیت رأس الحسین بن علی حین حمل وأنا بدمشق وبین یدی الرأس رجل یقرأ سورة الکهف حتى بلغ قوله تعالى " أم حسبت أن أصحاب الکهف والرقیم کانوا من آیاتنا عجبا " قال فأنطق الله الرأس بلسان ذرب فقال أعجب من أصحاب الکهف قتلی وحمل .
تاریخ مدینة دمشق - ابن عساکر - ج 60 - ص 369 – 370 .
بنابراین ، با این همه مدارک معتبری که در این باره وجود دارد ، شکی در صحت خبر قرآّن خواندن سر مبارک امام حسین علیه السلام باقی نمیماند .
گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)