نفس با روح چه تفاوتی دارد ؟

منظور از "نفس" همان شخصیت وجودی هر انسان است.

اما روح معانی متعدد دارد از جمله اینکه نام یکی از مخلوقات مکرم و والامقام خداوند متعال است که در شب قدر همراه فرشتگان نازل می شود. بعضی شواهد و قرائن نشان می دهد که روح همان حضرت جبرئیل علیه السلام است و بعضی از روایات این معنا را انکار می کند.

معنای دیگر آن بعد معنوی انسان و سایر اشیاء است.

و معنای سوم همان جان انسان و هر جانداری است که این معنا شایعتر است و شواهد روایی بسیار دارد.

به مناسبت خجسته زادروز قطب عالم امکان حضرت مهدی (ع)

مسیر جاده خبر می دهد عبور تو را
دلم دوباره خبر می دهد ظهور تو را
بدون فاصله حس می کنم حضور تو را
به من مگو که نرفته چگونه باز آید
مسیر جاده خبر می دهد عبو تو را
کدام آینه در این زمانه ناقص نیست؟
که خوب جلوه دهد انعکاس نور تو را
شبی به سینه طوفانیم به صید بیا
مگر که لمس کنم رشته های تور تو را
من از زیارت ناحّیه خوب دانستم
شکسته است کسی شیشه غرور تو را


شاعر:رضا جعفری

اولین جملات حضرت مهدی (عج) پس از ظهور

وقتی وجود مبارک ولی عصر أرواحنا فداه جلوه می‌کند، ندائی که طنین انداخت و ندایی که از آن حضرت به گوش عالمیان می‌رسد، این است: اُذَکِّرُکُمُ اللهْ أیُّهَا النّاسْ وَ مُقامَکُمْ بِینَ یَدَی رَبَّکُمْ اوّلین حرف این است: مردم! من شما را به مبدأ و معاد که هُوَ الأوَّلُ وَ الآخِر است، متذکّر می‌کنم. ...


جهان بشریت وقتی به ثمر می‌رسد و میوه شاداب می‌دهد که انسان کاملی به عنوان «مهدی موجود موعود» عجلّ الله تعالی فرجه الشَّریف ظهور کند، که وارث همه انبیاء و اولیای الهی است. برای چنین ظهوری و ظهور چنین ذخیره‌ای چندین شرط لازم است که قسمت مهم آنها شرائط تحصیلی است،‌ نه حصولی. یعنی امت اسلامی باید آن شرائط فرهنگی را تحصیل کنند. نباید منتظر بود که آن شرائط خود به خود حاصل بشود تا وجود مبارک ولی عصر ارواحنا فداه ظهور کند؛ معنای «انتظار» تحصیل شرائط حضور و ظهور اوست. امتی منتظر مهدی موجود موعود (سلام الله علیه) است که شرایط ظهورش را فراهم بکند، وگرنه منتظر نخواهد بود!

اولین شرط، رشد فرهنگی امت اسلامی است؛ زیرا امام که معارف الهی را عرضه می‌کند، وقتی جامعه از رشد فرهنگی والائی برخوردار باشد، بهتر می‌فهمد، و بهتر دفاع می‌کند. نه خود گرفتار جهل و تجاهل خواهد شد، نه اجازه می‌دهد دیگران از جهل و تجاهل عوام یا عوام زده سوء استفاده کنند؛ این اولین وظیفه است. و دومین وظیفه شهامت و شجاعت است در اجرای مَنویات پیامبر گرامی اسلام علیه و علی آله آلاف التحیّه و الثناء، که در حقیقت احکام و حِکَم الهی است. این دو اصل را به عنوان بهترین شرایط انتظار و تحصیل چنین شرایط، اسلام برای ما مقرر کرده است.

از وجود مبارک امام باقر (علیه‌السلام) رسیده است: وقتی ولی عصر أرواحنا فداه ظهور می‌کند که ذات أقدس إله لطفی نسبت به امت انسانی و اسلامی داشته باشد، و دست مرحمت إله بر بالای سر امت اسلامی کشیده بشود، که عقل اینها و اندیشه اینها کامل باشد؛ اینها اندیشوران فرزانه خواهند بود، و خردمندان مُتبحّر و حکیم. آنچه که در جامعه اسلامی می‌گذرد و حکومت می‌کند، «فرهنگ دینی» است. با این رشد مردم شرایط علمی ظهور حضرت را فراهم کرده‌اند. طبق این روایتی که باز از وجود مبارک امام باقر (علیه‌السلام) رسیده است؛ تا مردم عاقل نشوند، معارف دین را درست نشناسند، و معنای امامت را درست ارزیابی نکنند، توفیق انتظار ولی عصر أرواحنا فداه نصیب آنها نخواهد شد.

وقتی وجود مبارک ولی عصر أرواحنا فداه جلوه می‌کند، ندائی که طنین انداخت و ندائی که از آن حضرت به گوش عالمیان می‌رسد، این است: اُذَکِّرُکُمُ اللهْ أیُّهَا النّاسْ وَ مُقامَکُمْ بِینَ یَدَی رَبَّکُمْ اوّلین حرف این است: مردم! من شما را به مبدأ و معاد که هُوَ الأوَّلُ وَ الآخِر است، متذکّر می‌کنم. شما به یاد بیاورید خدا را که مبدأ آفرینش شماست، و به یاد بیاورید لحظه‌ای که در حضور خدا حاضر می‌شوید برای پاسخ دادن به سئوالات الهی؛ که در برابر دستورات او چه کرده‌اید.
دوّمین شرط که مربوط به مدیریت و مدبریّت و شهامت و شجاعت در اجرای احکام الهی است، بیانی است که  از وجود مبارک امام باقر(سلام الله علیه) رسیده است که یاران راستین ولی عصر و اصحاب آن حضرت،‌ اَجری مِنْ لِیثْ وَ اَمضَی مِنْ سِنانْ۱؛ یعنی از شیر شجاع‌تر، و از نیزه تیزترند. نمونه اینگونه از شهامت‌ها را در دفاع مقدّس ۸ ساله، مردم ایران اسلامی نشان داده‌اند. زن و مرد، بزرگسال و میانسال و نوسال نشان دادند که برای حفظ دین می‌توان از شیر با شجاعت‌تر بود، و از نیزه تیزتر بود، و هرگونه خطری را با جان خرید! پس اگر از نظر رشد فرهنگی به آن نِصاب راه یافتند، و از نظر شهامت و شجاعت به این نِصاب بار یافتند؛ آنگاه شرایط ظهور را تحصیل کرده‌اند.

طنین دعوت مردم به مبدأ و معاد
وقتی وجود مبارک ولی عصر أرواحنا فداه جلوه می‌کند، ندائی که طنین انداخت و ندائی که از آن حضرت به گوش عالمیان می‌رسد، این است: اُذَکِّرُکُمُ اللهْ أیُّهَا النّاسْ وَ مُقامَکُمْ بِینَ یَدَی رَبَّکُمْ؛۲ اوّلین حرف این است: مردم! من شما را به مبدأ و معاد که هُوَ الأوَّلُ وَ الآخِر۳ است، متذکّر می‌کنم. شما به یاد بیاورید خدا را که مبدأ آفرینش شماست، و به یاد بیاورید لحظه‌ای که در حضور خدا حاضر می‌شوید برای پاسخ دادن به سئوالات الهی؛ که در برابر دستورات او چه کرده‌اید.

اگر کسی مبدأ را متذکّر بود، و معاد را متذکّر بود؛ مشکل اخلاقی، حقوقی، فقهی و مانند آن نخواهد داشت. منشأ همه تیرگی‌ها و تبهکاری‌های ما غفلت از مبدأ و معاد است. لذا وجود مبارک ولی عصر أرواحنا فداه وقتی ظهور کرد، اوّلین سخنش این است: مردم! به یاد روز حساب باشید. اگر کسی بداند تمام کارها تحت حساب است، و در برابر هر فکر و اندیشه‌ای که دارد باید پاسخگو باشد؛ در برابر هر قیام و رفتار و گفتار و نوشتاری که ارائه کرده است، باید جوابگو باشد؛ چنین انسانی جز بر اساس آیه سوره اسراء حرکت نمی‌کند که: رَبِّ اَدخِلْنِی مُدخَلَ صِدقْ وَ اَخرِجنِی مُخرَجَ صِدقْ۴؛ هر کاری که می‌خواهد وارد بشود به نام و یاد خدا، از آن کار بیرون بیاید به نام و یاد خدا.

*گزیده‌ای از پیام گفتاری آیت الله العظمی جوادی آملی به بیست و ششمین سمینار سراسری فرهنگی اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا.
-------------------------------------------------
(۱) بحار الأنوار / ج۵۲ / ص۳۱۸

(۲) کتاب الفِتَن ـ ابن حمّاد مَروزی؛ برداشت ازخطابة امام محمّدباقر(ع)

(۳) حدید / ۳

(۴) اسراء / ۸۰

تصاویری از پرفضیلت‌ترین مکان مسجدالنبی

محدودة روضه رضوان، از خانة پیامبر تا منبر و از دیوار محراب تا چهارمین ستون است. ستون‌های روضه امروزه به رنگ صورتی و خطوط طلایی است؛ طول آن بیست و دو و عرض آن پانزده متر است. ...

محدودة روضه رضوان، از خانة پیامبر تا منبر و از دیوار محراب تا چهارمین ستون است. ستون‌های روضه امروزه به رنگ صورتی و خطوط طلایی است؛ طول آن بیست و دو و عرض آن پانزده متر است.

روضه، فضیلت زیادی دارد. در حدیثی از پیامبر (صلّی الله علیه وآله وسلّم ) ، به عنوان باغی از باغ های بهشت معرفی

شده است ؛ «مَا بَیْنَ بیتی وَ مِنْبَرِی رَوْضَةٌ مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّة».

محدودة روضه، از خانة پیامبر تا منبر و از دیوار محراب تا چهارمین ستون است. ستون‌های روضه امروزه به رنگ صورتی و خطوط طلایی است؛ طول آن بیست و دو و عرض آن پانزده متر است.

در محدودة روضة مطهره، سه مکان مقدس دیگر نیز وجود دارد که عبارتاند از:

1 . مرقد مطهر پیامبر؛ حضرت رسول (صلّی الله علیه وآله وسلّم ) در همان حجره‌ای که وفات یافت، دفن گردید و امروزه گنبد سبزی (قبة الخضراء) بر روی آن ساختهاند.(1)

2 . منبر ؛ منبر موجود در مسجد النبی 12 پله دارد که از قرن دهم در جایگاه منبر پیامبر گذاشته شده است.
3 . محراب ؛ پیامبرخدا (صلّی الله علیه وآله وسلّم ) در آنجا نماز می‌گزارد و اکنون بر بالای آن، این عبارت نوشته شده است : «هَذَا مُصَلّی النَّبِی (صلّی الله علیه وآله وسلّم ) ».





































محسن زاده / سرویس عکس پایگاه اطلاع رسانی حج

پلورالیزم دینی یعنی چه؟

پلورالیزم

واژه پلورالیسم (pluralism) از «پلورا» (plural) به معنای «تجمع» و «کثرت» می‏باشد و پلورالیسم یا کثرت گرایی که نقطه مقابل حصرگرایی است، به معنی پذیرش کثرت، تعدّد پذیری و تکثّرانگاری است و در برابر نفی کثرت که یا تأیید وحدت است و یا تأیید قلّت قرار دارد (فرهنگ حیم، ص468). بنابراین مشتقات این واژه در لغت، به معانی زیر به کار رفته است:


1. پلورالیزم (Pluralism) به معنای: تکثر، چندگانگی، آیین کثرت، کثرت گرایی، چندگرایی، تعدد مقام، تعدد شغل.

2. پلورالیست (Pluralist) به معنای: کثرت‏گرا، کثرت گرایانه.

3. پلورالیتی (Plurality) به معنای: تعدد، تکثر، کثرت، چند گانگی، کثرت نسبی (محمدرضا باطنی، فرهنگ معاصر، ص700).

در اصطلاح، مراد از پلورالیزم، به طور کلّی، هر نظریه‏ای است که در آن اصل و ریشه امور یا عدد چیزها یا نوع آنها بیش از یکی دانسته شود و پلورالیست کسی است که کثرت یا چندگانگی را اصل قرار می‏دهد (در مقابل وحدت یا یگانگی) و از این رو، می‏توان او را «کثرت‏گرا» یا «چندگانه گرا» خواند.

«پلورالیسم» در زمینه‏ها و حوزه‏های مختلفی مطرح شده است. پلورالیسم اجتماعی ـ سیاسی گرایش به کثرت، تعدد و افزایش کمی و کیفی احزاب، جمعیتها، انجمنها و تنوع آراء و عقاید، در جهت مصالح جامعه است. پلورالیسم فرهنگی به معنای تعدّد و تکثر فرهنگها، به ویژه در آداب و رسوم اجتماعی و تمایز آشکار آن با فرهنگهای دیگر است. به عبارت دیگر گرایش به تکثر و تعدد و پذیرش اصل کثرت در جامعه؛ به این معنی که گروههای مختلف دارای زندگی سیاسی و دینی متفاوت، می‏توانند در یک جامعه به صورت صلح‏آمیز زندگی کنند. فرهنگ آکسفورد، این گونه از پلورالیزم را چنین معنی می کند: زندگی در جامعه‏ای که از گروههای نژادی مختلف تشکیل یافته، یا گروههایی که دارای زندگی سیاسی ـ دینی مختلف می‏باشند. و پذیرش این اصل که گروههای مختلف یاد شده، می‏توانند در یک جامعه به صورت صلح‏آمیز زندگی کنند (فرهنگ آکسفورد، ص644، به نقل از فصلنامه کتاب نقد، سال اول، پائیز 76، ش4، ص132).

پلورالیسم معرفتی می گوید شناختی که انسانها از یک حقیقت دارند متنوع و متکثر است و این تنوع فهمها و معرفتها غیرقابل تبدیل و کاهش به یک معرفت است؛ بلکه همه اینها در عرض هم واقع شده‏اند و هیچ یک از این معرفتها نسبت به دیگری ترجیح ندارند. هر یک از این اقسام کثرت انگاری با دیگر اقسام آن کاملا بیگانه نیست ولی موضوع مورد بحث در کلام جدید هیچیک از این اقسام کثرت انگاری نیست. آنچه محل بحث متکلمین جدید است بحث پلورالیسم یا کثرت انگاری دینی است. در میان انواع پلورالیزم، پلورالیزم دینی بیش از همه مورد توجه و تحقیق و بررسی است؛ لذا به جهت اهمیت بحث پلورالیزم دینی، لازم دیدیم کمی بیشتر به این موضوع پرداخته شود.

اصطلاح «پلورالیزم» نخستین بار در حوزه‏های کلیسا به کار رفت و به اشخاصی که در کلیسا داری مناصب و مشاغل متکثری بودند، اطلاق می‏شد. گویا این اصطلاح را اولین بار «لوتسه» در سال 1841 میلادی در کتاب خود به نام «ما بعدالطبیعه» وارد فلسفه کرد

پلورالیسم یا کثرت انگاری دینی چیست؟ مدعای آن چیست؟ خاستگاه آن کجاست؟ نگاه متکلمین اسلامی به این مسئله جدید کلامی چیست؟

پلورالیزم

پلورالیسم یک رویکرد جدید به دین است. خاستگاه آن عالم مسیحیت است ولی امروزه این مسئله در میان اندیشمندان مسلمان نیز رواج یافته است. اصطلاح «پلورالیزم» نخستین بار در حوزه‏های کلیسا به کار رفت و به اشخاصی که در کلیسا داری مناصب و مشاغل متکثری بودند، اطلاق می‏شد. گویا این اصطلاح را اولین بار «لوتسه» در سال 1841 میلادی در کتاب خود به نام «ما بعدالطبیعه» وارد فلسفه کرد (محمدحسن قدردان قراملکی، کند وکاوی در سویه‏های پلورالیزم، ص21).

بحث پلورالیسم دینی از زمانی در اروپا آغاز شد که فرقه‏های مختلف مسیحیان، با عدم پذیرش مسیحیت از جانب مهاجرینی روبه رو شدند که بعد از جنگ جهانی دوم و در نیمه دوم قرن بیستم از کشورهای مختلف به اروپا مهاجرت کرده بودند. این در حالی بود که مسیحیان، قرنها شعار «بیرون از کلیسا هیچ نجاتی وجود ندارد» را سر داده بودند و معتقد بودند: همه آنهایی که مسیحی نیستند، اهل جهنم‏اند.

بطور خلاصه کثرت گرایان معتقدند همه ادیان راهی به حقیقت دارند و چنین نیست که تنها یک دین خاص ما را به حقیقت برساند. ادیان مختلف، پاسخها و واکنشهای گوناگونی برای رستگاری انسان ارائه می کنند. شاید معروف ترین مدافع کثرت گرایی دینی در میان فیلسوفان دین کنونی جان هیک باشد. او در سخنرانی ها و نوشته هایش بیش از هر کسی این دیدگاه را طرح و از آن دفاع می کند. از میان اندیشمندان اسلامی معاصر اندیشمندانی چون محمد ارکون و فضل الرحمان به پلورالیسم دینی معتقد بودند.

بحث پلورالیسم دینی از زمانی در اروپا آغاز شد که فرقه‏های مختلف مسیحیان، با عدم پذیرش مسیحیت از جانب مهاجرینی روبه رو شدند که بعد از جنگ جهانی دوم و در نیمه دوم قرن بیستم از کشورهای مختلف به اروپا مهاجرت کرده بودند. این در حالی بود که مسیحیان، قرنها شعار «بیرون از کلیسا هیچ نجاتی وجود ندارد» را سر داده بودند و معتقد بودند: همه آنهایی که مسیحی نیستند، اهل جهنم‏اند

پلورالیزم

کثرت انگاران معتقدند تمامی ادیان، مذاهب و مکاتبی که در جهان وجود دارند، می‏توانند انسان را به نجات و حقیقت برسانند و موجب سعادت و رستگاری او بشوند؛ هر چند که این ادیان، ادعاهای متفاوت و متعارضی نسبت به ‏یک حقیقت دارند؛ مانند اینکه: مسیحیت به «تثلیث» (پدر، پسر، روح القدوس) و اسلام به «توحید، و...» قائل است. از دیدگاه آنها اختلافات ادیان، هیچ اشکالی ندارد و همه آنها از یک حقیقت سخن می‏گویند و در نهایت، انسان را به نجات و رستگاری می‏رسانند. این موضوع چالشی بود برای متکلمان مسیحیت؛ چون بعضی از آنها می‏دیدند که در میان غیرمسیحیان، افراد خوبی پیدا می‏شوند. به همین خاطر، راجع به این تعلیم کلیسا بدگمان شدند و چند پیشنهاد برای کنار گذاشتن این شعار مطرح کردند. کارل رانر (متکلمی کاتولیک) برای حل این مشکل مسئله «مسیحیان گمنام» را مطرح کرد. غیر مسیحیانی که آدمهای خوبی هستند تنها در ظاهر غیر مسیحی هستند و در واقع مسیحی محسوب می شوند. اما عده ای این دیدگاه را نپسندیدند و راه حل پلورالیستی خود را ارائه کردند؛ نجات یافتن شخص، به خاطر پاک شدنش به وسیله دین خودش می‏باشد. پس ما باید قبول کنیم که برای نجات، راههای مختلفی وجود دارد و منحصر به دین مسیح نیست.

البته کثرت گرایی دینی خود دارای انواع مختلفی است. برای مثال می توان از دو گونه کثرت گرایی در نحات و کثرت گرایی در صدق نام برد. در مقالات بعدی ضمن اشاره به انواع پلورالیسم این مسئله کلامی را بیشتر مورد بررسی قرار می دهیم. 

بهرام علیزاده


منابع:

1. پلورالیسم: دین، حقیقت، کثرت، هادی صادقی، (مؤسسه طه).

2. اسلام و کثرت گرایی دینی، محمد لگنهاوزن، ترجمه نرجس جواندل (موسسه طه).

3. جستارهایی در فلسفه دین، الوین پلانتینجا، ترجمه مرتضی فتحی زاد، انجمن معارف.

4. محمدحسن قدردان قراملکی، کند وکاوی در سویه‏های پلورالیزم، کانون اندیشه جوان، چاپ اول، 1378.

5. محمدرضا باطنی، فرهنگ معاصر انگلیسی ـ فارسی، واحد پژوهش فرهنگ معاصر، تهران ـ ایران، 1373.