یکى از مشکلات بزرگى که حرکتها بویژه حرکت دین در مسیر ارزشهاى انسانى را محدود میکند برخورد انسان با مسائل و مشکلات گوناگونى است که در مراحل مختلف زندگى، فراروى او قرار دارد، و این امر سبب میشود که درست اندیشیدن، دین و مسیر اصلى حرکت، فراموش شود.
از این رو، انسان در اجتماع، در بسیارى از مقاطع تسلیم شرایطى میشود. که او را در بر گرفته اند. و این شرایط چیزى نیست. جز میراثى بر گرفته از باورهاى پیشینیان و رسوم اجتماعى و سنتهایى که بر اثر همجوارى با جوامع دیگر و یا برخورد با آنها پدید آمده اند.
بنابر این مشاهده میکنیم که مبدأ پیدایش و حرکت جامعه و دین، در بسیارى از موارد، به گونه أى نادرست تفسیر میشود و یا به انحراف کشیده شده است. تا آنجا که راههاى علاجى که از دل معارف دینى برخاسته اند نیز نمیتوانند این جریان مخالف را متوقف کنند.
از این رو رفته رفته جریان مخالف. در برابر جریان صحیح رشد میکند و باورهایى که بر پاییه جریان نادرست به وجود آمده اند در اندیشه و ذهن خانه میکند. به گونه أى که ذهن و فکر انسان انباشته از باورهاى پراکنده و گمراه کننده میشود.
هر چند نیروى اندیشه میتواند برخى کج رویها را بیابد. اما همواره در طول تاریخ جریان صحیح با جریان نا صحیح، در هر زمان و مکانى در ظاهر با یکدیگر آمیخته شده اند. از این رو بر ماست که در یافتن اندیشه و مسیر صحیح از سرچشمه هاى اصلى همانند آیات و روایات دقت کنیم و در مسیر حرکت خود از این سرچشمه ها استفاده کنیم.
تهیه و تنظیم :مینا طراویان
مقدمه
برای مقدمه چهل حدیث نماز سخنی کاملتر و عمیق تر و جالبتر از مطالبی که در ابتداء باب نماز توضیح المسائل حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران آمده بود به نظر نرسید لذا آن را برگزیدیم به امید آنکه همه عاشقان اهل بیت (ع) و آن عارف بزرگوار از کلمات درربار آنان توشه ای فراوان بردارند.
نماز مهمترین اعمال دینی است که اگر قبول درگاه خداوند عالم شود، عبادتهای دیگر هم قبول می شود و اگر پذیرفته نشود اعمال دیگر هم قبول نمی شود. و همان طور که اگر انسان شبانه روزی پنج نوبت در نهر آبی شستشو کند، چرک در بدنش نمی ماند نمازهای پنجگانه هم انسان را از گناهان پاک می کند. و سزاوار است که انسان نماز را در اول وقت بخواند و کسی که نماز را پست و سبک شمارد. مانند کسی است که نماز نمی خواند، پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: کسی که به نماز اهمیت ندهد و آن را سبک شمارد سزاوار عذاب آخرت است . روزی حضرت در مسجد تشریف داشتند مردی وارد و مشغول نماز شد و رکوع و سجودش را کاملا به جای نیاورد، حضرت فرمودند: اگر این مرد در حالی که نمازش این طور است از دنیا برود، به دین من از دنیا نرفته است. پس انسان باید مواظب باشد که با عجله و شتابزدگی نماز نخواند و در حال نماز به یاد خدا و با خضوع و خشوع و وقار باشد، و متوجه باشد که با چه کسی سخن می گوید و خود را در مقابل عظمت و بزرگی خداوند عالم بسیار پست و ناچیز ببیند و اگر انسان در موقع نماز کاملا به این مطلب توجه کند، از خود بی خبر می شود، چنانکه در حال نماز تیر را از پای مبارک امیرالمؤمنین علیه السلام بیرون کشیدند و آن حضرت متوجه نشدند. و نیز باید نمازگزار توبه و استغفار نماید و گناهانی که مانع قبول شدن نماز است، مانند حسد، کبر، غیبت، خوردن حرام، آشامیدن مسکرات و ندادن خمس و زکات بلکه هر معصیتی را ترک کند. و همچنین سزاوار است کارهایی که ثواب نماز را کم می کند و به جا نیاورد، مثلا در حال خواب آلودگی و خودداری از بول به نماز نایستد، و در موقع نماز به آسمان نگاه نکند و نیز کارهایی که ثواب نماز را زیاد می کند به جا آورد، مثلا انگشتری عقیق به دست کند و لباس پاکیزه بپوشد و شانه و مسواک کند و خود را خوشبو نماید.» (1).
مقدمه را با نقل حدیث زیبایی (2) از پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و سلم به پایان می بریم:
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
امت من چهار گروه هستند:
1 گروهی نماز می خوانند، ولی در نمازشان سهل انگارند «ویل» برای آنهاست، و «ویل» نام یکی از طبقات زیرین جهنم است، خداوند فرمود: (فویل للمصلین الذینهم عن صلاتهم ساهون) ماعون 4 و 5
پس «ویل» برای نمازگزاران است، آنهایی که در نمازشان سهل انگارند.
2 گروهی گاهی نماز می خوانند و گاهی نمی خوانند، پس «غی» مال آنهاست، و «غی» نام یکی از طبقات پایین جهنم است. خداوند متعال فرمود: (فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلوة و اتبعوا الشهوات فسوف یلقون غیا) .
سپس جانشین آن مردم خداپرست قومی شدند که نماز را ضایع کرده و از شهوات پیروی کردند، و اینها به زودی در «غی» افکنده خواهند شد.
3 گروهی هیچ وقت نماز نمی خوانند، «سقر» برای آنهاست، «سقر» هم نام یکی از طبقات زیرین جهنم است که خداوند متعال فرمود: (ما سلککم فی سقر قالوا لم نک من المصلین) مدثر .42
(اهل بهشت از اهل جهنم سئوال می کنند) چه چیزی شما را به «سقر» کشاند؟ در جواب می گویند : ما از نمازگزاران نبودیم.
4 گروهی همیشه نماز می خوانند، و در نمازشان خشوع دارند. خداوند متعال فرمود: (قد افلح المؤمنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون)
مؤمنون.1 و .2
مؤمنان رستگار شدند، آنهایی که در نمازشان با خشوع هستند. (3)
امیدواریم خداوند متعال همه ما را از گروه چهارم قرار دهد.
و اقم الصلاة ان الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکر الله اکبر.
(عنکبوت، 45)
نماز را بپادار، که نماز انسان را از هر کار زشت و منکر باز می دارد و یاد خدا بزرگتر است.
حدیث اول
اهمیت نماز
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
اول ما افترض الله علی امتی الصلوات الخمس، و اول ما یرفع من اعمالهم الصلوات الخمس، و اول ما یسألون عنه الصلوات الخمس.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
نخستین چیزی که خداوند بر امت من واجب کرد نمازهای پنجگانه است، و نخستین عملی که از آنان بالا برده می شود، و از آنان سؤال می شود همان نماز است.
کنز العمال، ج 7، ح 18859
حدیث دوم
نماز و پایه های دین
عن ابی جعفر علیه السلام قال:
بنی الاسلام علی خمسة اشیاء:
علی الصلاة، و الزکوة و الحج و الصوم و الولایة.
امام باقر علیه السلام فرمود:
اسلام بر پنج چیز بنا شده است:
نماز، زکات، حج، روزه و ولایت اهل بیت علیهم السلام.
بحار، ج 82، ص .234
حدیث سوم
مثل نماز
عن ابی جعفر علیه السلام قال:
الصلاة عمود الدین، مثلها کمثل عمود الفسطاط اذا ثبت العمود ثبتت الاوتاد الاطناب، و اذا مال العمود و انکسر لم یثبت وتد و لا طنب.
امام باقر علیه السلام فرمود:
نماز ستون دین است، مثل آن همانند ستون خیمه است که وقتی استوار باشد میخها و طنابها پا برجاست، و هرگاه ستون آن کج و شکسته شود هیچکدام از آنها استوار نمی مانند.
بحار، ج 82، ص 218
حدیث چهارم
نماز موجب رستگاری
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
خمس صلوات من حافظ علیهن کانت له نورا و برهانا و نجاة یوم القیامة.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
کسی که بر نمازهای پنجگانه محافظت و مراقبت نماید این نمازها برای او در قیامت، نور و وسیله نجات او خواهد بود.
کنز العمال، ج 7، حدیث 18862
حدیث پنجم
نماز و نورانیت قلب
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
صلاة الرجل نور فی قلبه فمن شاء منکم فلینور قلبه.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
نماز هر کس، نوری در دل اوست، پس هر کس خواست، قلبش را نورانی کند.
کنز العمال، ج 7، حدیث 18973
حدیث ششم
نماز ملاک قبولی اعمال
قال الصادق علیه السلام:
اول ما یحاسب به العبد الصلاة، فان قبلت قبل سائر عمله، و اذا ردت رد علیه سائر عمله .
امام صادق علیه السلام فرمود:
نخستین چیزی که از بنده حسابرسی می شود نماز است، پس اگر نماز پذیرفته شد اعمال دیگرش نیز پذیرفته می شود، چنانچه نمازش رد شود بقیه اعمال او هم قبول نخواهد شد.
وسائل الشیعه، ج 3، ص 22
حدیث هفتم
نماز و روش انبیاء
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
الصلاة من شرایع الدین، و فیها مرضاة الرب عز و جل، فهی منهاج الانبیاء.
پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله فرمود:
نماز از آداب (اولیه) دین است، و آن مایه خشنودی خدا، و راه و روش پیامبران الهی است .
بحار، ج 82، 231
حدیث هشتم
نماز پرچم اسلام
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
علم الاسلام الصلاة، فمن فرغ لها قلبه و حافظ علیها بحدها و وقتها و سننها فهو مؤمن .
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
نماز، پرچم اسلام است، مؤمن واقعی، کسی است که دل به آن دهد و مراقب حدود و آداب و وقت آن باشد.
کنز العمال، ج 7، حدیث 18870
حدیث نهم
نماز و کارآئی آن
قال الصادق علیه السلام:
ان ملک الموت یدفع الشیطان عن المحافظ علی الصلاة و یلقنه شهادة ان لا اله الا الله، و ان محمدا رسول الله فی تلک الحالة العظیمة.
امام صادق علیه السلام فرمود:
فرشته مرگ، شیطان را از کسی که مراقب نماز است دور می کند، و شهادت بر وحدانیت خدا، و رسالت پیامبر را در هنگام هولناک مرگ به او تلقین می کند.
وسائل الشیعه، ج 3، ص 19
حدیث دهم
نماز و فرزندان
قال الباقر علیه السلام:
انا نأمر صبیاننا بالصلاة اذا کانوا بنی خمس سنین، فمروا صبیانکم بالصلاة اذا کانوا بنی سبع سنین.
امام باقر علیه السلام فرمود:
هنگامی که فرزندان ما پنج ساله شدند دستور می دهیم نماز بخوانند، پس شما هم وقتی فرزندانتان به هفت سالگی رسیدند آنها را به نماز دستور دهید.
وسائل الشیعه، ج 3، ص 12
حدیث یازدهم
ارزش نماز
قال الصادق علیه السلام:
صلاة فریضة خیر من عشرین حجة و حجة خیر من بیت مملو ذهبا یتصدق منه حتی یفنی او حتی لا یبقی منه شی ء.
امام صادق علیه السلام فرمود:
یک نماز واجب از بیست حج بهتر است، و یک حج از صدقه دادن خانه ای پر از طلا بهتر است، آنگونه که آن را صدقه دهند تا آنکه چیزی در آن نماند.
بحار، ج 82، 227
حدیث دوازدهم
برتری نماز
قال امیرالمؤمنین علیه السلام:
اوصیکم بالصلاة و حفظها، فانها خیر العمل و هی عمود دینکم.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:
شما را به نماز و مراقبت از آن سفارش می کنم چونکه نماز برترین عمل و ستون دین شماست .
بحار، ج 82، ص 209
حدیث سیزدهم
اهمیت نماز
قال النبی صلی الله علیه و آله:
ما من صلاة یحضر وقتها الا نادی ملک بین یدی الناس (ایها الناس) قوموا الی نیرانکم التی اوقدتموها علی ظهورکم فاطفئوها بصلاتکم.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
هیچ گاه وقت نماز نمی رسد مگر اینکه فرشته ای در میان مردم ندا می دهد که: ای مردم بپاخیزید و با نماز خود آتشهائی را که برافروخته اید خاموش کنید.
بحار، ج 82، ص 209
حدیث چهاردهم
برکات نماز
قال علی علیه السلام:
ان الانسان اذا کان فی الصلاة فان جسده و ثیابه و کل شی ء حوله یسبح.
علی بن ابیطالب علیه السلام فرمود:
هنگامی که انسان مشغول نماز است بدن و لباس و هر چه پیرامون اوست خدا را تسبیح می گویند .
بحار، ج 82، ص 213
حدیث پانزدهم
جایگاه نماز
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
موضع الصلاة من الدین کموضع الرأس من الجسد.
رسول گرامی صلی الله علیه و آله فرمود:
جایگاه نماز در دین همانند سر است نسبت به بدن.
کنز العمال، ج 7، حدیث 18972
حدیث شانزدهم
نماز و پاکی روح
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
مثل الصلوات الخمس کمثل نهر جار عذب علی باب احدکم یغتسل فیه کل یوم خمس مرات فما یبقی ذلک من الدنس.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
نمازهای پنجگانه همانند نهر آب گوارائی جلوی درب خانه شماست چنانکه کسی هر روز خود را پنج بار در آن بشوید هیچگونه چرکی باقی نماند. (یعنی کسی هم که شبانه روز نمازهای پنجگانه را بخواند از آلودگیهای روحی پاک می شود) .
کنز العمال، ج 7، حدیث 18931
حدیث هفدهم
نماز و پیمان خداوند
عن رسول الله صلی الله علیه و آله:
قال الله تعالی: افترضت علی امتک خمس صلوات و عهدت عندی عهدا انه من حافظ علیهن لوقتهن ادخلته الجنة، و من لم یحافظ علیهن فلا عهد له عندی.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
خداوند متعال فرمود: [ای پیامبر] بر امت تو نمازهای پنجگانه را واجب کردم و با خود پیمان بستم که هر کس مراقب آن نمازها و وقت آنها باشد او را به بهشت داخل کنم و کسی که مراقب آنها نباشد من تعهدی نسبت به او ندارم.
کنز العمال، ج 7، ح 18872
حدیث هیجدهم
نماز و یاد خدا
عن الباقر علیه السلام قال:
ذکر الله لأهل الصلاة اکبر من ذکرهم ایاه، الا تری انه یقول: اذکرونی اذکرکم. (4)
امام باقر علیه السلام فرمود:
یاد خدا برای نماز خوانها بالاتر از یاد آنها از خدا است. آیا نمی بینی که خداوند می فرماید :
«مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم.»
بحار، ج 82، ص 199
حدیث نوزدهم
نماز و رحمت خدا
قال علی علیه السلام:
اذا قام الرجل الی الصلاة اقبل الیه ابلیس ینظر الیه حسدا لما یری من رحمة الله التی تغشاه.
امام علی علیه السلام فرمود:
هرگاه کسی به نماز می ایستد، شیطان حسودانه به او می نگرد، بخاطر آنکه می بیند رحمت خدا او را فرا گرفته است.
بحار، ج 82، ص 207
حدیث بیستم
نماز و ترک گناه
روی ان فتی من الانصار کان یصلی الصلاة مع رسول الله و یرتکب الفواحش، فوصف ذلک لرسول الله صلی الله علیه و آله فقال: ان صلاته تنهاه یوما ما، فلم یلبث ان تاب.
روایت شده که جوانی از انصار با رسول خدا صلی الله علیه و آله نماز می خواند و مرتکب گناه هم می شد، این موضوع برای رسول خدا صلی الله علیه و آله بیان شد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: نمازش روزی او را از گناهان باز خواهد داشت، سپس طولی نکشید که توبه کرد.
بحار، ج 82، ص 198
حدیث بیست و یکم
چگونه و چه وقت نماز بخوانیم؟
قال الصادق علیه السلام:
اذا صلیت صلاة فریضة فصل لوقتها صلاة مودع تخاف الا تعود الیها.
امام صادق علیه السلام فرمود:
وقتی نماز واجب می خوانی آنرا در وقت خودش چنان بخوان که گویا دیگر هرگز به نماز موفق نمی شوی.
محجة البیضاء، ج 1، ص 350
حدیث بیست و دوم
اهمیت وقت نماز
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
قال الله عز و جل: ان لعبدی علی عهدا ان اقام الصلوة لوقتها ان لا اعذبه، و ان ادخله الجنة بغیر حساب.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
خداوند متعال می فرماید: من تعهدی نسبت به بنده ام دارم که اگر نماز را در وقتش بپا دارد او را عذاب نکنم و بی حساب او را به بهشت ببرم.
کنز العمال، ج 7، حدیث 19036
حدیث بیست و سوم
پیامبر صلی الله علیه و آله و نماز اول وقت
عن عائشة قالت:
کان رسول الله صلی الله علیه و آله یحدثنا و نحدثه فاذا حضرت الصلوة فکانه لم یعرفنا و لم نعرفه اشتغالا بعظمة الله.
از عایشه نقل شده:
بارها اتفاق افتاد که پیامبر صلی الله علیه و آله با ما مشغول صحبت بود، هنگامی که وقت نماز می رسید مشغول و متوجه عظمت خدا می شد گویا هرگز ما را نمی شناسند و ما هم او را نمی شناسیم.
محجة البیضاء، ج 1، ص 350
حدیث بیست و چهارم
نماز در وقت
قال الصادق علیه السلام:
ان العبد اذا صلی الصلاة لوقتها، و حافظ علیها ارتفعت بیضاء نقیة، تقول: حفظتنی حفظک الله، و اذا لم یصلها لوقتها، و لم یحافظ علیها رجعت علیه سوداء مظلمة، تقول: ضیعتنی ضیعک الله.
امام صادق علیه السلام فرمود:
هنگامی که بنده ای سر وقت به نماز بایستد و مراقب آن باشد بصورت پاره ای نور سفید بالا می رود و می گوید: تو مرا حفظ کردی خدا تو را حفظ کند، ولی وقتی نماز را در وقتش نخواند و مراقب آن نباشد آن نماز بصورت لکه سیاه و تاریکی بر می گردد و می گوید: مرا ضایع کردی خدا تو را ضایع نماید.
محجة البیضاء، ج 1، ص 340
حدیث بیست و پنجم
محبوبیت نماز در وقت
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
احب الأعمال الی الله الصلاة لوقتها، ثم بر الوالدین، ثم الجهاد فی سبیل الله.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
محبوبترین کارها نزد خدا عبارتست از: نماز در وقت، سپس نیکی به پدر و مادر، بعد جهاد در راه خدا.
کنز العمال، ج 7، حدیث 18897
حدیث بیست و ششم
سبک شمردن نماز
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
لیس منی من استخف بصلاته لا یرد علی الحوض لا و الله.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
کسی که نماز را سبک شمارد از من نیست و قسم بخدا او در حوض کوثر بر من وارد نخواهد شد .
بحار، ج 82، ص 224
حدیث بیست و هفتم
تحقیر نماز
قال الصادق علیه السلام:
شفاعتنا لا تنال مستخفا بصلاته.
امام صادق علیه السلام فرمود:
شفاعت ما به کسی که نمازش را سبک بشمارد نمی رسد.
بحار، ج 82، ص 227
حدیث بیست و هشتم
تباه کردن نماز
قال النبی صلی الله علیه و آله:
لا تضیعوا صلاتکم فان من ضیع صلاته حشره الله مع قارون و فرعون و هامان.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
نمازتان را تباه نکنید، زیرا کسی که نمازش را تباه کند خدا او را با قارون و فرعون و هامان محشور کند.
بحار، ج 82، ص 202
حدیث بیست و نهم
نماز ناقص و پیامبر صلی الله علیه و آله
قال الباقر علیه السلام:
بینا رسول الله صلی الله علیه و آله جالس فی المسجد اذ دخل رجل فقام فصلی فلم یتم رکوعه و لا سجوده فقال صلی الله علیه و آله: نقر کنقر الغراب لئن مات هذا و هکذا صلاته لیموتن علی غیر دینی.
امام باقر علیه السلام فرمود:
هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله در مسجد نشسته بود مردی وارد شد و نماز خواند، ولی رکوع و سجود آنرا بطور کامل انجام نداد، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: همانند کلاغ نوک زد، اگر او بمیرد و نمازش چنین باشد با دین غیر دین من مرده است.
محجة البیضاء، ج 1، ص 340
حدیث سی ام
سهل انگاری در نماز
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
الصلاة عماد الدین فمن ترک صلاته متعمدا فقد هدم دینه، و من ترک اوقاتها یدخل الویل، و الویل واد فی جهنم کما قال الله تعالی: ویل للمصلین الذینهم عن صلاتهم ساهون.
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمود:
نماز ستون دین است، پس کسی که عمدا نمازش را ترک کند دینش را خراب کرده است و کسی که به اوقات نماز اهمیت ندهد داخل «ویل» خواهد شد و «ویل» محلی در جهنم است. خداوند در قرآن فرمود: «ویل جای کسانی است که در نمازشان سهل انگاری می کنند.» (5)
بحار، ج 82، ص 202
حدیث سی و یکم
نتیجه ترک نماز
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
لا تترکن الصلوة متعمدا فانه من ترک الصلوة متعمدا فقد برئت منه ذمة الله و رسوله.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
نماز را عمدا ترک نکنید، چون کسی که آن را عمدا ترک نماید از قلمرو خدا و رسول او بیرون می رود.
کنز العمال، ج 7، ح 19096
حدیث سی و دوم
ترک نماز
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
من ترک صلوة لا یرجوا ثوابها، و لا یخاف عقابها، فلا ابالی أیموت یهودیا او نصرانیا او مجوسیا.
رسول گرامی صلی الله علیه و آله فرمود:
کسی که نماز را ترک نماید در حالیکه نه امید به پاداش آن دارد، و نه از عذاب آن می ترسد، من هم اهمیت نمی دهم که او یهودی بمیرد یا نصرانی یا مجوسی.
بحار، ج 82، ص 202
حدیث سی و سوم
ترک نماز و کفر
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
من ترک صلاته حتی تفوته من غیر عذر، فقد حبط عمله، ثم قال: بین العبد و بین الکفر ترک الصلاة.
پیامبر عظیم الشأن صلی الله علیه و آله فرمود:
کسی که نماز را بدون عذر بجا نیاورد تا وقتش بگذرد، اعمالش از بین می رود، سپس فرمود : فاصله بین بنده و کفر، ترک نماز است. (یعنی کسی که نماز را ترک کند کافر محسوب می شود) .
بحار، ج 82، ص 202
حدیث سی و چهارم
عاقبت ترک نماز
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
من ترک الصلاة متعمدا کتب اسمه علی باب النار ممن یدخلها.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
کسی که نماز را عمدا ترک کند بر درب جهنم، نامش از دوزخیان نوشته می شود.
کنز العمال، ج 7، ح 19090
حدیث سی و پنجم
نماز و شرائط پذیرش آن
قال الصادق علیه السلام:
قال الله تبارک و تعالی: انما اقبل الصلاة لمن تواضع لعظمتی، و یکف نفسه عن الشهوات من اجلی، و یقطع نهاره بذکری، و لا یتعاظم علی خلقی، و یطعم الجایع و یکسو العاری، و یرحم المصاب، و یؤوی الغریب.
امام صادق علیه السلام فرمود:
خداوند متعال فرمود: نماز کسی را می پذیرم که:
1 در مقابل عظمت من فروتنی کند. 2 از خواسته های نفسانی بخاطر من خود را دور کند . 3 روزش را با یاد من بپایان برد. 4 بر بندگانم بزرگی نفروشد. 5 به گرسنه غذا دهد. 6 برهنه را بپوشاند. 7 به مصیبت دیده مهربانی کند. 8 غریب را پناه دهد.
حدیث سی و ششم
میزان قبولی نماز
عن ابی عبد الله علیه السلام قال:
من احب ان یعلم اقبلت صلاته ام لم تقبل، فلینظر هل منعته صلاته عن الفحشاء و المنکر؟ فبقدر ما منعته قبلت منه.
امام صادق علیه السلام فرمود:
کسی که دوست دارد بداند نمازش پذیرفته شده است یا نه؟ باید ببیند آیا نمازش او را از زشتیها و ناپاکی ها دور کرده است؟ پس به اندازه ای که دور کرده باشد همانقدر از نمازش پذیرفته شده است.
بحار، ج 82، ص 198
حدیث سی و هفتم
نماز و ولایت اهل بیت علیهم السلام
قال رجل لزین العابدین علیه السلام: ما سبب قبولها؟
قال علیه السلام:
ولایتنا و البرائة من اعدائنا.
مردی از امام زین العابدین علیه السلام سئوال کرد: ملاک پذیرش نماز چیست؟
امام علیه السلام در پاسخ فرمود:
ولایت ما و برائت از دشمنان ما.
بحار، ج 84، ص 245
حدیث سی و هشتم
نماز واجب و مستحب
قال الباقر علیه السلام:
ان العبد لیرفع له من صلاته نصفها و ثلثها و ربعها و خمسها فما یرفع له الا ما اقبل علیها بقلبه و انما امروا بالنوافل لیتم لهم ما نقصوا من الفریضة.
امام باقر علیه السلام فرمود:
نمازی که بنده بجا می آورد، گاهی نصف و گاهی یک سوم و گاهی یک چهارم و گاهی یک پنجم آن بالا برده می شود، پس بالا برده نمی شود مگر آن نمازی که با توجه قلبی انجام گیرد . مردم مأمور به انجام نمازهای مستحب شده اند تا نقص نماز واجب آنها توسط مستحبات جبران شود.
الحقایق تألیف مرحوم فیض کاشانی، ص .219
حدیث سی و نهم
نماز با اذان و اقامه
قال ابوعبد الله علیه السلام:
من صلی باذان و اقامة صلی خلفه صفان من الملائکة، و من صلی باقامة بغیر اذان صلی خلفه صف واحد من الملائکة.
قلت له: و کم مقدار کل صف؟ فقال: اقله ما بین المشرق و المغرب، و اکثره ما بین السماء و الارض.
امام صادق علیه السلام فرمود:
کسی که با اذان و اقامه نماز بخواند دو صف از فرشتگان پشت سر او به نماز می ایستند، و کسی که با اقامه و بی اذان نماز بخواند یک صف پشت سرش نماز می گزارند. راوی سؤال کرد : مقدار هر صف چقدر است؟ امام فرمود: حداقل آن از مشرق تا مغرب و حداکثر آن بین زمین و آسمان است.
وسائل الشیعه، ج 4، ص 620
حدیث چهلم
نماز و دعا
قال ابو عبد الله علیه السلام:
ان الله فرض علیکم الصلوات الخمس فی افضل الساعات، فعلیکم بالدعاء فی ادبار الصلوات .
امام صادق علیه السلام فرمود:
خداوند نمازهای پنجگانه را در بهترین ساعتها بر شما واجب کرد. بنابراین پس از نمازها (که در بهترین وقتها انجام می گیرد) دعا کنید.
خصال، ج 1، ص 278
پی نوشتها
1 توضیح المسائل حضرت امام خمین (ره) ص 99
2 زیبایی این حدیث در این است که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله این تقسیم بندی را از قرآن استفاده کرده و آیات مربوط به هر گروه را هم بیان فرموده است.
3 المواعظ العددیه، باب چهارم ص 122
4 بقره / 152
5 سوره ماعون / 4
نویسنده:شریفی، محمود
رابطه ی منطقی بین سؤال و شبهه، عموم و خصوص مطلق است؛ هر شبهه ای سؤال است، اما هر سؤالی شبهه نیست. شبهه خودش نوعی سؤال است، اما سؤالی است که برای استفهام و طلب فهم، مطرح نشده است. برای دانستن و گسترش معلومات و هدایت یافتن به راه صحیح ، نیست. |
اولین ویژگی این است که شبهه دارای محتوای هجومی و نفی کننده است.
ویژگی دوم که بی ارتباط با ویژگی اول نیست، این است که شبهه به انگیزه ی تخریب یک عقیده صورت می گیرد. این جا دیگر قصد فهمیدن نیست؛ قصد متزلزل کردن عقیده است.
سومین ویژگی شبهه این است که با جاروجنجال و تبلیغات و استفاده از ابزارهای مختلف برای رساندن آن شبهه همراه است. غوغاسالاری درآن حاکم است.
ویژگی چهارم شبهه این است که با پاسخ منطقی، بحث پایان نمی گیرد. کتاب های مختلفی که در چگونگی مباحثات شبهه انگیزان چاپ شده است، گویای این واقعیت است. هر جا علمای ما به پاسخ گویی برخاسته اند و مدارک و ادله و استدلال و براهین قطعی ارایه کرده اند، به سرعت بحث را منحرف می کنند و یک بحث انحرافی دیگری پیش می کشند. بحث بر این نیست که شبهه انگیز باید قانع شود؛ مهم این است که کسانی که تحت تأثیر شبهه های او قرار می گیرند، طرف مقابل و عقیده ی مورد هجومش را بی دفاع نبینند. جوان دانشگاهی ما فریب نخورد و گمان نکند که آن شبهه ها بی پاسخند.
ویژگی پنجم شبهه این است که معمولاً در فضایی غیر پاسخ گو رشد می کند. شبهه انگیز در مجامع علمی کار نمی کند. شبهه اش را در مؤسسات تحقیقاتی شما مطرح نمی کند. از رسانه های مختلف استفاده می کند؛ مقاله می نویسد؛ مصاحبه می کند و حتی در سطحی بین المللی حرفش را ابزار می کند تا کسانی که مخاطبش هستند، همان کسی که هیچ سیطره ی علمی به موضوع ندارند، متزلزل شوند. می خواهد عقاید صاف آنان را متزلزل کند.
ویژگی ششم این شبهه این است که در حجمی زیاد و زمانی کم در جامعه فراگیر می شود.
هفتمین ویژگی شبهه این است که فراوانی آن، متناسب با اوضاع اجتماعی است. اگر در جامعه جوی ایجاد شود که خشونت ستیزی رسم شود، حتی قوانین جزایی دستگاه قضا نیز مورد تردید قرار خواهد گرفت. می گویند: مگر اسلام می تواند دینی خشونتی باشد؛ یا به تعابیر دیگر. ناگهان می بینید که در موضوع مهدویّت نیز این شبهه بیش تر اوج می گیرد و رشد می یابد که امام زمان که دو سوم مردم دنیا را می کشد؛ حتی برای این مطلب، به روایات استناد می کنند.
"زبان" چیزی که ما به راحتی از کنار آن می گذریم و مرتب از آن استفاده می کنیم، دنیایی بسیار پر رمز و راز دارد که هر چه بیشتر در مورد آن مطالعه می کنیم، بیشتر به حساسیت آن پی می بریم.
"زبان همچون دیگر اعضای بدن، هدیه الهی به بشر است که یکی از مهمترین راههای شکر گذاری برای این نعمت، استفاده درست کردن از آن است.
کاش به جایی برسیم که زبانمان باعث بدست آوردن دل دیگران شود نه اینکه با زخم زبان، باعث رنجش دیگران شویم.
زبان وسیله بیان تفکر
زبان یکى از مهم ترین ابزارهاى ارتباطى میان ما و جهان پیرامون مان است که براى برداشتى اصولى و درست ازمناسباتمان به آن نیازمندیم. چنین ارتباطى ، خود، مى تواند یکى از مهم ترین کارکردهاى زبان قلمداد شود. ما به وسیله زبانمان است که مى توانیم فرهنگمان را به جهان عرضه کرده وحتى ازآن دفاع نماییم.
زبان وسیله بیان تفکر است و غالباً برای انتقال فکر کسی به دیگری به کار می رود. این انتقال ممکن است به وسیله گفتن، نوشتن، اشاره و یا لمس انجام شود. پس هر چه وسیله انتقال فکر، یعنی زبان، از طرفی ساده و از طرف دیگر دقیق تر باشد، عمل انتقال فکر دقیق تر و راحت تر صورت خواهد گرفت.
یکی از اختلافات بارز بین حیوان و انسان آن است که انسان حیوانی ناطق می باشد و قدرت تکلم انسان جزو پارامترهای مهمی است که باعث برتری انسان بر حیوان می شود. زبان وسیله برقرار کردن ارتباط انسان ها با یکدیگر است. در اشعار بسیاری از گذشتگان بر رعایت کم حرفی تاکید شده است چرا که صحبت کردن زیاد باعث فوت وقت و عدم تفکرلازم است. هر چند در مواقعی صحبت کردن یک وظیفه فردی، اجتماعی، شرعی و غیره است. زبان ارگانی گوشتی است که به هر سمتی آن را بچرخانیم به همان سمت می رود و بر ماست تا بر آن کنترل لازم را داشته باشیم.
اسلام هر گونه عملى را که لطمه به آبرو و شخصیت افراد جامعه باشد، تحریم کرده و آنرا از بزرگترین گناهان می شمارد.
در قرآن وسنت بر این امر بسیار تأ کید شده است تا آنجا که احترام مؤمن از خانه خدابیشتر قلمداد شده است .
به همین دلیل غیبت ، دروغ ، توهین ، تحقیر، سخن چینى ، افشاگرى ، استهزا،, سرزنش ، زخم زبان ، دشنام گوئى ، دهن کجى ، دست انداختن و مسخره کردن دیگران، شهادت کذب و غیره اکیدا حرام است .
حتى اگر کسى اجازه بدهد که از او غیبت کنند، باز غیبت از او روا نیست زیرا آثار مخرب خود راداراست
در مقابل معمولا زبان نرم و منطقی می تواند مشکلات فراوانی را از سر راه بردارد. چه بسا جوانی که با سخنی خردمندانه، دچار تحول روحی غیر قابل توصیف گردد. زبان نیکو می تواند باعث پیوند دو قلب رنجیده از هم شود.
در قرآن، بالغ بر ۲۰ مرتبه از کلمه "لسان" و مشتقات آن که در عربی به معنای" زبان" است، استفاده شده است.
البته کلمه "قال" که در عربی به معنای گفتن است و در گفتن معمولا از "زبان" استفاده می شود، بسیار زیاد در قرآن آمده است که در این مختصر، مجال پرداختن به آن نیست.
قرآن در بعضی جاها از زبان به عنوان عضو و ارگانی در بدن انسان یاد می کند و در جایی از آن به عنوان وسیله ای جهت هدایت انسان ها و یا از تنوع زبان به عنوان نشانه الهی که باعث شناخت است و در معانی دیگری، که به مناسبت به آن پرداخته می شود، یاد گردیده است.
در سوره قصص به تاثیر نفوذ کلام اشاره می کند، آن جا که آمده است:
واخی هارون هو افصح منی لسانا فارسله معی ردءا یصدقنی انی اخاف ان یکذبون (قصص ۳۴)
"و برادرم هارون از لحاظ بیان و فصاحت کلام بر من برتری دارد پس استدعا دارم او را برای تصدیق و تائید من همراه من بفرست چون که بیم دارم که مرا تکذیب کنند و من از عهده پاسخگویی بر نیایم"
در بعضی آیات به این اشاره شده که در واقع صحبت کردن به زبان مردم، باعث فهم بیشتر می شود و در قرآن آمده است که علت نزول قرآن به زبان عربی که زبان معمول مردم آن زمان بوده است، آن است تا آن را فهمیده و در جملات آن به تفکر بپردازند.
فانما یسرناه بلسانک لعلهم یتذکرون (دخان ۵۸)
"( ای پیامبر) ما قرآن را به زبان مادری تو (که زبان عربی است) بیان فرمودیم تا آسان باشد و مردمان معانی را درک کنند و پند بگیرند"
ومن قبله کتاب موسی اماما ورحمة وهذا کتاب مصدق لسانا عربیا لینذر الذین ظلموا وبشری للمحسنین (احقاف ۱۲)
"و پیش از آن، کتاب موسی که هدایت و رحمت بود و این قرآن مصدق تورات است و به زبان عربی ساده بیان فرموده شده و مقصد آنست که ستمکاران را هشدار و نیکوکرداران را بشارت دهد"
وما ارسلنا من رسول الا بلسان قومه لیبین لهم فیضل الله من یشاء ویهدی من یشاء وهو العزیز الحکیم (ابراهیم ۴)
"ما هیچ پیامبری را جز اینکه به زبان قومش تکلو کند به پیامبری مبعوث نکردیم تا بتواند حقایق و مطالب دین را برای آنها به خوبی شرح دهد. پس خداوند هر کس را مصلحت بداند در گمراهی وا می نهد و هر کس را مصلحت بداند هدایت می فرماید و اوست آن بی همتا قدرتمند منشا حکمت"
ولقد نعلم انهم یقولون انما یعلمه بشرلسان الذی یلحدون الیه اعجمی وهذا لسان عربی مبین (نحل ۱۰۳)
"ما کاملا اطلاع داریم که آنها می گویند: بشری او را تعلیم می دهد. زبان مادری شخصی که چنین نسبتی به او می دهند، زبان بیگانه است و این قرآن ( به زبان خود پیامبر یعنی) به زبان عربی است که برای عرب زبانها واضح و روشن و قابل فهم است"
"و ( فرآن) به زبان عربی ساده و قابل فهم بیان شده است"
در سوره قیامت به پیامبر هشدار داده شده که از صحبت کردن با عجله و بدون فکرو قبل از این که کلمات وحی به اتمام رسد، بپرهیزند.
لا تحرک به لسانک لتعجل به (قیامت ۱۶)
"( ای پیامبر) وقتی که آیه دارد نازل می شود شتابزده آن را بر زبان جاری نکن ( بگذار مطمئن شوی که آیه را بطور کامل شنیده ای)"
در آیه ای از زبان به عنوان عضوی از بدن یاد شده است.
"( آیا ما برای انسان) یک زبان و دو لب نیافریدیم؟"
در آیه ای از زبان به عنوان وسیله ای برای بشارت دادن و همچنین انذار، یاد کرده شده است.
فانما یسرناه بلسانک لتبشر به المتقین وتنذر به قوما لدا (مریم ۹۷)
"پس ( ای پیامبر) ما این قرآن را به زبان قوم تو آسان بیان کردیم تا بدان پرهیزگاران را بشارت ببخشی و مردمان بی اعتقاد و مجادله گر را بیم دهی"
برای گشودن گره از زبان و تاثیر گذاری آن باید از خداوند طلب استعانت نماییم چرا که در قرآن آمده است:
"و گره زبانم را بگشای"
ویضیق صدری ولا ینطلق لسانی فارسل الی هارون (شعرا ۱۳)
"( از طرفی) قلبم فشرده و می شود و زبانم لکنت دارد، پس ( برادرم) هارون را نیز با من ارسال فرما که دستیارم باشد"
خداوند در جایی از قرآن تاکید می کند که همانگونه که آفرینش آسمان ها و زمین از جمله آیات و نشانه های قدرت الهی است، به همان اندازه هم آفریدن تعداد زیادی زبان و لهجه هم جزو آیات خداوندی محسوب می شود.
ومن آیاته خلق السماوات والارض واختلاف السنتکم والوانکم ان فی ذلک لآیات للعالمین( روم ۲۲)
"و از نشانه های قدرت خداوند، آفرینش آسمانها و زمین و نیز اختلاف زبانها و رنگهای شما انسانهاست و به تحقیق در همه اینها نشانه هایی از حکمت الهی برای دانشمندان نهفته است"
در جایی از این که گفتار ما بدون علم و از روی نادانی بوده و یا چیزی را به زبان بگوییم که به آن ایمان نداریم، شدیدا نهی شده ایم.
اذ تلقونه بالسنتکم وتقولون بافواهکم ما لیس لکم به علم وتحسبونه هینا وهو عند الله عظیم ( نور ۱۵)
"زیرا شما آن تهمت افواهی (زبانی) را پذیرفتید و نیز از دهانهایتان سخنانی خارج شد که کمترین علم و اطلاعی بدانها نداشتید و چنین کاری را امری سهل و بی اهمیت شمردید در حالی که نزد خداوند گناهی سنگین بود"
سیقول لک المخلفون من الاعراب شغلتنا اموالنا واهلونا فاستغفر لنا یقولون بالسنتهم ما لیس فی قلوبهم قل فمن یملک لکم من الله شیئا ان اراد بکم ضرا او اراد بکم نفعا بل کان الله بما تعملون خبیرا (فتح ۱۱)
"به زودی عربهای نا فرمان بادیه نشین، بهانه آورده به تو ( ای پیامبر) می گویند: نگهداری از مال و زن و فرزند ما را گرفتار کرده بود و نتوانستیم در خدمت تو باشیم برای ما طلب آمرزش کن، آنها به حرفی که می زنند قلبا اعتقاد ندارند تو در جواب به آنها بگو: در برابر مجازات الهی هیچکس نمی تواند از شما دفاع کند، اگر خداوند اراده به مجازات یا بخشش شما داشته باشد هیچکس را یارای جلوگیری از امر و اراده او نیست و او به اعمال شما آگاهی جامع دارد"
در قرآن در جایی از استفاده زبان برای حرفهای نیش دار و تلخ یاد شده است که یک علت آن، حسودی است.
اشحة علیکم فاذا جاء الخوف رایتهم ینظرون الیک تدور اعینهم کالذی یغشی علیه من الموت فاذا ذهب الخوف سلقوکم بالسنة حداد اشحة علی الخیر اولئک لم یومنوا فاحبط الله اعمالهم وکان ذلک علی الله یسیرا (احزاب ۱۹)
"آنها نسبت به شما حسودند، اما چون خطری نزدیک شود چشمانشان از ترس مانند کسی که مرگ به سراغش آمده در حدقه می چرخد و به تو ( ای پیامبر) برای کمک نگاه می کنند و چون خوف خطر دور شود با زخم زبان به شما مومنان حمله می کنند و آنها بر مال دنیا حریص هستند و آنان کسانی هستند که ایمان نیاورده اند و خدا اعمالشان را تباه گردانیده و این کار بر خداوند بسی آسان است"
ان یثقفوکم یکونوا لکم اعداء ویبسطوا الیکم ایدیهم و السنتهم بالسوء وودوا لو تکفرون (ممتحنه ۲)
"آنها اگر بر شما دست یابند خصمانه با شما رفتار می کنند و دست و زبان به دشمنی علیه شما می گشایند و خیلی مشتاقند که شما را به کفر و کافری بکشانند"
در آیه ذیل خداوند از احتمال این که رهبران دینی برای منافع خویش حرفایی زده و آنها را کلام وحی عنوان کنند، خبر داده است که این خود نوعی دروغ بستن بر خداوند و تحریف است.
وان منهم لفریقا یلوون السنتهم بالکتاب لتحسبوه من الکتاب وما هو من الکتاب ویقولون هو من عند الله وما هو من عند الله ویقولون علی الله الکذب وهم یعلمون ( آل عمران ۷۸)
"و از میان آنها ( یعنی علمای یهود) گروهی هستند که ( ضمن قرائت دست نوشته های خود) زبان خویش را به شیوه ای ماهرانه می پیچانند ( که شبیه تلاوت تورات باشد) تا گمان رود که آنچه تلاوت می کنند از جانب خداوند است و می گویند: اینها از جانب خداست.در حالی که چنین نیست، آگاهانه بر خداوند دروغ می بندند و خودشان هم از این دورغ گویی خویش مطلع هستند"
من الذین هادوا یحرفون الکلم عن مواضعه ویقولون سمعنا وعصینا واسمع غیر مسمع وراعنا لیا بالسنتهم وطعنا فی الدین ولو انهم قالوا سمعنا واطعنا واسمع وانظرنا لکان خیرا لهم واقوم ولکن لعنهم الله بکفرهم فلا یومنون الا قلیلا ( نسا ۴۶ )
"برخی از یهودیان کلمات را ( به قصد تغییر معنی) به عمد تحریف می کنند، (مثلا) می گویند: شنیدیم و نافرمانی کردیم. و نیز ( به پیامبر) می گویند: بشنو که کاش نشنوی. و از روی استهزاء می گویند: رعایت حال ما را بکن. ولی آنها به قصد طعنه زدن به اسلام ( با لهجه عبری) و با پیچاندن زبان می گویند: ما را تحمیق کن. ولی اگر می گفتند: شنیدیم و فرمان بردیم، و رعایت حال ما را بکن، تند نخوان تا معنی را بفهمیم، قطعا برای آنها بهتر و درست تر بود. خداوند آنان را به واسطه کفرشان، لعنت فرموده و در نتیجه جز تعداد کمی از ایشان ایمان نمی آورند"
ویجعلون لله ما یکرهون وتصف السنتهم الکذب ان لهم الحسنی لا جرم ان لهم النار وانهم مفرطون ( نحل ۶۲)
"آنها آنچه را برای خود نمی پسندند آن را خاص خداوند قرار می دهند و نیز زبانشان به دروغ می گوید: آن چیز خوب ( یعنی بهشت) از آن آنهاست. نه چنین نیست، سرانجام بدون شک آتش جهنم از آن آنهاست و مقدم بر دیگران به سوی آن روانه خواهند شد"
در آیه ذیل خداوند از این که کسانی هستند که به دروغ از بعضی چیز ها به عنوان حلال و از برخی به عنوان حرام با زبان خویش استفاده می کنند، خبر می دهد.
ولا تقولوا لما تصف السنتکم الکذب هذا حلال وهذا حرام لتفتروا علی الله الکذب ان الذین یفترون علی الله الکذب لا یفلحون ( نحل ۱۱۶ )
"از گفتن حرفهایی بی اساس که زبانهایتان عامل شیوع آن هستند اجتناب کنید و نگویید این حلال است و آن حرام تا حکمی نادرست را به خداوند نسبت دهید، کسانی که بر خداوند دروغ می بندند روی رستگاری را نخواهند دید"
از آن جا که بنا به اعتقاد مسلمانان مردم در قیامت برای بازپرسی اعمال خویش در حضور الهی ظاهر می شوند، خداوند به ما هشدار می دهد مه مراقب اعمال خود باشیم در روزی که حتی زبان، دست و پا هم برای اعمال ما شهادت می دهند.
یوم تشهد علیهم السنتهم وایدیهم وارجلهم بما کانوا یعملون ( نور ۲۴ )
"در آن روز که زبانها و دستها و پاهایشان علیه آنان در باره اعمالی که مرتکب شده اند گواهی می دهند"
لعن الذین کفروا من بنی اسرائیل علی لسان داوود وعیسی ابن مریم ذلک بما عصوا وکانوا یعتدون(مائده ۷۸)
"آنهایی که از قوم بنی اسرائیل کافر شدند، ( به امر خداوند) به زبان داوود و عیسی پسر مریم لعنت شدند، این مجازات به سزای نافرمانی ( از امر خداوند و پیامبران) و تجاوز گری مصرانه آنها مقرر فرموده شد"
ووهبنا لهم من رحمتنا وجعلنا لهم لسان صدق علیا (مریم ۵۰)
"و از رحمت خاص خود به آنها بخشیدیم و برای آنها مقام عالی و نام نیکو مقرر فرمودیم"
واجعل لی لسان صدق فی الآخرین (شعرا ۸۴)
"و برای من در بین آیندگان نام نیکو و ذکر خیر نصیب فرما" َ
نویسنده :اشرف کافی
پیشگیری از خطا